خودتان تاریخ را ورق بزنید (4) ورق زدن تاریخ، دو جور است؛ یکی به نفع مردم کشوری است که تاریخش ورق میخورد و دیگری به ضرر مردم است. نظام حکومتی اگر اخلاق مدار باشد، مردم و حکمرانان به کمک همدیگر تاریخ کشورشان را هر جا و هر وقت که لازم باشد ورق میزنند و چنین ورق زدنی به نفع آنان است. در این نوع ورق زدن، اصل و اساس پابرجا میماند و به اقتضای نیاز، بخشهائی از بدنه تقویت میشوند. اگر چنین تفاهمی میان مردم و حکمرانان وجود داشته باشد، تاریخ را دیگران ورق خواهند زد، کاری که قطعاً به زیان کشور و مردم خواهد بود.
تفاهم میان مردم و حکمرانان هنگامی وجود خواهد داشت که سیاست، سیاست باشد نه بازی سیاسی، فرهنگ، سیاسی نشود، اقتصاد، سیاسی نشود، ارزشها تابع سیاست نشوند و محور و مدار کشورداری، اخلاق باشد. پیامبر اسلام، جامعه بدوی و دور از تمدن عرب را به کمک اخلاق به یک جامعه متمدن تبدیل کرد. مسلمانان تا زمانی که تعالیم اسلام منطبق بر آنچه پیامبر به مردم آموخته بود در جامعه حاکم بود، یعنی تا قرن پنجم هجری، از نظر علمی و تمدنی حرف اول را در جهان آن روز میزدند و زبان عربی به زبان علم تبدیل شده بود. با اینکه بعد از رحلت پیامبر، جنگ قدرت شروع شد و عدهای برای حکومت کردن به هر حیله و جنایتی متوسل میشدند، قدرت معنوی برجای مانده از تعالیم آن حضرت و رفتار اخلاقی پیروان واقعی اسلام توانست جامعه را در بستر معنویت و علم و تمدن به پیش ببرد و ملتهای آن مقطع از تاریخ جهان را تحت تاثیر قرار دهد و به توحید و عدالت رهنمون شود. امت اسلامی هنگامی دچار عقبگرد و انحطاط شد که از اخلاق فاصله گرفت. حاکمانی که به نام خدا و دین، اراده و خواستههای خود را بر مردم تحمیل میکردند و فرهنگ و اقتصاد و ارزشها را در برابر سیاست قربانی کردند، زمینه را برای بر زمین ماندن اخلاق فراهم ساختند و مردم از حاکمان فاصله گرفتند و ملتهای مسلمان را قرنها وادار به درجا زدن کردند و در حالی که دیگران با علمی که از مسلمانان گرفته بودند به پیش میرفتند، خود مسلمانان زمینگیر شدند.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یک حرکت بزرگ تاریخی برای جبران عقب ماندگی چندین قرنه مسلمانان از کاروان تمدن بود، تمدنی که خود مبدع آن بودند ولی در اثر عملکرد خلاف اسلام حکمرانان، از ادامه مسیر بازمانده بودند. با این انقلاب، راه درستی پیش پای ملت ایران باز شده بود و تصویر زیبائی از حکمرانی اسلامی به وجود آمده بود و ملتهای تشنه آزادی و آزاداندیشان سرتاسر جهان تصور خوبی از یک الگوی مناسب به دست آورده بودند. ما اگر این مسیر را با همان سلامت اولیه ادامه میدادیم، امروز حکمرانی در اکثر نقاط جهان، منطبق بر همان تصویر و موید همان تصور بود ولی افسوس که راه را گم کردیم و این کاروان تازه به حرکت درآمده را متوقف نمودیم.
برای حفاظت از نظام جمهوری اسلامی که دستاورد بزرگ ملت ایران در عصر حاضر است، باید در شیوه حکمرانی، تجدید نظر اساسی کنیم. اعتراف کنیم که فرهنگ را اسیر سیاست بازی کردهایم، اقتصاد را سیاست زده کردهایم، جامعه را دوقطبی کردهایم، عدالت را به فراموشی سپردهایم، زبان دستور دادن را بر زبان اخلاق حاکم کردهایم، قانون را فدای سلیقههای شخصی و جناحی ساختهایم، از ارزشها داد سخن دادیم ولی زنان مجهولالهویه و حتی مدلینگ را به جای مادران شهدا به عنوان زنان تاثیرگذار جا زدیم، منبر نماز جمعه را که باید منادی وحدت باشد به بلندگوی تفرقه تبدیل کردیم، اشرافیت را جایگزین عدالت کردیم و به مقامات آموختیم برای ماندن در پُست و مقامشان؛ بلهقربان گوئی را پیشه کنند و از این طریق نفاق را در نهاد آنها نهادینه کردیم!
تجدید نظر اساسی در شیوه حکمرانی یعنی تمام مقولاتی را که گرفتار سیاست بازی کردیم، به مسیر اخلاق برگردانیم. فقط با این تجدید نظر است که میتوانیم از نظام جمهوری اسلامی حفاظت کنیم و اجازه ندهیم دیگران تاریخ را به زیان این دستاورد بزرگ ورق بزنند.
ادامه دارد
*جمهوری اسلامی
|