چرا پیشرفت همان توسعه نیست؟
سخنان امروز رییس جمهوری در همایش شورای عالی استانها و تأکید بر «رضایت» مردم و این که «اصلاح، به معنی عقبنشینی نیست» یک گام رو به جلو است ولو در آغاز از «پیشرفت» گفته باشد که با توسعه متفاوت است...
عصر ایران؛ سخنان امروز (شنبه) رییس جمهوری در همایش شورای عالی استانها و تأکید بر «رضایت» مردم و این که «اصلاح، به معنی عقب نشینی نیست» یک گام رو به جلوست ولو در آغاز از «پیشرفت» گفته باشد که با توسعه متفاوت است چون در پیشرفت، رضایت مستتر نیست و توسعه مفهوم رضایت را در بر دارد و اصولگرایی ایرانی به عمد یا به سهو چند سالی است که به جای توسعه از پیشرفت میگوید.
شاید به این خاطر که «توسعه» را مفهومی غربی میدانند و شاید هم با الزامات آن مخالفاند یا چون به معنی گشایش و گشودن است. توسعه سیاسی آن است که درها را به روی مشارکت همگان بگشایی و توسعه اقتصادی با جلب سرمایه گذار جلوه میکند و نیز دیگر جنبهها ولی در توسعه هم بیرضایت، هدف حاصل نمی شود چرا که باید متوازن باشد.
در نگاه تحصصی سه اصطلاح رشد، پیشرفت و توسعه مرادف هم نیستند و بیش از هر اقتصاددانی دکتر محسن رنانی تفاوتهای این سه را بازگفته است یا این نویسنده از او آموخته است از این قرار:
رشد یا gtowth تکثیر وضع موجود است. مثل این که شرکت خودروساز تولیدات سالانه خود را از 100 هزار دستگاه به 200 هزار برساند اما با همان وضعیت و کیفیت و این رشد است.
پیشرفت یا progress نیز ارتقا یا تکثیر وضع موجود است اما کیفیت مادی و فناوری بهتر. در مثال بالا شرکت خودروساز اگر مدلهای بالاتر و با کیفیت و فناوری بهتر تولید و عرضه کند پیشرفت کرده است. در مثالی دیگر وقتی تولید فولاد در فلان واحد فولادی به جای روش کوره بلند با قوس الکتریکی صورت پذیرد. اما باز هیچ یک از این دو توسعه نیست. به بیان دیگر توسعه همان پیشرفت و رشد نیست هر چند مدعای رشد و پیشرفت هم نیاز به تأیید در نهادهای مستقل دارد.
اما چرا توسعه همان پیشرفت و رشد نیست و فراتر از آن است؟ به این خاطر که توسعه یا development تحول کیفی در یک پدیده است به معنی تغییر در خُلق و خوی فردی و همچنین در الگوهای رفتاری اجتماعی و حتی ماهیت پدیدهها.
به بیان روشنتر در توسعه ابعاد کمّی پیشرفت و رشد در روح متجلی میشود و کیفیت تحول مدنظر قرار میگیرد و در بُعد فرهنگی و رفتاری به «رضایت» میانجامد.
تمام داستان در همین است. مهم، رضایت است و میزان رضایت. به تعبیر آقای ملکیان همۀ این مفاهیم برای انسان گوشت و خوندار ابداع و تعریف شده است و گرنه کلماتی مثل رشد و پیشرفت و حتی خود توسعه انتزاعیاند و جدای انسان ها فاقد معنی و هویتاند.
با این همه به جای بحث بر سر این که بگوییم توسعه یا پیشرفت همان رضایت را که گفته شده باید معیار قرار داد. تصور کنید یکی از بستگان تان را به سفری فرستاده اید و میزبان مدعی ارایه بهترین خدمات بوده است و در بازگشت از او میپرسید راضی بودید یا خوش گذشت یا نه؟ اگر او پاسخ منفی بدهد هر قدر هم مدیر تور تعداد ستاره های هتل و موارد دیگر را به رخ بکشد تأثیری ندارد چون حس رضایت دست نداده و حداقل باید توضیح داده شود که به نسبت هزینه و در مقایسه مناسب بوده است وگرنه فهرست کردن خدماتی که اقتضای مبلغ دریافتی بوده رضایت آفرین نیست.
مثال تلخ تر این که بیمار را به بیمارستان بسپاری و زیر عمل جراحی حال او رو به وخامت بنهد و یا از دست برود و بگویند بیمارستان ما فلان است و بهمان. حال آن که در نگاه بیمار و همراهان کیفیت حال، خودش مهم است و تمام خدمات و لبخند پرستار و کیفیت غذا و موارد دیگر برای آن است که حال او هنگام خروج بهتر شده باشد.
معنی رضایت همین است و هر چند در مفهوم رشد و پیشرفت، مستتر نیست و در توسعه هست اما اگر از پیشرفت هم رضایت را مدنظر دارند باشد، منتها به لوازم رضایت هم باید تن داد.