معاملههای پنهان بر سرنوشت یک ملت بیش از دو دهه است که مسئله تقابل آمریکا و طالبان در افغانستان مطرح است و روایت غالب این است که دو طرف باهم دشمنی عمیق دارند.اما دست کم از سال 2016 میلادی به بعد، شاهد تغییرات نرم و آهسته در این روایت بودهایم و ابعاد پنهان روابط آمریکا و طالبان هر روز بیشتر آشکار شده است.
روایت غالب ازسوی طالبان در بیست سال گذشته این بوده است که آمریکا افغانستان را اشغال کرده است و آنها برای نجات این کشور از اشغال آمریکا میجنگند؛ جنگی که کمترین آسیب را به آمریکاییها را رساند و قربانی اصلی آن مردم افغانستان بود.
روایت غالب آمریکا در دو دهه حضور در افغانستان هم این بود که علیه تروریزم میجنگد و نمیخواهد که افغانستان پایگاه گروههای تروریستی و هراس افکن باشد.این کشور همچنین روایت ایجاد یک نظام دموکراتیک و مبتنی بر اراده مردم را یکی دیگر از اهداف حضور خود در افغانستان میدانست.
اما این روایتها بیش از یک سال میشود به شدت تغییر کرده است و آمریکا و طالبان دیگر دشمن همدیگر نیستند؛ بلکه مقامات آنها در بهترین هتلهای جهان پشت میزهای لوکس مینیشنند، به یکدیگر لبخند میزنند، قهوه تلخ و شیرین مینوشند و برنامههای مشترک شان را برای آینده طرح میکنند.
دوستی استخباراتی
به گزارش خبرگزاری شفقنا افغانستان، گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان اخیرا اعلام کرده که مقامات استخبارات طالبان و آمریکا در پی توافقتات جدید هستند؛ توافقاتی نظیر توافقنامه دوحه.
او یکی از نشانههای این توافق را توقف پرواز پهپادهای آمریکایی در فضای افغانستان دانسته و گفته است که این امر نگرانی شماری از کشورها را در پی داشته است.اما آیا میتوان سخنان حکمتیار را جدی گرفت و آن را نشانهای از تغییر روابط آمریکا و طالبان و نوعی معامله بر سرنوشت مردم افغانستان دانست؟
بدون تردید این سخنان را با وجود شواهد عینی، باید جدی گرفت و از یک معامله پنهانی بر سرنوشت ملت افغانستان باید نگران بود. زیرا گلبدین حکمتیار از چهرههای اصلی و کلیدی در سیاست چهار دهه اخیر افغانستان بوده و رابطه استخباراتی نزدیک با پاکستان دارد و سالها در افغانستان جنگیده است.
او در مسائل داخلی افغانستان، همواره تعصب قومی خود را آشکار کرده است و اظهاراتش سرشار از کینه و عقدههای قومی، مذهبی و زبانی بوده است.اما در مسائل عمومی مربوط به افغانستان، با تکیه بر اطلاعاتی که ازسوی استخبارات پاکستان و شماری از کشورهای دیگر به دستش میرسد، معمولا اظهار نظرهای دقیق دارد.
اکنون نیز او با وجود اینکه از طالبان به دلیل همتباری، حمایت میکند، اما از توافق جدید این گروه با آمریکا که احساس میشود منافع آقای حکمتیار را نیز در خطر میاندازد، انتقاد میکند و آن را مایه نگرانی میداند.
به نظر میرسد که طالبان و آمریکا، درحال افشا و علنی سازی رابطه استخباراتی دیرینه خود هستند و به همین دلیل نشانههای آن را برای سنجش افکار عمومی و واکنش سایر کشورها، هر از گاهی بیرون میدهند.این نشانهها میتواند نشستن مسئولان استخباراتی دو طرف پشت یک میز در دوحه قطر باشد و یا سرازیر شدن میلیونها دلار در یک هفته به افغانستان و یا توقف پرواز هواپیماهای بدون سرنشین.
با وجود اینکه نشانههای فراوانی از تلاش استخباراتی آمریکا و طالبان برای رسیدن به توافقات جدید وجود دارد، اما هنوز جزئیات بیشتری از این توافقات عمومی نشده است.با توجه به اظهارات گلبدین حکمتیار و واکنش فوری گروه طالبان، میتوان به این نتیجه رسید که گروه طالبان برای تداوم قدرت خود در افغانستان، اکنون به صورت جدی در راستای تامین منافع آمریکا در افغانستان، در حرکت است.
آمریکاییها نیز در عوض تعهد گروه طالبان به تامین منافع آن کشور، روابط خود با این گروه را آهسته آهسته به حالت عادی بر میگرداند، زمینه به رسمیت شناختن آنها را بدون هیچگونه تغییری در ساختار قدرت، فراهم خواهد کرد و بطورهفتگی میلیونها دلار به حسابهای بانکی شان سرازیر خواهد کرد.
اما متاسفانه این معامله باعث خواهد شد که یک گروه تروریستی که شماری از رهبران آن هنوز در فهرست سیاه آمریکا و سازمان ملل متحد قرار دارند، بر سرنوشت یک ملت حاکم شود و خشونت، ترور، سرکوب و ارعاب به عنوان ابزارهای اصلی و مشروع قدرت، رسمیت یابد.
از پیامدهای دیگر این معامله، گسترش هراس افکنی در افغانستان و در پی در آن در کشورهای همسایه و منطقه خواهد بود و زمینه مداخله طولانی مدت آمریکا را در مسائل مربوط به منطقه، فراهم خواهد کرد.
حضور یک گروه تروریستی در راس قدرت در افغانستان که از حمایت قوی استخباراتی، سیاسی و اقتصادی آمریکا برخوردار است، زنگ خطر جدی برای کشورهای همسایه افغانستان و کشورهای منطقه را به صدا در میآورد.در صورت تداوم چنین وضعیتی، اگر در چند سال آینده شاهد بیثباتی گسترده در کشورهای همسایه افغانستان و کشورهای منطقه بودیم، نباید زیاد متعجب شویم.
*جمهوری اسلامی
|