تاريخ انتشار: 16 خرداد 1402 ساعت 23:48:20
فرصت ‌سوزی در مرزهای شرقی!

فرصت ‌سوزی، یکی از مصیبت‌هائی است که در حکمرانی کنونی گرفتار آن هستیم. این مصیبت، اختصاص به این دولت یا آن دولت ندارد، عارضه منفی خطرناکی است که دامنگیر نظام جمهوری اسلامی است متاسفانه.
دو ماه دیگر، عمر سلطه طالبان بر افغانستان به دو سالگی می‌رسد و مسئولان ما به جای آنکه از فرصت جابجائی قدرت حداکثر استفاده را برای تامین امنیت در مرزهای شرقی کشورمان کرده و مولفه‌های همبستگی دو ملت ایران و افغانستان را تقویت کنند، تمام وقت و نیرو و امکانات کشور را صرف تطهیر یک گروه تروریستی کردند که هر روز مشکل امنیتی جدیدی برای ما به وجود می‌آورد. یک روز در مرز درگیری ایجاد می‌کند و مرزبانانمان را می‌کشد، یک روز به بهانه خشکسالی حقابه ما را نمی‌دهد و استان سیستان و بلوچستان را در آستانه فاجعه زیست محیطی قرار می‌دهد و یک روز هم با مانورهای غیررسمی از زبان عناصر دست‌آموز خود، ما را به تسخیر مشهد و تهران تهدید می‌کند. در مورد حقابه هم که بعد از چند روز سروصداها خوابید و بر گذشته‌ها صلوات!
آحاد مردم ایران می‌دانند و حتی خود طالبان هم کاملاً اطلاع دارند که جمهوری اسلامی ایران این قدرت را دارد که هر تهدیدی را در کمترین زمان در نطفه خفه کند و طالبان را اصولاً عددی نمی‌داند که برای حرف‌هایشان حساب باز کند. قرار هم نیست که مسئولان ایرانی فریب طرح‌های اربابان طالبان را بخورند و کشور را وارد جنگ کنند. در عین حال، فرصت را نباید از دست بدهند و نباید از انجام کارهائی که می‌توانند بدون افتادن در دام جنگ و درگیری نظامی، از مسیرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مردمی منجر به شکل‌گیری یک دولت مردمی همه‌شمول در افغانستان شوند غفلت نمایند. زمینه‌های این کار فراهم است و طالبان در دو سال اخیر با برنامه‌ریزی همه ‌جانبه درصدد بهره‌ برداری از همین زمینه‌ها به نفع هدف انحصارطلبانه خود به منظور تحکیم حاکمیت قومی، نژادپرستانه و یکجانبه ‌گرائی مذهبی برآمده و تلاش زیادی برای رسیدن به این هدف به عمل آورده است.
حکومت خودخوانده طالبان اکنون دچار خلاء مشروعیت است هم در داخل و هم در سطح بین‌المللی. در داخل به دلیل کنار زدن اقوام و مذاهب، گرفتار قوم‌گرائی و نژاد پرستی است بطوری که حتی بخش قابل ملاحظه‌ای از قوم پشتون هم این فرقه خودسر و متحجر را قبول ندارند. در سطح بین‌المللی هنوز هیچ دولتی و هیچ مجمع بین‌المللی این حکومت را به رسمیت نشناخته است. طالبان درصدد استحاله اقوام در افغانستان هستند و با توسل به کوچ اجباری، فارسی ‌زدائی، طرد مذاهب اسلامی غیر از آنچه مقبول خودشان است، تغییر بافت جمعیتی، تشیع ‌زدائی و زدودن فرهنگ‌های غیرپشتون هستند تا بتوانند افغانستان را به جامعه‌ای یکپارچه در اختیار پشتونیسم مورد پسند خود تبدیل کنند. چنین کشوری اگر شکل بگیرد، کانونی مالامال از فتنه و ستیز علیه ایران خواهد بود، درست همان چیزی که در عهدنامه 1400 دوحه تدوین شد و طالبان بر مبنای آن، قدرت را در کابل در دست گرفتند و آمریکا صدها میلیارد دلار تجهیزات نظامی خود را برای اجرائی کردن این عهدنامه در اختیار این گروه تروریستی قرار داد.
و حالا ما به جای قرار دادن سفارت افغانستان در تهران در اختیار طالبان و نشاندن نماینده سیاسی طالبان در میان سفرای خارجی در مراسم سالگرد امام خمینی، باید بیش از این فرصت ‌سوزی نکنیم و با حمایت از مردم افغانستان، مانع تحقق اهداف خطرناک طالبان شویم. تمام اقوام و پیروان مذاهب در افغانستان آماده مقابله با طالبان هستند. آنها بهیچوجه و در هیچ زمانی زیر بار این گروه متحجر که از تفکر تکفیری و نژادپرستی قومی تغذیه می‌کند نخواهند رفت. مردم افغانستان قدرت بالقوه براندازی حکومت خودخوانده طالبان را هم دارند و برای بالفعل کردن این قدرت، به حمایت کشورهای همسایه نیازمند هستند. حکومت طالبان در افغانستان یک حکومت مستاجل است کمااینکه نگاه این گروه به ایران به صورت ریشه‌ای منفی است. حمایت از ملت‌های مظلوم علاوه بر اینکه وظیفه‌ای اسلامی است، دستور قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز هست. ملت افغانستان اکنون مظلوم است درست مثل ملت فلسطین. کشور افغانستان اکنون در اشغال گروهی است که با رژیم صهیونیستی روابط پنهانی دارد. اگر امروز به جای حمایت از مردم افغانستان به فرصت ‌سوزی ادامه دهیم، به‌ زودی همسایه اسرائیل دوم خواهیم بود!

*جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 427
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=96355
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.