تاريخ انتشار: 14 دي 1401 ساعت 23:10:27
حیا، زیبایی انسان است

امروز سالروز رحلت حضرت آیت‌الله مجتبی تهرانی، معروف به آقا مجتبی استاد اخلاق است. به پاس گرامیداشت مقام این مرجع تقلید ساده‌زیست و اخلاقی مقیم تهران خلاصه بحثی اخلاقی از ایشان را که گمشده جامعه امروز ماست انتخاب کرده‌ایم که مطالعه می‌فرمائید.
***
یکی از بزرگ‎ترین مشکلات جامعه ما ترویج بی‎حیایی در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری است. ما «حیا» را در بُعد اخلاقی مطرح می‎کنیم. در مباحث اخلاقی، ابتدا مساله «وقاحت» مطرح می‎شود که یکی از رذایل اخلاقی است. مساله وقاحت همان «بی‎مبالاتی» یعنی عدم مبالات نفس انسان نسبت به ارتکاب قبائح عقلیه، شرعیه و حتی عرفیه است. امّا در مقابل آن «حیا» قرار دارد که علمای اخلاق می‎گویند ضدّ وقاحت بوده و از فضایل اخلاقی است. آقایان در باب «حیا» تعریف‎هایی کرده اند: «الحیاءُ انقباض النفس عن القبائح و ترکُه لذلک» حیا آن حالت گرفتگی نفس و خویشتن داری‎نفس نسبت به کارهای زشت است که به جهت زشتی آن کارها را انجام ندهد.
علمای اخلاق، مثل مرحوم نراقی(رضوان‎الله‎تعالی‎علیه) ایشان می‎فرماید: حیاء انحصار و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیه و قبائح عقلیه و عادّیه به جهت پرهیز از نکوهش و سرزنش است. بعد هم می‎گوید: حیا اعم است از تقوا؛ چون تقوا عبارت است از اجتناب معاصی شرعیه ولی حیا اعم است از اجتناب معاصی شرعیه و اجتناب از آنچه که عقل و عرف آن را زشت می‎شمارند. بعد هم می‎گوید: این خصلت، از صفات شریفه نفسانیه است.
مرحوم صدرالمتالهین (رضوان ‎الله ‎تعالی ‎علیه) که راس حکمای ما است، در شرح حدیث جنود عقل و جهل، می‎فرماید: «الحیاء انکسار» حیاء یک نوع شکستگی است. ایشان این‎طور تعبیر می‎کند و می‎فرماید: «الحیاء غریزه انسانیه».
چهار مطلب را تذکّر میدهم و بعد بحث را جلو می‌برم.
1- "حیا" موهبتی الهی و امری فطری است. از مجموعه معارف ما، به خصوص مباحث کلامی، این نکته به دست می‎آید که «حیا» یک امر فطری است. یعنی حیا یک موهبت و ودیعه الهی است. برای همین است که صدرالمتالهین می‎گوید: «و الحیاء غریزه انسانیه» حیا غریزی است، یعنی این‎که اکتسابی نیست. ما یک امور فطری داریم که همراه با خلقت ما است، آمیخته به خلقت ما است. همان‎گونه که در بُعد معنوی، انسان موحد خلق شده است، «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَهِ» هر انسانی که به دنیا می‎آید موحد است، در بعد اخلاقی هم «باحیا» خلق شده است. من این مساله را تنظیر کردم که بدانید انسان با حیا خلق می‎شود ولی از وقتی که با دیگران ارتباط پیدا می‎کند انحراف پیدا کرده و بی‎حیا می‎شود. انحراف در روابط پدید می‎آیند، و الّا انسان خودش، مفطور به توحید و حیا است. فطرت اوّلیه انسان خداجو و خداخواه است. یعنی هر انسانی که به دنیا می‎آید، خداوند این موهبت یعنی حیا را مثل بقیه فطریات، به او عطا کرده است. لذا صدر المتالهین می‎گوید: «غریزه انسانیه لا اکتسابیه". اصلاً مابه‎الامتیاز انسان، از سایر حیوانات «حیا» است. یعنی در حیوانات حیا نیست، این موهبت الهیه در آنها نیست ولی در انسان هست؛ به همین خاطر انسان از دیگر حیوانات جدا شده است.
