تحلیل سیاسی هفته در این هفته اعیاد شعبانیه و میلاد خجسته سه دستهگل بوستان علوی را در حالی گرامی داشتیم که چشمها به سوی افق روشن ولادت مسعود دادگستر گیتی و برپادارنده حکومت عدل جهانی، حضرت بقیهالله(عج) دوخته شده و دستهای التجا به آسمان بلند شده تا با ظهورش، گره از مشکلات بشری گشوده شود.
در این هفته مردم، تورم انفجاری و افزایش لحظهای قیمتها را، در کمال ناباوری تجربه کردند و آنچه را که تاکنون درباره اقتصادهای بحرانی شنیده بودند، با پوست و گوشت حس نمودند. در این هفته قیمت دلار روزانه بیش از 2 هزار تومان بالا رفت، سکه روزانه 500 هزار تومان و خودرو افزایش روزانه چند ده میلیونی را ثبت کرد و در چنین شرایطی، مسئولان اقتصادی که طبعاً باید آماده گفتگو با اصحاب رسانه و پاسخ دادن به سئوالات مردم و ارائه راهحل باشند، در دسترس نبوده و حتی از حضور در جلسات غیرعلنی مجلس طفره رفتند. همه این شرایط نشان میدهند که تیم اقتصادی دولت توانایی ارائه راهحل برای خروج از این معضل را ندارد در حالیکه با تغییر در سیاستهای جزمی و تحمیلی و تحول در رفتارهای موجود، میتوان به خوبی از این شرایط عبور کرد و با کمترین خسارت، این عقبه تحمیلی از خارج، و خودساخته داخل را پشت سر گذاشت. در محدوده کاربردی نیز، مسئولان نظام و دولتمردان میتوانند با بکار بستن 3 نکته مهم ذیل، کشور را از بحران کنونی عبور داده و به وضعیت عادی سوق دهند: احیاء برجام، اعلام بیطرفی در جنگ اوکراین و گرایش عملی به سیاست موازنه در روابط بینالملل و پرهیز از نگاه یکطرفه به شرق در قالب اجرای سیاست «نه شرقی – نه غربی».
اعتراض به مصوبه سران قوا در مورد فروش اموال دولتی به منظور تامین منابع بودجه و کسری آن، تحت پوشش «طرح مولد سازی اموال دولتی» از یکسو و غبارآلود بودن نحوه واگذاریها از سوی دیگر همچنان ادامه دارد. بر همین اساس 6 تن از وزرای اسبق آموزش و پرورش با امضای نامه مشترکی درباره مسائلی که پیرامون واگذاری اموال آموزش و پرورش وجود دارد، موضعگیری کرده و نکات قابل توجهی را ارائه کردند از جمله آنکه «هیچ دولتی حق تصرف و فروش ساختمانهای آموزشی و ضربه زدن به فعالیت خیرین مدرسهساز را ندارد.»
در این هفته سفارت افغانستان در تهران به نیروهای طالبان واگذار شد که این اقدام نهتنها به معنای گام برداشتن در مسیر به رسمیت شناختن حاکمیت تروریستهای طالبان بر ملت افغانستان است، بلکه به معنای پذیرش سلطه طالبان بر میلیونها نفر از اتباع افغانستانی مقیم ایران و قرار دادن آنان در چنبره تصمیمات دیپلماتهای طالبان میباشد. تحویل دادن سفارت افغانستان در تهران به دیپلماتهای طالبان با واکنش جدی شورای مقاومت ملی افغانستان و همه گروههای افغانی اعم از شیعه و سنی مواجه شده است.
این اقدام وزارت خارجه ایران در حقیقت باج دادن به گروهی اقلیت و سلطه طلب است که خود را بر مقدرات افغانستان حاکم کرده و از کوچکترین مقبولیت اجتماعی برخوردار نیست ضمن آنکه تاکنون به هیچیک از تعهدات خود از جمله تشکیل حکومت فراگیر، جلوگیری از فعالیت گروههای تروریستی، تامین حقوق و امنیت شیعیان، تحقق حقابه هیرمند و... عمل نکرده است.
در این روزها ماجرای مسمومیت مرموز دانشآموزان در مدارس قم و سپس چند شهر دیگر کشور نگرانیهای شدیدی را در میان مردم ایجاد کرده بدون آنکه اطلاع رسانی شفاف و دقیقی در این باره از سوی مسئولین صورت گرفته باشد و اگر اظهار نظرهایی هم انجام شده، از آنچنان تناقضی برخوردار بوده که به ابهامات موجود، بیشتر دامن زده است.
