اخلاق علوی، گمشده اصلی برای تجلیل از مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام که معمولاً در ایام شهادت و سالروز ولادت آن حضرت مطالبی گفته و نوشته میشوند، آنچه بیش از همه مطرح میشود شجاعت، فداکاری و مظلومیت ایشان است. پرداختن به اینها قطعاً لازم است ولی این امر نباید موجب مغفول ماندن «اخلاق علوی» شود.
اینکه یکی از بارزترین صفات امیرالمومنین علیهالسلام، تقوای آن حضرت است و به همین مناسبت عنوان «مولای متقیان» یکی از رایجترین عناوین ایشان است، به این دلیل است که علی علیهالسلام مظهر اخلاق بود. کسی که مزین به اخلاق باشد، تجسّم تقوا خواهد بود و مولای متقیان یعنی پیشوای اخلاقمداران.
انقیاد مثال زدنی حضرت علی علیهالسلام در برابر پیامبر خدا، جنگیدن با دشمنان انسانیت با نیت تقرب الیالله، ترک کردن جنگ به هنگام غضب شخصی، تواضع در برابر مردم عادی به هنگام حکمرانی بر همان مردم، پرهیز از مواهب مادی در اوج قدرتمندی حکومتی، میان مردم بودن و شنیدن سخنان آنان حتی اگر عتاب و اعتراض تلخ باشد آنهم در اوج محبوبیت مردمی، توصیه اکید به مردم عادی که سخنان خود را بدون ترس و لرز با شخص اول حکومت درمیان بگذارند، تاکید به مالک اشتر به هنگام اعزام او برای حکمرانی مصر که با شهروندان برخورد یکسان کن زیرا مسلمانانشان برادران دینی تو هستند و غیرمسلمانانشان همسانان تو به عنوان مخلوقات خدایند، تقسیم بیتالمال با عدالت و کمتر برخوردار شدن خود از آن، رعایت شایسته سالاری در انتخابها و انتصابها، تقید به قانون و احکام الهی در تمام زمینهها و... نمونههای روشنی از اخلاقمداری امیرالمومنین علیهالسلام هستند که کتابهای تاریخ مالامال از این ویژگیهای مولای متقیان میباشند.
امام خمینی، انقلاب اسلامی را بر مبنای اخلاق محمدی و علوی پایهگذاری کرد و آیه شریفه «اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم» درباره پیامبر و سخنان عرشی علی علیهالسلام در نهجالبلاغه را محور آن قرار داد. نظام جمهوری اسلامی قرار بود بر محور خُلق عظیم پیامبر خدا و نهجالبلاغه مولای متقیان به پیش برود ولی متاسفانه کار به جائی رسیده که خود انقلاب پنداران و مدعیان اسلام مداری، اخلاق را محکوم رفتارهای خودمحورانه قرار دادهاند و حتی درصدد تئوریزه کردن تفکر انحرافی غلبه سوداگریهای حکمرانی بر معیارهای اخلاقی و قربانی کردن اخلاق در مذبح قدرت برآمدهاند. مشکلاتی که در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و فاصله گرفتن از عدالت اکنون گریبانگیر جامعه ما شده، ناشی از همین تفکر انحرافی است. حکمرانی، هنگامی اسلامی و انسانی خواهد بود که اخلاقمدار باشد. اگر اخلاقی که اسلام در قرآن و نهجالبلاغه و سیره معصومین عرضه کرده، مبنای حکمرانی باشد، بهترین نمونه حکمرانی به وجود خواهد آمد. آنچه امروز ما داریم و خود اعتراف میکنیم که تهی از عدالت است، به این دلیل دچار این ضعف بزرگ است که گمشده بزرگی به نام «اخلاق علوی» دارد. ما ادعا میکنیم که پیرو امیرالمومنین هستیم ولی در عمل از سیره آن حضرت در حکمرانی بیبهرهایم و «اخلاق علوی» در تعاملات حاکمیتیمان جایگاهی ندارد. ما نباید اجازه بدهیم این مسیر انحرافی ادامه یابد. تعهد ما در برابر فداکاریهای شهدا و ایثارگرانی که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندهاند و از آن تا امروز حفاظت کردهاند ایجاب میکند برای بازگشت به اخلاق علوی از هیچ کوششی دریغ ننمائیم.
*جمهوری اسلامی
|