چین به ذات خود ندارد عیبی / هر عیب که هست از مدیران ماست!! در مورد بیانیه مشترک کشور عربستان با چین که در آن از ایران خواستهاند:
به تصمیمات آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبند باشد و در امور داخلی کشورها دخالت نکند و «تداوم حمایتهای ایران از مجموعههای تروریستی و شبهنظامیان فرقهای در عراق، لبنان، سوریه و یمن» را محکوم کردهاند.
رهبران این کشورها در بند ۱۲ بیانیه نوشتهاند: «حمایت خود را از همه تلاشهای صلحآمیز از جمله طرحها و تلاشهای امارات متحده عربی برای دستیابی به راه حل مسالمتآمیز برای حل موضوع جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه بر اساس قواعد حقوق بینالملل تایید کردند.»
یمنیها باید آتش بس را محترم بشمارند و به شورای ریاست جمهوری ساخت عربستان تن دهند و هر دو کشور چین و عربستان به سود هم همکاری نمایند...
بایستی به نکات زیر توجه کرد:
کشور چین چهارمین کشور پهناور جهان بعد از روسیه، کانادا، و آمریکا است.
چین پر جمعیتترین کشور جهان است و بیش از یک میلیارد و چهار صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت دارد.
چین یکی از اولین تمدنهای جهان است.
چین کشوری کمونیستی است.
چین کشور تایوان را که دارای نزدیک به بیست و چهار میلیون جمعیت، و صد و سی و پنجمین کشور جهان از جهت مساحت است، جزء قلمرو خود میداند.
چین به لحاظ جمعیت، قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و... یک ابر قدرت است و جزء پنج کشور دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است.
کشور چین بزرگترین جمعیت بیدین را دارد. ۹۱ درصد جمعیت آن بیدین و ۶۷ درصد خداناباور و فقط ۹ درصد پیرو ادیان بودایی و کنفوسیوس و غیره هستند و جمعیت مسلمان این کشور فقط یک درصد است.
در کشورهای کمونیستی و از جمله چین آنچه زیربناست: منافع اقتصادی و قدرت است.
همانگونه که معلوم است کشور کمونیستی چین باید جمعیت میلیاردی خود را سیر کند، مسکن، آب و برق، شغل، تحصیل و فنآموزی آنها را رشد و توسعه دهد.
رشد اقتصادی خود را در بالاترین سطح ممکن نگه دارد.
قدرت نظامی و منطقهای خود را در آسیا و جهان تداوم بخشد.
آمریکا و کشورهای اروپایی را در رقابتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی شکست دهد.
یکپارچگی کشور را در داشتن حکومتی مقتدر که حداقل نیاز مردمانش را تأمین میکند، پایدار سازد.
و....
چینیها در پی منافع ملی و میان مدت و بلند مدت خود هستند و منافع ملی و جمعی برای آنها اصل است و هر اصل دیگری زیر مجموعه این قضیه است و برای آنها هیچ اهمیتی ندارد که این منافع در ایران بهتر تأمین میشود یا در کشور دشمن ایران!
چینیها از سیاستهای سالیان دراز خود تخطی و عدول نکردهاند و از این جهت واقعاً دارای نظمی آهنین هستند و دنیا به ایشان آفرین میگوید.
چینیها به پایهها، اصول و ذاتیات سیاست خود خیانت نکردند بلکه در طی سالها آن را پرورش و گسترش دادهاند.
حالا چرا یک عده متعجب شده و عجب گویان، های و هوی راه انداخته و خواستار برخورد با چین و چینیها شدهاند، جای عجب و تعجب دارد!
مگر بنا بوده که چین به ساز ایران برقصد و طبق خواستهها و تمایلات ایران حرکت و سیاست گذاری کند!
مگر بنا بوده که چین بازار ۲۲ کشور عرب زبان آسیایی و آفریقایی را با جمعیتی بیش از ۴۰۰ میلیون نفر، -که غالباً تحت نفوذ سیاسی و اقتصادی عربستان هستند- و با چرخه چند هزار میلیارد دلاری در سال را به خاطر ایران ۸۰ میلیونی با این وضع و اوضاع بغرنج و بحرانی امروز، معاوضه و تهاتر کند، که حالا بعضیها جیغ بنفش میکشند و بر شیپور اعتراض میدمند!!!
سیاست یعنی همین
اقتصاد یعنی همین
منافع ملی یعنی همین
اگر قبول ندارید و عُرضه و لیاقت دارید{که قطعاً ندارید و تاریخ این سالها بارها این را به طور واضح و روشن به اثبات رسانده است}، و اگر راست میگویید و به در نظر گرفتن آرمانهای اسلام و انقلاب اسلامی و ارزشها اسلامی و الهی در کاربردی کردن سیاست، اقتصاد و منافع ملی، معتقد و پایبند هستید؛ کاری کنید که چین با شما خوش و بش کند نه با دشمنان شما!!
با شما بیانیه مشترک علیه دشمنان منطقهای شما بدهد نه بالعکس!!
پس نتیجه میگیریم که:
چین به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مدیران ماست!!
|