تاريخ انتشار: 27 بهمن 1401 ساعت 01:16:23
به دلیل رشد تورم و مشکلات معیشتی / سقف آرزوهای مردم پایین آمده

آفتاب یزد: مدت زمان تقریبا زیادی است که عده زیادی از مردم کشور ما درگیر فقر هستند و با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند. در این شرایط دیده می‌شود که در برخی از خانواده‌های به نسبت درگیر فقر افراد تلاش می‌کنند برای اعضای خانواده خود لباس مارک و یا فلان گوشی گران قیمت را تهیه کنند. به عبارتی دیگر افراد حاضر هستند حتی با قسط و قرض برای فرزند خود مثلا گوشی آیفون 60 میلیون تومانی تهیه کنند. این در حالی است که از بسیاری از نیاز‌های خود و خانواده می‌گذرند تا فرزندشان بتواند گوشی همراه درخوری داشته باشد. برخی بر این اعتقاد هستند که در شرایط اقتصادی کشور ما خرید مسکن و حتی ماشین برای بسیاری از افراد به آرزوی غیر قابل دسترس تبدیل شده است. در این شرایط سقف آرزوی افراد پایین می‌آید زیرا می‌دانند که هیچگاه نمی‌توانند برای مثال خانه یا ماشین بخرند لذا تلاش می‌کنند با چیزهای کوچک‌تر مانند گوشی و لباس برند خود را راضی نگه دارند. یعنی مردم برای خود آرزوی‌های کوچک تر، ارزان‌تر و قابل دسترس‌تری تعریف می‌کنند که بتوانند به آن برسند. فردی تلاش می‌کند که پول خود را ذخیره کند که می‌داند می‌تواند به وسیله آن سرمایه‌گذاری کند و کار بزرگتری انجام دهد. برای مثال قبل‌تر افراد تلاش می‌کردند تا با پس انداز پول خود بعد از مدتی مسکن بخرند. اما در شرایطی که کشور درگیر تورم است امکان ذخیره پول نیز از بین می‌رود. زیرا روز به روز ارزش پول مردم کمتر می‌شود و در نهایت با آن کاری نمی‌توانند انجام دهند. به نظر میرسد پایین آمدن سقف آرزوی مردم پاسخ مناسبی به این سوال باشد که چرا علی رغم اینکه جامعه درگیر فقر است میزان استفاده از وسایلی مانند گوشی آیفون در بین مردم بالا است. در مواردی حتی دیده می‌شود افراد حاضر می‌شوند با چند برابر قیمت گوشی مورد اشاره را تهیه کنند تا به صورت قسطی بتوانند هزینه آن را پرداخت کنند. وقتی خرید ماشین ایرانی برای بسیاری از خانواده‌ها به دلیل قیمت بالای آن غیر ممکن است طبیعی نیست که مردم تلاش کنند آرزوی‌های کوچک‌تری برای خود بسازند و به هر طریقی به آن دست یابند؟ در این خصوص ما به سراغ جامعه شناسان رفته‌ایم تا تحلیل آن‌ها را انعکاس دهیم.
تفاخر اجتماعی
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت:«بسیاری از وسایلی که در جامعه ما به عنوان برند گران قیمت مطرح است در سطح دنیا به عنوان وسیله عادی محسوب می‌شود. برای مثال در کشور ما خودروی تویوتا سطح بالا به حساب می‌آید در حالی که در دنیا این ماشین خودروی کارگری است. بحث گوشی هم همین است یعنی به نسبت دستمزدی که افراد در کشور‌های پیشرفته می‌گیرند گوشی را بر حسب نیاز تهیه می‌کنند. به عبارتی دیگر افراد بر اساس نیاز‌های خود گوشی تلفن تهیه می‌کنند و کارایی گوشی‌ها اهمیت زیادی دارد. اما در کشور ما مسئله این است که اولا آنقدر متاسفانه سطح اقتصادی جامعه پایین آمده است که وسیله متوسط دنیا برای بخشی از مردم ما به آرزو و برای گروه دیگری به اسباب تفاخر تبدیل شده است. یعنی یکی از دلایلی که افراد بیش از حد پول خرج می‌کنند که برای مثال لباس برند بخرند یا گوشی آیفون به دست بگیرند این است که این وسایل برای آن‌ها تفاخر اجتماعی می‌آورد. این وسایل اغوا‌کننده دیگران است برای یک گروهی که این افراد با آن به دیگران نشان می‌دهند از یک سطح بالاتری از جایگاه اقتصادی و اجتماعی برخوردار هستند. حتی اگر که در واقعیت در آن جایگاه نباشند. نه فقط در ایران چنین اتفاقی رخ می‌دهد که در اروپا هم همینطور است؛ برای مثال شما می‌دانید که مناطق شمالی اروپا حدود 11 ماه در سال بارانی و سرد است و آفتابی دیده نمی‌شود. افرادی که به لحاظ مالی برخوردارتر است توانایی مسافرت به مناطق گرم