درباره "فشارهای روانی"
احساس تنهایی و بیپناهی، و اضطراب از آینده، مانند؛ ترس عدم موفقیت در شئون گوناگون زندگی مثل تحصیل، شغل، ازدواج و زندگی مشترک و نیز چگونگی وضعیت تحصیل فرزندان و آینده آنان و ... از اموری که با استرس شروع میشود به فشار روانی میرسد.
راه سیطره بر فشارهای روانی
در کنار برخی از معالجات روانپزشکی که منکر آن نیستیم گرچه بیشتر موقت بوده و همراه با برخی بیماریهای دیگر میشود، میتوان به شاخه "دین و مذهب" که مورد تأیید دانشمندان غیرمذهبی جهان قرار دارد، پناه برد.
برای ما مسلمان که در کتاب آسمانیمان بدان تصریح و ترغیب شده و آن "ذکر خدا" است؛
《الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿رعد ۲۸﴾.
کسانی که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد ...》
مطمئناً نشستن و ذکری را با تسبیح گفتن نمیتواند برای خیلی از آدمیان ایجاد طمأنینه کند. پس باید از کلمه "ذکر" چیز مهمتری باشد که ذکر زبانی یکی از شاخه آن خواهد بود و آن "توجه" است که برخاسته از درون آدمی به خداست.
مفسر بزرگ سنی مسلک جناب فخر رازی چنین معنا میکند :
ذکر؛ "توجه" به حضرت الالهیه است و این توجه باعث قبول آثاری میشود که از ناحیه ربوبی به انسان میرسد؛ عبارت او چنین است؛ اذا توجه القلب الی مطالعة الحضرة الالهیه حصل فیه انوارالصمدیة و الاضواءالالهیه.." [تفسیرمفاتح الغیب۴۹/۱۹]
این "توجه" را علامه طباطبایی به زیبایی معنا نموده است و مینویسد؛
توجه، با انابه به درگاه او حاصل میشود و انسان را آماده هدایت الهیه میکند و به این حقیقت دست پیدا میکند که؛ جانش در امنیت کسی است که او را پذیرفته و اوست که تنها سبب رسیدن به آرامش چرا که زمام تمام امور هستی فقط به دست توانای اوست اضافه بر اینکه اوست که اداره امور بنده مؤمن خود را به عُهده دارد؛ والله سبحانه هوالسبب الوحید الذی بیده زمام الخیر و الیه یرجع الامر کله وهوالقاهرفوق عباده والفعال لمایرید وهو ولی عباده المومنین. [المیزان۳۵۳/۱۱]
اهلبیت (ع) ذکر الهیاند و مایه آرامش خاطر
در قرآن از پیامبر (ص) بهعنوان "ذکر" نامبردهشده: 《قَدْأَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رسولاً》 (طلاق/۱۱)
یکی از والاترین مصادیق "ذکر خدا" اهلبیت (ع) و توجه به آن ذوات مقدسه است.
در بیان امام صادق (ع) ؛ ائمه اطهار بهعنوان "ذکر" معرفی شدهاند. [تفسیرقمی۳۶۵/۱]
آموزههای امام عسکری برای دستیابی به "آرامش" ؛
در مرحله اول توجه به این نکته مهم است که؛ خود امام عسکری (ع) در زمانی زیست میکند که انواع فشارهای روانی به ایشان و شیعیانشان حملهور شد.
ملاحظه دو مورد ذیل در شناخت زمان امام عسکری، مفید است؛
نامه امام عسکری (ع) به پدر صدوق :
"..تو را به صبر و پایداری و انتظار فرج توصیه میکنم، زیرا پیامبر (ص) فرمود: «بهترین کارهای امت من، انتظار فرج است». شیعیان ما همواره در غم و اندوه به سر میبرند تا فرزندم ظهور کند..
علیک بالصّبر و انتظار الفرج فانّ النّبی (ص) قال: افضل اعمال امّتی انتظار الفرج، و لا تزال شیعتنا فی حزن حتّی یظهر ولدی.."
مورد دیگر؛
یکی از شیعیان گوید: در شهر سامرا در روزی که قرار بود امام عسکری (ع) به بیرون از منزل تشریف بیاورد، بهاتفاق عدهای از شیعیان برای ملاقات آن حضرت در بیرون منزلش به انتظار ایستادیم. در آن حال نامهای از امام (ع) دریافتیم که آن حضرت نوشته بود: کسی در این شرائط به من سلام نکند و با دست خود به من اشاره ننماید و حتی کوچکترین اشارهای نکند، برای اینکه امنیت جانی ندارید؛ - الا لایسلمن علی احد و لا یشیر الی بیده و لایومی فانکم لاتؤمنون علی انفسکم! " (الخرائج/۴۲۹)
سه راهکار مهم؛
از معارفی از امام عسکری به دست ما رسیده است میتوانیم در زمینه آرامش خاطر و طمآنیه نفس بهرهمند شویم.
