عروجی که از الطاف خفیه الهی بود اول آبانماه، سالروز عروج ملکوتی آیتالله سیدمصطفی خمینی فرزند عالم و برومند حضرت امام خمینی است. آقا سیدمصطفی در روز بیست و یکم آذرماه سال 1309 در شهر قم متولد گردید و زیر نظر مربی و معلمی همچون امام خمینی پرورش یافت و در مدتی کوتاه و در سنین جوانی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول در علوم معقول و منقول مهارتی کمنظیر یافت. حاجآقامصطفی از نوابغ و برجستگان حوزههای علمیه بود که در علم و عمل به مدارج عالی نائل شد و پشتکار زیاد ایشان در تحصیل مورد رشد او در حوزهها گردید چنانکه فضلا و علمای حوزه علمیه قم وی را عالمی برجسته و از امیدهای حوزه میدانستند.
حاجآقا مصطفی در سال 1343 و پس از تبعید امام خمینی به ترکیه مسئولیت هماهنگی و ارتباط با انقلابیون را برعهده گرفته بود، اما این موضوع تحمل نشد و ازسوی رژیم ستمشاهی پهلوی دستگیر و مانند پدر به ترکیه تبعید گردید. در آن سال ایشان 34 سال داشت. وی سپس به همراه امام از ترکیه به عراق تبعید شد. در شرایط تبعید نیز هماهنگی و ارتباط انقلابیون و واسطه هدایت نهضت عظیم اسلامی بر عهده فرزند جوان امام قرار داشت و حاجآقا مصطفی در این مهم نیز همچون زمانی که در داخل کشور بود کفایت و شایستگی فراوان از خود نشان داد. حاجآقا مصطفی در تبعیدگاه، فرصت را مغتنم شمرد و علاوه بر کسب فیض از محضر مراد و استاد خویش (حضرت امام خمینی)، تلاش خود در تالیف و تحریر کتب و رسائل علوم دینی را همچون زمانی که در شهر قم حضور داشت استمرار بخشید که حاصل آن دهها جلد کتاب معتبر علمی، فقهی، اصولی و... بود.
حاجآقا مصطفی پیش از تبعید، در شهر قم کتابهایی از جمله الاجاره، القواعد الحکمیه، القواعد الفقهیه، حاشیه بر الاسفار الاربعه، حاشیه بر المبدا و المعاد، الخلل فیالصلاه، الفواعدالرجالیه و... را به رشته تحریر درآورده بود که برخی از آنها در زمره کتب مفقوده ایشان به شمار میروند، با این حال در تبعید کوتاهمدت ترکیه، ایشان دو رساله مهم به نامهای الواجبات فیالصلاه و الفوائد والعواعد را به رشته تحریر درآورد. فرزند برومند امام در کتاب اول و در حاشیه آن به بعضی نکات تاریخی مبارزات امام از جمله آمدن نمایندگان دستگاه پهلوی به محضر امام و اعلام اخراج ایشان از ترکیه را نیز متذکر شده است. رساله دوم شامل یادداشتهایی درباره مسائل مختلف اصول، فقه، کلام و عرفان است بطوریکه در جملاتی کوتاه نظریهای را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
پس از اخراج حضرت امام و حاجآقامصطفی از ترکیه و حرکت ایشان به سوی نجف، فعالیتهای سیاسی حاجآقامصطفی که متاثر از مبارزات امام خمینی بود، وسعت بیشتری یافت. از یک سو حاجآقامصطفی باید با تلاشهایی که برای منزوی کردن امام خمینی در نجف صورت میگرفت مقابله میکرد و از طرفی وظیفه هماهنگی ارتباطات امام در نجف با ایران و سایر کشورهای اسلامی وجود داشت که همه اینها در نهایت به حاجآقامصطفی ختم میشد. حاجآقامصطفی در جلسات اساتید بزرگ نجف حضور مییافت و ضمن کسب معارف جدید، با نقدها و ایرادهای علمی و همچنین حضور در مجامع علمی و ابراز نظرهای مستدل، منطقی و در عین حال شجاعانه توجه همگان را به سوی پدر و مراد و استاد خویش جلب میکرد بطوریکه در مدتی کوتاه پس از ورود امام به نجف، درس امام از دروس بسیار شلوغ حوزه علمیه نجف به شمار میرفت. حاجآقامصطفی در کنار حجم انبوه فعالیتهای سیاسی و کارهای مربوط به اداره دفتر امام، خود به تدریس و تدوین کتب علمی بسیاری میپرداخت و به حدی از رشد در علوم عقلی و نقلی رسیده بود که امام خمینی پس از رحلت مشکوک ایشان در نجف، او را «امید آینده اسلام» نامید. رشد بیسابقه علمی و اقدامات عملی و فعالیتهای سیاسی حاجآقا مصطفی از چشم بدخواهان امام و حتی دستگاه حاکمه رژیم پهلوی دور نبود و این همه تلاش در راستای پیشبرد اهداف نهضت امام خمینی، مخالفان امام را عصبانی میکرد.
آیتالله حاجسیدمصطفی خمینی، در نجف نیز در کنار مشغلههای فراوان به تدریس و تدوین کتب بسیاری پرداخت، بطوریکه تقریباً یک دوره کامل علم «اصول» را تدریس کرد و همزمان با تدریس، نظرات علمی خود را به رشته تحریر درآورد که نتیجه آن کتاب شریف «تحریرات فیالاصول» است. حاجآقا مصطفی همچنین در نجف به نگارش چندین کتاب فقهی پرداخت و در صدد بود مجموعهای عظیم از مباحث فقهی را تحریر کند و از این مجموعه فقهی که زحمت بسیاری بابت آن متحمل شده بود به «الکتاب الکبیر» تعبیر میکرد که متاسفانه رحلت نابهنگام و مشکوک ایشان توفیق اتمام این مجموعه را همچون مجموعه اصول و تفسیر از ایشان گرفت.
سرانجام در روز اول آبانماه سال 1357 و در شرایطی که شب قبل از آن با فردی که گفته میشود از اروپا آمده بود و با ایشان قرار ملاقات داشت، به صورت مشکوک و مبهمی به سوی آسمان عروج کرد و دنیای اسلام را از وجود خویش محروم نمود.
بازتاب رحلت فرزند عالم و برومند امام خمینی، آغازی بر شعلهور شدن جریان انقلاب شد و مراسمی که انقلابیون و روحانیون حامی امام و نهضت اسلامی به مناسبت ارتحال و چهلم ایشان در شهرهای مختلف برگزار کردند هر کدام بر شعلههای خشم انقلابی مردم مسلمان ایران افزود و در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 1357 گردید. اینکه امام خمینی مرگ آیتالله حاج سید مصطفی خمینی را از الطاف خفیه الهی تعبیر کردند، شاید نشانهای از نوید این پیروزی بود.
*جمهوری اسلامی
|