2- "حیا" یک امر فراگیر و همگانی است. مطلب دوم همگانی بودن حیا است. اوّل این‎که حیا غریزی است یعنی فطری و موهبتی الهی است، دوم این که همگانی است. دقت کنید که من اینها را از هم جداسازی کردم. این‎طور نیست که حیا را فقط به مومن داده باشد و کافر حیا نداشته باشد. اصلاً و ابداً چنین حرفی درست نیست. خداوند حیا را هم به مومن داده است و هم به کافر. خدا در فطرت و نهاد هر موجودی که ما به آن «انسان» می‎گوییم، حیا را قرار داده است.روایت از امام صادق(علیه‎السلام) است که حضرت فرمودند که حضرت عیسی فرموده است: «فَاِنَّ‌الله تَعَالَى قَسَّمَ الْحَیَاءَ کَمَا قَسَّمَ الرِّزْقَ» این روایت چه قدر زیبا است! خداوند حیا را بین انسان‎ها تقسیم کرده، همان‎طور که روزی را پخش کرده است. نگاه کنید! این تشبیه، خیلی زیبا است. مگر خدا فقط به مومن روزی می‎دهد؟ او به کافر هم روزی می‎دهد. روزی رسان او است. در این مطلب که هیچ شبهه‎ای نیست؟ روزی را او می‎دهد، تو روزی را تحصیل نمی‎کنی، روزی را فقط او می‎دهد، او روزی بندگان را قسمت کرده است. دیگر صحبت این نیست که من را قبول‌داری یا قبول نداری؟ موحّد باشد، مشرک باشد، هرچه باشد، به همه روزی می‎دهد. حیا را هم به همه داده است. این روایت چه بسا باز هم اشاره به این مساله داشته باشد که حیا، امری موهبتی است؛ چون فرمود: «انّ‌الله تبارک و تعالی قسَّم الحیا» «خداوند» حیا را میان بندگانش تقسیم کرد. اینها دو چیز است: یک؛ حیا امر موهبتی و الهی است و دیگر این‎که همگانی است.
3- "حیا" پوشش نفس انسان است. مطلب سوم؛ نقش حیا در رابطه با روح و نفس انسان است. حیا چه نقشی دارد؟ این که خدا به همه ما حیا داده است برای چیست؟ ما از مجموعه آنچه که در باب حیا داریم این مساله را در می‎یابیم که حیا نقش پوششی برای نفس انسان دارد. مثل یک پوشش بر روی نفس، یعنی شهوت و غضب است. ما این مطلب را در روایات متعدده داریم؛ به خصوص از امیر المومنین(علیه‎السلام) است که فرمودند: «مَنْ کَسَاهُ الْحَیَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ یَرَ النَّاسُ عَیْبَهُ» هر کس لباس حیا را به تن کند، دیگران عیوبش را نمی‎بینند. عیوب نفسانی انسان کجا ظاهر می‎شود؟ مثلاً تا فلانی را عصبا‎نی‎ نکردی، نمی‎فهمی که چه کاره است. وقتی عصبانی شد، تازه می‎بینی که نعوذ بالله چه حرف‎های زشتی از دهانش در می‎آید، و چه رذالت‎هایی که از او بیرون می‎ریزد. یا این‎که تا به جایی نرسیدی که به منافع مادّی دنیایی فرد برخورد داشته باشی، خیلی با او رفیق هستی. اما همین که یک بحث مادی مطرح شد خواهی دید که چگونه برای پول و منافع خودش تو را لگدمال می‎کند. ما در باب دوست‎یابی هم این مطلب را داریم که پیش از انتخاب دوست، او را امتحان کنید! غرضم این است که حیا مثل یک پوشش برای شهوت و غضب است. چون اینها قوای نفسانی است و حیا مانع ظهور و بروز عیوب انسان است. یعنی حیا مانع می‎شود که آدم کاری انجام دهد که زشت باشد. لذا در روایات از حیا به پوشش تعبیر شده است.
4- "حیا" زیبایی انسانی است. چهارم؛ این که گفتیم حیا پوشش است، یعنی این لباس بر روی روح دو نقش دارد؛ یک نقش این است که مانع بروز و ظهور عیوب انسان می‎شود، و دیگر این‎که این پوشش، خودش زیبا است. کسی که عریان است یک وقت به دنبال لباسی است که فقط بدن او را بپوشاند و آبرویش نرود، این امر با یک گونی هم ممکن می‎شود و همین ساتری است که نمی‎گذارد عورت آن فرد نمایان شود. اما گاهی کسی که عریان است به دنبال لباسی است که او را زیبا کند، ستر عورت دیگر مد نظر نیست. او به دنبال لباسی است که خود لباس زیبا است و آدم را نیز زیبا می‎کند. حیا هم دو نقش دارد؛ یک نقش این است که مانع بروز و ظهور عیوب انسان است و نقش دیگرش زیبایی خودش است که انسان را هم زیبا کرده و به او جلوه می‌دهد. لذا از علی(علیه‎السلام) آمده است که «الحیاءُ جمیلٌ» حیا خودش زیبا است.

*جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 1335
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=95043
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.