کشور با این روش به پیش نمیرود غیرت ملی هر ایرانی ایجاب میکند برای هر دولتی که عهدهدار اداره کشور است، آرزوی موفقیت کند. علاقمندی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیز ایجاب میکند درجاتی بر این غیرت افزوده شود و آرزوی بیشتری برای توفیق دولت مستقر در قلب ایرانیان وفادار به این نظام موج بزند.
تفاوتی هم میان دولتهائی که متعلق به این یا آن جناح هستند وجود ندارد. طبیعی است که هواداران هر جناحی تعلق خاطر بیشتری به دولت وابسته به آن جناح داشته باشند ولی این بدان معنا نیست که بدخواه دولت وابسته به جناح دیگر باشند. توفیق دولتها به نفع آحاد مردم کشور است و آرزوی موفقیت دولتها باید وجه مشترک اعضا و هواداران تمام جناحها در تمام زمانها باشد. اگر کسی غیر از این فکر کند و گرایش نشان بدهد و برخلاف این وجه مشترک عمل کند، باید در غیرت ایرانی و اسلامی خود دچار تردید شود. منافع ملی، چیزی نیست که بتوان آن را قربانی منافع فردی و مطامع جناحی کرد.
این وجه مشترک، منافاتی با انتقاد منصفانه و مشورت دادنهای ناصحانه ندارد. همه میتوانند از دولتها انتقاد کنند و دولتها هم باید از انتقادها استقبال نمایند و حتی زمینه تشویق انتقاد کنندگان را نیز فراهم سازند. انتقاد نباید مختص اعضا و هواداران جناحی باشد که قدرت دولتی را در اختیار ندارد. اعضا و هواداران دولت مستقر نیز باید انتقاد را از وظایف خود بدانند و به این واقعیت توجه داشته باشند که از طریق انتقاد، بهتر میتوانند به جناح مورد علاقه خود خدمت نمایند.
انتقاد با انتقام تفاوت دارد. متاسفانه در جامعه ما این سنت غلط وجود دارد که اعضا و هواداران جناحها تصور میکنند اگر قدرت را در اختیار نداشته باشند، همه چیز در حال فنا شدن است و کسانی که زمام امور را در اختیار دارند اهل خیانت و انحراف و یا حداقل اهل ندانمکاری هستند. اینها تصورات متعصبانه جناحی هستند که زمینه را برای جنگ قدرت فراهم میکنند و به جای کمک به پیشرفت کشور موجب درجا زدن و جلوگیری از انجام امور میشوند. نام چنین کاری را نمیتوان انتقاد گذاشت حتی اگر افراد مدعی باشند که به قصد انتقاد مرتکب آن میشوند. این، انتقام است، یعنی همان کاری که به ضرر کشور، مردم و نظام اجتماعی تمام میشود و دارای ماهیت ضدمیهنی و ضدمردمی است. جامعه فقط در صورتی پیشرفت خواهد داشت که انتقام، جای خود را به انتقاد بدهد و انتقاد یعنی با خیرخواهی و زبان و قلم مشفقانه، نارسائیها را گوشزد کردن و راهحل مشخص ارائه دادن.
دولتها هم باید پذیرای انتقادهای منصفانه و نصایح مشفقانه باشند. خودداری از پذیرش انتقاد و نصیحت، بزرگترین خطری است که میتواند دولتها را تهدید کند.
به دولت سیزدهم این انتقاد وارد است که علیرغم ادعای انتقاد پذیر بودن، تاکنون نسبت به انتقادها بیاعتنائی کرده است. شاید بتوان برخوردهای عدهای از افراد وابسته به جناح مقابل دولت کنونی را نوعی انتقام دانست ولی عدهای نیز انتقادهای دلسوزانه داشتند که شنیده نشد. علاوه بر آنها افراد مستقل از جناحها نیز در طول قریب یکسال و نیم که از استقرار این دولت میگذرد، انتقادهای منصفانه و خیرخواهانه زیادی داشتند و پیشنهادهای خوبی ارائه نمودند ولی دولت حاضر نشد به آنها عمل کند.
ضعف تعدادی از وزرا یکی از نکاتی است که انتقاد کنندگان منصف و مستقل بر آن تکیه میکنند ولی عجیب اینست که اولاً اعتنائی به این انتقاد نمیشود و ثانیاً اگر وزیر ضعیفی کنار گذاشته میشود و یا کنار میرود، فرد ضعیفتری جایگزین او میشود! آقای رئیس جمهور! باید به این نکته توجه نمائید که افراد غیرمتخصص و بیتجربه نباید به مدیریت کلان گماشته شوند. این مایه زیان خود دولت و کشور و ملت است کما اینکه نوعی بیحرمتی نسبت به افراد صاحب تجربه و کاربلد موجود در وزارتخانهای است که وزیر غیرمتخصص و بیتجربهای به آن تحمیل میشود. متاسفانه این روش غیراصولی در این دولت رخ داده و باز هم در حال رخ دادن است! شما ممکن است با این روش به پیش بروید ولی کشور با این روش به پیش نمیرود.
*جمهوری اسلامی
|