تحلیل سیاسی هفته هفتهای که روزهای پایانی آن را پشت سر میگذاریم، هفته عجیبی بود. اندکی سرما، محاسبات تامین گاز کشور را بهم ریخت، برف و بوران برخی مناطق را به زیر نقطه انجماد فرود برد و کشور هنوز از تعطیلیهای ناشی از کمبود گاز بیرون نیامده بود، که با بحران آلودگی هوا روبرو شد و در کُمای تعطیلی دیگری فرو رفت.
بحران پس از بحران، از پدیدههایی است که کشور را در وضعیت نامناسبی قرار داده است. مدیریتهای ناکارآمد، عدم زیرساخت مناسب، وعدههای توخالی و آمارهای دور از واقعیت، بر شدت این حالت افزوده و بر نگرانیهای کارشناسان حوزه اقتصادی و اجتماعی افزوده است.
پیش بینی غیرکارشناسی مدیران دولت سیزدهم باعث شد زمستان امسال، بحران گاز به جای اروپا، یقه خودمان را بگیرد و مدیرانی که برای سرما و کمبود گازی اروپا خط و نشان میکشیدند، اکنون در اتاقهای بحران بسر ببرند. جالبتر از همه اینکه آقایان هنوز از زیر بار مشکل کمبود گاز امسال کمر راست نکردهاند که وزیر نفت روز سهشنبه اعلام کرد «با تمهیدات صورت گرفته برای زمستان سال آینده، کمبود گاز نخواهیم داشت!»
در همین حال و در هفتهای که برف و سرما بسیاری از استانهای کشور را فراگرفته و برخی مناطق همچنان با قطعی و افت فشار گاز مواجه بوده و واحدهای آموزشی، اداری و تولیدی به تعطیل کشانده شد، و درست در هفته ملی موسوم به هوای پاک، هوای 6 کلانشهر ایران در وضعیت آلودگی هوا قرار گرفت و با تاسف همه شاهد هستیم بلایی که کرونا در دو سال گذشته بر سر آموزش و پرورش کشور آورد، امسال نیز به همین وضعیت (البته این بار از ناحیه آلودگی هوا) مبتلا میشویم.
در این هفته ذیل عنوان «بودجه 1402» این سوال مطرح بود که «بودجه بیبرنامه به کجا میرود؟» گرچه رئیس جمهور رئیسی بودجه سال آینده را تحویل مجلس داده ولی برخی نمایندگان مجلس معترضاند و معتقد هستند که لایحه بودجه ارائه شده به مجلس، غیرقابل اعلام وصول بوده، چرا که لایحه بودجه باید مبتنی بر برنامه باشد. دولت مکلف بوده خرداد ماه 1400 برنامه هفتم توسعه را به مجلس ارائه کند که تاکنون محقق نشده است و لذا نمیتوان بدون برنامه، لایحه بودجه نوشت و از مجلس توقع داشت که آنرا تصویب کند.
برخی کارشناسان اقتصادی نیز تصریح دارند که این بودجه، ثبات اقتصادی که ایجاد نمیکند، هیچ؛ بلکه فقر را نیز در جامعه نهادینه میسازد. اقتصاددانان معتقدند بودجهای که فقط حقوق و دستمزدها را پرداخت کند، از هماکنون بوی فاصله عظیم میان درآمدها و هزینهها را میتوان از آن تشخیص داد و از همین امروز بوی کسری بودجه شدید را از آن استشمام کرد.
تورم و گرانی نیز در کشور بیتوقف به پیش میتازد و سیاستهای دولت که عمدتاً از حوزه بیان فراتر نمیرود و اگر هم برود، مانند ارز 28 هزار و 500 تومانی رئیس کل بانک مرکزی به در بسته میخورد، نتوانسته راهکاری را برای خروج از بنبست نشان دهد. به عنوان نمونه راهکار عجیب و غریب وزارت صنعت برای فروکش کردن التهاب سرسامآور بازار خودرو یعنی عرضه خودرو در بورس بود که به جای کاستن از هیجان بازار، سود سرشاری را نصیب خودروسازان کرد و سرانجام هم خبری از تعدیل قیمتها نشد.
