تاريخ انتشار: 18 دي 1401 ساعت 23:07:40
فراری ‌دهندگان مغزها را مهار کنید

سال 1357 را در تاریخ معاصر کشورمان از یک منظر می‌توان سال بازگشت مغزها به ایران نامید. بسیاری از دانشجویان و دانش‌آموختگان رشته‌های مختلف دانشگاهی که به دلیل نفرت از رژیم وابسته و فاسد پهلوی تصمیم به اقامت در آمریکا، کانادا، کشورهای اروپائی، هند، ژاپن و بعضی دیگر از کشورها گرفته بودند، با دریافت اخبار اوج‌گیری انقلاب اسلامی، به ایران بازگشتند و علاوه بر همراهی با انقلاب تا رسیدن به پیروزی داوطلبانه مسئولیت‌هائی را برعهده گرفتند و خدمت پرزحمت اما بی‌منت به کشور و مردم را بر اقامت همراه با رفاه در کشورهای بیگانه ترجیح دادند. دانشجویانی را سراغ داریم که درس‌های خود را نیمه‌‌تمام رها کردند و به ایران بازگشتند تا در ساختن کشور خود سهیم باشند و فرصت استثنائی پیش آمده را از دست ندهند. عده‌ای از این افراد در دفاع مقدس شرکت کردند و خدمات بزرگی ارائه دادند و بعضی از آنها نیز در جبهه‌ها به فیض شهادت نائل آمدند.
این واقعیت، از جاذبه انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی حکایت داشت که صادقانه در خدمت کشور و ملت بود و مسئولین نظام تازه ‌تاسیس جمهوری اسلامی نیز برای خدمت به کشور و مردم سر از پا نمی‌شناختند. در آن زمان، از عناوینی مانند آیت‌الله و دکتر و مقام عالی وزارت و... خبری نبود و کلمه «برادر» بالاترین و فاخرترین عنوان برای کسانی بود که سنگین‌ترین مسئولیت‌ها را برعهده داشتند. خانه‌ها محقر، زندگی‌ها ساده، رفت و آمدها بی‌تکلف بودند و کسی درصدد دریافت حقوق‌های نجومی و پر کردن جیب‌های خود نبود. بالای شهر نشینی افتخار محسوب نمی‌شد، مردم به برادر محمدعلی رجائی که در دوران نخست‌ وزیری و ریاست ‌جمهوری در یکی از کوچه‌های‌ مرکزی‌ترین نقطه تهران در خانه‌ای قدیمی با امکانات معمولی زندگی می‌کرد و برادر سید محمد حسینی بهشتی که چند ساعت قبل از شهادتش خانه‌اش را از قلهک به خیابان ایران منتقل کرده بود و در کسوت ریاست قوه قضائیه خدمت می‌کرد، عشق می‌ورزیدند.
اگر همان فرهنگ که در سال‌های اول بعد از پیروزی انقلاب نهادینه شده بود ادامه پیدا می‌کرد و تفاخر به ثروت، مسابقه برای بالاتر بردن حقوق‌های نجومی، توسل به ابزارهای نامشروع برای به دست آوردن مقام و منصب، مباح دانستن رانت‌ خواری و مشروع دانستن تز ماتریالیستی «هدف، وسیله را توجیه می‌کند» سکه‌های رایج در جامعه ما نمی‌شدند، امروز شاهد فرار مغزها از کشور نبودیم. براساس آخرین آماری که از ایرانیان مقیم آمریکا در اختیار داریم، حداقل 15000 پزشک ایرانی فقط در آمریکا مشغول کار هستند. براساس همین آمار، 12000 استاد تمام ایرانی در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی آمریکا مشغول تحقیق و تدریس هستند و 75 درصد اساتید ایرانی در 200 دانشگاه برتر آمریکا تدریس می‌کنند. در بخش صنایع، ورزش، هنر، ادبیات و سایر رشته‌های علوم انسانی نیز استعدادهای فراوانی را از دست داده‌ایم و آنها را ناچار به مهاجرت کرده‌ایم و اکنون این روند خسارت‌بار شتاب نگران ‌کننده‌ای دارد.
یک نگاه به این موضوع همانست که اخیراً کسی در یکی از شبکه‌های تلویزیونی داخلی گفته است بگذارید بروند تا کشور تطهیر شود و نگاه دیگر اینست که ما باید فکرها و مغزهای افراطی را تطهیر کنیم تا زمینه‌ساز فرار مغزها نباشیم. متاسفانه نگاه اول، روش جاری امروز کشور است و تا زمانی که این نگاه بر کشور حاکم باشد، ما شاهد فرار مغزها خواهیم بود و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند به ‌زودی کشوری خواهیم داشت فاقد ویژگی‌های یک جامعه نام و نشان‌دار که بتواند با جهان امروز تعامل کند و همچون کره شمالی منزوی نباشد.
ایران، کشوری پهناور و با تنوع آب و هوائی و صاحب ثروت‌های عظیم طبیعی و زیرزمینی است که اگر از آنها به درستی بهره ‌برداری شود، می‌تواند در رده مهم‌ترین کشورهائی که تمام کشورها و ملت‌ها به آن احساس نیاز کنند قرار گیرد. مهم‌ترین ثروت ایران، استعدادهای فوق‌العاده قدرتمندی هستند که نیروی انسانی آن را تشکیل می‌دهند. ما متاسفانه با روش‌های غلط برخورد با این ثروت عظیم و کم‌نظیر انسانی، آن را رایگان در اختیار بیگانگان قرار می‌دهیم. تاسف‌ بالاتر اینکه عده‌ای را میدان‌دار عرصه‌های تصمیم ‌سازی و تصمیم ‌گیری کرده‌ایم که به دفع نیروهای مستعد و خلاق افتخار می‌کنند و با سیاست جذب بطور مطلق بیگانه‌اند. این، یعنی 180 درجه در مقابل سیاست بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی قرار داشتن، همان که شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی می‌گفت: جاذبه در حد اعلا و دافعه در حد ضرورت، از ویژگی‌های خط امام است.
چاره کار در اینست که تصمیم ‌سازی از سلطه افراطیون خارج شود و سیاست جذب در تمام ارکان نظام جاری گردد. اجرای بی‌‌کم و کاست قانون اساسی می‌تواند این سیاست را تضمین کند و مانع فرار مغزها به خارج شود و از منزوی شدن آنها در داخل جلوگیری نماید.

*جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 583
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=95067
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.