را دارند و در آنجا مثلا حمام آفتاب می‌گیرند. بعد از مدتی طبقه پایین‌تر و طبقه متوسط که توان چنین سفرهایی را نداشت دستگاه‌هایی ساختند که با استفاده از آن برنزه شوند تا به دیگران اینگونه نشان دهند که به سفر رفته اند. یعنی این اغواگری‌های در بین لایه‌های طبقه متوسط بسیار زیاد است و همه آدم‌ها به شکلی می‌توانند درگیر چنین اتفاقی شوند. این اتفاقات بیشتر مختص طبقه متوسط است زیرا طبقه پایین اصلا چنین دغدغه‌ای ندارند زیرا مسئله او نیست. این طبقه اصلا نمی‌تواند چنین کارهایی انجام دهد طبقه بالا هم توانایی رسیدن به خواست‌ها و آرزوهای خود را دارد. بیشتر چنین اتفاقات برای طبقه متوسطی است که توان تهیه این وسایل را به سختی دارد و حتی با قسط و قرض این وسایل را تهیه می‌کند تا خود را در طبقه بالا نشان دهد. »
آرزوهای سرکوب شده
وی در ادامه گفت:« این‌ها جزو عملکردهای طبقه متوسط جامعه است برای اینکه از این ابزار‌ها به عنوان یک تفاخر اجتماعی استفاده کند و همچنین آرزوهای سرکوب شده خود را پاسخ دهد. یعنی بسیاری از خانواده‌هایی که برای فرزندانشان این وسایل را تهیه می‌کنند در خیلی از اوقات به دنبال تفاخر نیستند. بلکه در دوره خودشان یکسری آرزوها داشتند که برآورده نشده است. لذا به هر زحمتی سعی می‌کند این وسایل را برای فرزند خود فراهم کند و به حساب خود از این طریق فرزند خود را خوشحال می‌کند در حالی که برای او این کار یک امر عادی و طبیعی محسوب می‌شود. به طور کلی چیزی که در چشم مردم دیده می‌شود بیشتر همین مقوله نشان دادن جایگاه بالاتر اجتماعی است.»
فرزندسالاری
در ادامه سعید معدنی از دیگر جامعه شناسان و استاد دانشگاه در خصوص این موضوع به آفتاب یزد گفت:« افرادی که چنین وسایلی را تهیه می‌کنند لزوما فقیر نیستند. در حقیقت برخی از کسانی که چنین کارهایی را انجام می‌دهند توانایی لازم را ندارند و با قسط و وام این کار را انجام می‌دهند. به نظر من چنین اقداماتی در راستای همان تداوم فرزندسالاری در جامعه ما است. یعنی در حقیقت معمولا خانواده‌ها فرزندان کمی دارند و در ادامه روند کودکی آن‌ها خواست هایشان را تامین می‌کنند. بسیاری از خانواده‌ها برای اینکه فرزندانشان در مقابل دیگران خجالت نکشند و احساس حقارت نکنند این کار را انجام می‌دهند و برای آن‌ها نیازهایشان را تامین می‌کنند. علی رغم اینکه امکان دارد از بسیاری از هزینه‌های ضروری زندگی خود بزنند. از سوی دیگر می‌توانیم به فشار فرزندان اشاره کنیم یعنی به نوعی والدین مجبور هستند که نیازهای فرزندان را به هر طریقی پاسخ دهند. در ذهنیت نسل قدیم این فرزند بود که در خدمت خانواده قرار می‌گرفت لذا به محضی که فرد توانایی کار پیدا می‌کرد برای تامین خانواده خود کار می‌کرد. من خاطر دارم که دانش‌آموزان نسل قدیم تابستان‌ها کار می‌کردند تا هزینه تحصیل خود را تامین کنند و همچنین کمک خانواده باشند. اما الان فرهنگ و وضعیت عوض شده است و به دلیل کاهش تعداد فرزندان فرزند سالاری رواج یافت. دراین شرایط محور خانواده و هزینه خانواده فرزند شده است و این روند در ادامه همان تدام فرزندسالاری است. فرهنگ عوض شده است و بسیاری از نوجوانان این عقیده را دارند که خانواده اگر توان تامین نیازهای آن‌ها را نداشته‌اند نباید فرزندآوری می‌کردند. در صورتی که در قدیم اینگونه نبود و نگاه مذهبی و سنتی می‌گفت که فرزند باید به والدین خود احترام بگذارد. الان نوجوانان فکر می‌کنند که والدین وظیفه دارند نیازهای آنان را برآورده کنند. تغییرات اجتماعی در ذهن و فرهنگ جامعه باعث شده که والدین در برابر خواست فرزندان تسلیم شوند و علی رغم اینکه درگیر مسائل متعدد اقتصادی و معیشتی هستند نیازهای فرزندان را به هر طریقی تامین کنند.»

  تعداد بازديدها: 572
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=95433
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.