جماران، خطبه تاریخی حضرت زهرا (س) پس گذشت حدود ده روز از رحلت پیامبر رحمت (ص) حاوی مهمترین مباحث اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی است که در میان اشارات او به حاکمیت وقت به نوع خود افشاگری است که بشکل ظریفی رقم خورده است.
دختر عالی و متعالی پیامبر خدا که صاحب مقام "عصمت" است و بر فراز قله "شجاعت" از پنهان کاری های بزرگ حاکمیت که زیر نقاب "دیانت ، مصلحت ، بیعت" مخفی گشته را بر میدارد و به پایگاه سیاسی حاکمیت را آشکار میکند و این مهم را چنین ترسیم میکند؛
اولا ؛ آنان وارسته ندانسته چرا که در زیر گفتمان "جماعت و بیعت" که حاکی از امنیت ملی و دینی است ، دارای دلهایی مملو از کینههای پنهان و زخم های کهنه سیاسی بودند ! و این فهم عمیق فاطمه زهرا با این جمله بیان نمود ؛ «ظهر فیکم حسکةالنفاق»
ثانیا ؛ این دگرگونی دینی ، اجتماعی و سیاسی را بدون رهبران پنهان ندانسته و آنان را معرفی میکند و تصریح میکند ؛ آنانکه بر مرکب قدرت سوار شده اند چهره های پنهان دیگری هستند که تا امروز آنان را ندیده و نشاخته اید ، همان افراد فرصت و نازپروردگان گروه باطل!؛ «نَطَقَ کَاظِمُ الْغَاوِینَ وَ نَبَغَ خَامِلُ الْأَقَلِّینَ وَ هَدَرَ فَنِیقُ الْمُبْطِلِینَ – فَخَطَر فِی عَرَصَاتِکُمْ ... _ ساکتین به میدان آمدند و ناشناخته ها بیرون آمدند و بر زندگی تان سوار شدند..»
ثالثا ؛ اهداف و راهکارهایِ آن "سواران پنهان قدرت و ریاست" را در پی اعلام کهنگیِ ارزشهای واقعی اسلام مانند عدالت و اخلاق و ایمان بر آمدند ! اما این مهم را که با پوششِ "تمسک به ظواهر دینی" انجام دادند تا بتوانند افکار عمومی جامعه را به بازی بگیرند ! حضرت (س) این حقیقت را با این جمله نشان داد که فرمود ؛ «سَمَلَ جِلبابُ الدین» یعنی همهی کارها و امور جامعه بر اساس موازین دینی تنظیم شده بود، ولی با رحلت آنحضرت این پوشش کهنه و فرسوده شد!..
فشارهای نظامی و فرهنگی
حضرت فاطمه در شرائطی به این افشاگری بزرگ دست میزند که جامعه مقهور دو برنامه سنگینِ نظامی و دین سازی و روانی است چرا که ؛
۱)ورود نظامیان به عرصه بگونه ای است که یکصد شمشیر برهنه روی پایِ یکصد نیروی نظامی در اطراف منبر خلیفه قرار دارد !
۲) عالمان وابسته وارد عرصه شده وبرای تئوری پردازی دینی فعال شده اند و واژگان دینی که آن روز ارزش بود را مانند ؛ "جماعت" ، "بیعت" ، مطرح نمودند !
جامعه بیهوش شده!
آن فشارهای نظامی و امنیتی ، و نیز دین سازی ها ؛ سطح جامعه را مقهور یک حرکت روانی کرد و جامعه در واقع هوشیاری خود را از دست داد! و آن حرکت روانی ؛ ایجاد ویا تقویت روحیه بی تفاوتی در افکار عمومی است و حضرت به این ضایعه عمومی چنین اشاره نمود : "شما که بازوی اسلام بودید و اسلام در دامن شما رشد کرد و مطیع پیامبر بودید، چه شده که الآن در مقابل این همه ظلمی که به خانواده پیامبرتان میشود، ساکت نشستهاید و از حریم آنان دفاع نمیکنید؟! "والسنة عن ظلامتی؟»؛ واین چرت و غفلت زدگی چیست ؟! / یا مَعْشَرَ النَّقیبَةِ وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الْاِسْلامِ! ما هذِهِ الْغَمیزَةُفی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتی؟"
اگر این افشاگری از پنهان های حاکمیت نبود ، امروز نه خبری از اسلام راستین بود ، و نه باور داشتیم که قدرت طلبان مستبدِ دینی میتوانند بر عرصه دینی و سیاسی وارده شده ، و بر جان و مال و آبروی شهروندان بتازند !