اجرای برخی سیاست‌های اقتصادی در شرایطی که مردم به علت تحریم‌ها زیرفشار قرار داشتند؛ یکی از دلایل مشکلات پیش آمده برای جامعه است. حال اما برخی مسئولین اعلام کرده‌اند که حاضر به شنیدن سخن معترضان هستند. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا قشر خاصی نسبت به شرایط کشور نقد دارد و آن قشر را می‌شناسید که قصد گفت‌وگو با آن را دارید؟ امروز قشر دانشجو، بازاری کارگر، کارمند همه و همه نظراتی را در ارتباط با شرایط فعلی دارند که لازم است با آنها گفت‌وگو صورت گیرد. از سوی دیگر یک گروه سیاسی در کشور که پرچم گفت‌وگو را در دست داشته، مورد بی‌مهری قرار گرفته است. اکنون افرادی در سمت‌های مختلف قرار دارند که اساسا با اصلاح‌طلبان هیچ‌گونه ارتباطی ندارند که بخواهند به عنوان نماینده بخشی از جامعه با آنها گفت‌وگو کنند. اینجاست که این سوال به وجود می‌آید که اگر پرچم گفت‌وگو را در دست گرفته‌اید، اکنون قرار است با چه گروه، حزب و چه بخشی از مردم اقدام به گفت‌و‌گو کنید؟ از سوی دیگر احزاب نیز به علت برخی محدودیت‌ها نتوانسته‌اند به جایگاه و پایگاه واقعی خود در جامعه دست یابند که بتوان به عنوان نماینده بخشی از جامعه با اعضای آن گفت‌وگو کرد. امروز شهروندان در کشور درخواست‌هایی از دولت دارند که بخشی از آن قانونی است و این درخواست‌ها باید از سوی دولتمردان به رسمیت شناخته شود. مشکلات اقتصادی امروز در جامعه بیش از گذشته جدی شده است و این مشکلات چیزی نیست که بتوان ظرف یکسال ویا شش ماه آن را بهبود داد. بلکه برخی اقلام مصرفی و خوراکی که به صورت روزانه مورد استفاده مردم قرار می‌گیرد نیز چندین برابر شده است. این موارد در هر صورت به مشکلات برای مردم خواهد افزود. روزگاری هاشمی رفسنجانی که از خدمتگزاران نظام و انقلاب بود؛ مورد بی‌مهری قرار گرفت. همچنین آقای لاریجانی که سال‌ها رئیس مجلس بود و در نهادهای انقلابی حضور داشت، ردصلاحیت شد. این موارد نشان دهنده آن است که در ابتدا باید مبانی گفت‌و‌گو را ایجاد کرد. امروز بسیاری از افرادی که مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند باید شرایط برای آنها به گونه‌ای فراهم شود که از سوی مردم سخن گفته و پاسخ دریافت کنند. در این صورت شعار گفت‌وگو پاسخی مناسب دریافت خواهد کرد.