این نوع برخوردها که متاسفانه به بسیاری از رویدادهای دیگر نیز تعمیم یافته، قطعاً موجب کاهش اعتماد به حکمرانان شده و فضا را برای جولان دهی و نفوذ کلام بیگانگان باز میگذارد. واقعیت اینست که کارگزاران نظام به راحتی میتوانند در مدت کوتاهی عوامل مسمومیت دانشآموزان را کشف کنند ولی اینکه بعد از هفتهها هنوز اطلاعات روشنی در این زمینه به افکار عمومی داده نشده، برای مردم مفهوم خوبی ندارد. ماموریتی که رئیس جمهور به وزیر کشور برای رسیدگی به موضوع مسمومیت داد، این امید را به وجود آورد که وزارت کشور قاطعانه با عوامل این خیانت برخورد کند و این تفکر افراطی و متحجرانه را ریشهکن نماید.
بررسی رویدادهای خارجی را با تازهترین تحولات فلسطین اشغالی آغاز میکنیم. فلسطین اشغالی، این روزها بار دیگر صحنه اوج گرفتن مبارزات فلسطینیهاست که با عملیات پی در پی، عرصه را بر صهیونیستها تنگ کرده و این رژیم را با بحران جدی مواجه ساختهاند. وقوع 177 فقره عملیات ضدصهیونیستی و کشته و زخمی شدن بیش از 50 صهیونیست در یک ماه گذشته، آن هم در کرانه باختری، تاکنون بیسابقه بوده و رژیم صهیونیستی و حامیان آن را شدیداً به وحشت انداخته است. برگزاری نشست در عقبه اردن که با درخواست مخفیانه رژیم صهیونیستی و به کارگردانی آمریکا برگزار شد، تلاش برای خاموش کردن شعلههای دور تازه قیام فلسطینیهاست که متاسفانه جناح سازشکار عرب نیز در این نشست خیانتبار شرکت کرد. اعراب سازشکار به جای آنکه در اندیشه تشکیل اجماع عربی و اسلامی برای مقابله با جنایات و اقدامات ضدبشری صهیونیستها، که این روزها به صورت وحشیانهای علیه فلسطینیها در جریان است باشند، برای ایجاد سد در برابر مبارزات ملت فلسطین جلسه تشکیل میدهند تا دست و پای فلسطینیها را برای پاسخ به جنایات اشغالگران ببندند و از این طریق، خوشخدمتی و سرسپردگی خود را به صهیونیستها و حامیان بینالمللی آنها به اثبات برسانند و خنجر دیگری بر پشت ملت فلسطین فرود بیاورند.
فارغ از این تلاشهای مذبوحانه، ملت فلسطین راه خود را برای دستیابی به حقوق خود و مبارزه با اشغالگران ادامه میدهند و تجربه گذشته نیز نشان داده است که اینگونه اقدامات، هرگز قادر به وادار ساختن ملت فلسطین به تسلیم در برابر اشغالگران نبوده است و نخواهد بود.
این هفته جنگ اوکراین یکساله شد بدون اینکه هنوز هیچ روزنه امیدی برای پایان این جنگ ویرانگر و مرگبار که دبیرکل سازمان ملل آنرا «جنگ بیهوده» خوانده است، مشاهده شود. پنج اسفند سال گذشته، پوتین رئیس جمهور روسیه فرمان آغاز حمله نظامی به خاک اوکراین را صادر کرد بدون اینکه توجیه قابل قبولی برای جامعه جهانی ارائه دهد و با این اقدام مقررات و قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل را نقض نمود.
بهانه مسکو برای حمله نظامی به اوکراین، اجابت درخواست اقلیتهای روستباری است که در شرق اوکراین ساکن هستند. به گفته روسیه این اقلیتها مورد ظلم و ستم دولت غربگرای اوکراین قرار دارند. براساس این فرض، اگر این گفته کرملین درست هم باشد، باز نمیتواند مجوز لشکرکشی به خاک یک کشور دیگر باشد چرا که بسیاری از کشورها، با تمسک به این ادعا میتوانند به خاک دیگر کشورها تجاوز کنند و در چنین شرایطی، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و صلح و ثبات بینالمللی از میان خواهد رفت. در حالیکه واقعیت جنگ اوکراین، جنگ قدرت روسیه و غرب برای کسب قلمرو بیشتر در صحنه بینالمللی است.
یک سال جنگ اوکراین، هزاران نفر را به کام مرگ کشانده، میلیونها نفر را آواره کرده، هزاران واحد مسکونی و تاسیسات اقتصادی را ویران کرده و سایه یک جنگ حهانی جدید را بر جهان افکنده است. در این میان غرب نیز میدان جنگ اوکراین را صحنه آزمایش سلاحهای خود قرار داده و با ارسال انبوه تسلیحات، در شعلهور شدن آتش جنگ تلاش میکند و دولت اوکراین با پشت گرمی حمایتهای گسترده غرب، هرگونه مذاکره با روسیه را رد میکند. در چنین شرایطی، عمده ناظران بر این نکته تاکید دارند که جنگ در هفتهها و ماههای آینده شدت خواهد گرفت.
*جمهوری اسلامی
|