در مسائل بین المللی، جنگ اوکراین، این هفته نیز از موضوعات خبری مهم بود. بیش از 10 ماه از آغاز لشکرکشی ارتش روسیه به اوکراین میگذرد و نهتنها هیچ نقطه پایانی برای این جنگ خونبار به چشم نمیخورد بلکه بر شمار ناظرانی که بر احتمال گسترش ابعاد این جنگ در مقیاس جهانی تاکید میکنند، روز به روز اضافه میشود.
مقامات کرملین که به تصور تصرف زودهنگام خاک اوکراین، اقدام به حمله نظامی همهجانبه به این کشور کردند اکنون در مقابل مقاومت غیرقابل پیشبینی مردم اوکراین دچار بنبست در جبههها شده و در باتلاق اوکراین گرفتار گردیدهاند. از اینرو، ارتش روسیه به حملات کور به مناطق مسکونی و زیرساختهای اوکراین روی آورده به امید اینکه از این طریق مقاومت اوکراینیها را درهم بشکند.
در تازهترین مورد، روسها با حمله موشکی، یک ساختمان 9 طبقه در شهر «دنیپرو» را منهدم کردند که در این جنایت، دستکم 40 نفر غیرنظامی کشته و 75 نفر زخمی گردیدند. این حمله با محکومیت جهانی مواجه شد، از جمله دبیرکل سازمان ملل آنرا جنایت جنگی خواند، هرچند مقامات روسیه منکر آن شده و مسئولیت این حمله را به خود اوکراینیها نسبت دادند!
تهاجم نظامی روسیه به اوکراین تاکنون به کشته و مجروح شدن صدها هزار نظامی و غیرنظامی و ویرانی بخش عمده زیرساختهای اوکراین منجر شده، در حالی که پوتین، رئیس جمهور روسیه روز یکشنبه گذشته گفت جنگ در اوکراین طبق «برنامه» پیش میرود. هرچند پوتین به جزئیات این برنامه روسیه اشاره نکرد ولی آنچه مشهود است که پوتین برای تسویه حساب با رقبای غربی، برنامه «سرزمین سوخته» را در اوکراین در پیش گرفته است و مشخص نیست چرا باید مردم اوکراین تاوان جنگ قدرت پوتین و غرب را بدهند. مسکو، حمایت از اقلیتهای روستبار در اوکراین و «نجات» آنها را به عنوان توجیه به راه انداختن این جنگ خونین و ویرانگر مطرح کرده است، توجیهی مضحک و غیرقابل پذیرش، که میتواند باب تجاوز در مناطق دیگر جهان و توسط دیگر قدرتها را باز کند و صلح و ثبات جهانی را به خطر اندازد.
این هفته، موضعگیریها و اظهارات چند مقام دولتی عراق، خبرساز بود. استفاده از واژه جعلی «خلیج عربی» در برخی مناسبتها و از سوی برخی مسئولین سیاسی عراق و تکرار آن میتواند نشانه تحرکاتی باشد که هدف آن، خدشه وارد کردن به روابط تاریخی و حسن همجواری میان عراق و ایران است.
این وظیفه دستگاه دیپلماسی کشورمان است که در موضوع صیانت از منافع ملی، ملاحظه کاری را کنار بگذارد و به طور جدی به برخی مقامات عراق که شاید ناآگاهانه در مسیر توطئههای ضدایرانی قرار گرفته باشند تذکر قاطع بدهد.
این هفته، اظهارات السودانی، نخست وزیر عراق در مورد «لزوم ادامه حضور آمریکاییها در عراق» بازتاب یافت و با واکنش اعتراضی گروههای سیاسی مواجه شد. حتی ائتلاف «چارچوب هماهنگی شیعیان» به عنوان ائتلاف حاکم که السودانی نیز منتسب به این ائتلاف است، صراحتاً از موضعگیری نخست وزیر انتقاد کرد. گروههای سیاسی منتقد از نخست وزیر خواستهاند به جای اینگونه موضعگیری، موضوع اخراج آمریکاییها را که خواست عمده عراقیهاست به طور جدی پیگیری نماید.
*جمهوری اسلامی
|