جماران، بیایید به استقبال عید نوروز با سه سخن از "حکیمان رواقی" دررابطه با راز زندگی خوب و شاد برویم .
عید نوروز ، از عیدهای مقبول در تمام اعصار گذشته است.
عید نوروز ، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است و عکس العمل مثبت ما در برابر این رخداد طبیعی ، شکرگزاری در محضر حضرت رب العالمین است.
عید نوروز مخالفانی داشته و دارد! گمانم -براساس شواهدتاریخی- این است که مخالفتها با نوروز از برخی تاثیرگذارانِ "اهل سنت" ریشه گرفته باشد ، چرا که چهره هایی از آنان بوده اند که در طول تاریخ بر ایران و فرهنگ غنی ایرانی تاخته و می تازند !
تعجب نکنید اگر در میان لیست مخالفانِ نوروز نام هایی از حاکمان بنی امیه ، و متاسفانه نام هایی از عالمانی چون امام محمد غزالی جای دارد ! و چه بسا آن مخالفت ها به برخی محدثین ما هم رسیده باشد !
به باور این قلم ؛ اگر امر دائر شود بین مخالفت خوانی برخی امامان جمعه کنونی و بین آیت الله بروجردی و امام خمینی که نوروز را عید میگرفتند و عیدی میدادند و پیام تبریک داشته اند ، من طرف آیت الله بروجردی و امام راحل خواهم بود .
و بهتر است مخالف خوان ها که از "تریبون های متحجر" صدایشان بلند است، برای همفکرانشان روشن باشد و بس .
بگذریم ..
از "رواقیون" بگویم ؛ "رواقیون" ، مکتبی اخلاقی وفلسفی است که ۳۰۰ سال قبل میلاد در یونان زیست داشته اند .
از آنان سخنان زیبا و حکیمانه ای به یادگار مانده است که در این ایام شادی و شعف میتواند در مسیر زندگی آدمی تاثیرگذار باشد.
آنان بر این اعتقادند ؛ "راز زندگی خوب و شاد" در سه چیز است؛
راز اول ؛ پرورش حالت ذهنی.
یک ذهنیت مثبت که با فضیلت اخلاقی و عقلانیت توأم باشد.
راز دوم ؛ گرایش به حساس نبودن نسبت به رخدادهای بیرونی.
راز سوم ؛ زندگیِ سازگار و هماهنگ با قوانین طبیعت.
چون ما جزئی ازطبیعت هستیم این هماهنگی به ماشادی ترزیق میکند.
درستی این سه راز شادی در متون دینی شواهد بسیاری دارد.
درباره راز اول؛
امیرالمؤمنین(ع)فرمود:ذهن مثبت بالاترین مرتبه تقوی و پرهیزکاری است./ أَفضَلُ الوَرَعِ حُسنُ الظَّنِّ.(غررالحکم)
درباره راز دوم؛
دراسلام اصل براصلاح خویشتن و رهایی از دیگران است "عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ"(مائده/۱۰۵)
درباره راز سوم ؛
بدانیم ؛ "طبیعت مظهر اسماءالهی است." علامه طباطبایی نقل میکند:داود بن سرحان گوید:به امام صادق (ع)عرضه داشتم: فدایت شوم مقصود از آیه «و علم آدم الاسماء...» چیست؟ فرمود: دره ها و تنگه ها و بیابان ها از آن است.» (المیزان؛۱۲۰/۱)