راهکار نخست؛ ژرفاندیشی معرفتی
برای آرامش و ثبات در دنیا پرتلاطم باید به نگاه معرفتی خود تعمیق بخشدیم؛
خوشگمانی و حُسن ظن؛
معمرسنبسی گوید؛ امام عسکری (ع) فرمود:
"گمانت را نیکو کن اگرچه به سنگی که خداوند سرّش را در آن سنگ میافکند و بهرۀ خود را از آن سنگ دریاب، پس گفتم: ای فرزند رسول خدا اگرچه به سنگی؟ حضرت فرمود: آیا به حجرالاسود نگاه نمیکنی؟ احسن ظنّک و لو بحجر یطرح الله فیه سّره، فتناول نصیبک منه، فقلت یا ابن رسول الله و لو بحجر؟ فقال علیه السلام: الا تنظر الی حجر الاسود". [فرهنگ جامع سخنان امام/۳۹۸ ازمجموعه شهیداول]
نگاه به جنبههای مثبت در انبوه سختیها؛
إمام عسکری فرمود: "هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است؛ - ما مِن بَلِیّةٍ إلاّ و للّه ِ فیها نِعمَةٌ تُحیطُ بِها." [تحف العقول/۳۲۸]
راهکار دوم؛
صبر و اعتماد به خدا
امام عسکری (ع): تا جایی که میتوانی تحمّل کنی دست نیاز دراز مکن؛ زیرا هر روز، روزی تازهای دارد. بدان که پافشاری در درخواست، هیبت آدمی را میبرد، و رنج به بار میآورد؛ پس، صبر کن تا خداوند دَری به رویت بگشاید که بهراحتی از آن وارد شوی که چه نزدیک است احسان، به آدم اندوهناک، پس، برای چیدن میوههای نارس شتاب مکن که بهموقع آنها را خواهی چید . بدان، آن که تو را تدبیر میکند، بهتر میداند که چه وقت، بیشتر مناسب حال توست، پس در همه کارهایت به انتخاب او اعتماد کن، تا حال و روزت سامان گیرد؛ - اِدفَعِ المَسألَةَ ما وَجَدتَ التَّحَمُّلَ یُمکِنُکَ فإنّ لِکُلِّ یَومٍ رِزقا جدیداً، و اعلَمْ أنّ الإلحاحَ فی المَطالِبِ یَسلُبُ البَهاءَ، و یُورِثُ التَّعَبَ و العَناءَ، فاصبِرْ حتّی یَفتَحَ اللّه ُ لکک بابا یَسهُلُ الدُّخولُ فیهِ.." [عدة الداعی/۱۲۴]
توجه به "توازن و عقلانیت" در رفتار
امام عسکری(ع) فرمود:
"پارساترین مردم کسانی هستند در برابر شبهات توقف میکنند؛ - اورع الناس من وقف عند الشبهة" [اعلام الدین/۳۱۴]
آدمی باید برای آرامش خاطر وقتی به یک عملی میرسد که شبههناک است، یعنی نمیداند باطل است یا صحیح، حرام است یا حلال، مفید است یا مضرّ؛ متوقف شود و دست به آن نبرد.
امام حسن عسکری (ع) میفرماید:
شخصی که کینهتوز است کمترین آرامش را دارد؛ - أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً الْحَقُودُ[تحف/۳۶۷]
عدم ایجاد توقع در خود و نسبت اتهام از سوی دیگران
امام حسن عسکری (ع) فرمودهاند:
"هر کس فرد غیر مستحقی را مدح کند، در مقام متهم ایستاده است؛ - مَنْ مَدَحَ غَیْرَ الْمُسْتَحِقِ فَقَدْ قَامَ مَقَامَ الْمُتَّهَمِ." [اعلام الدین/۳۱۳]
راهکار سوم؛ توسل و توجه به اهلبیت (ع)
کسی میگوید: از زندان نامهای مخفیانه به امام عسکری نوشتم و از ادامه زندان اظهار خستگی کردم. نامه رسید و پاسخ فرمود؛ ظهر نمازت را در منزل میخوانی ... و همین شد . دیدم شرایط مالی خوبی ندارم خواستم نامه دیگری بنویسم؛ ولی حیا کردم. نامهای از امام عسکری با مقداری پول آمد که مرقوم فرمودند :"وقتی حاجتی داری از ما مخفی مکن؛ - إذاکانت لک حاجة فلاتستحی و لاتحتشم واطلبها تأتک علی ماتحب إن شاء الله" [ارشادمفید/۳۴۲]
امام عسکری (ع): ما پناهگاهی هستیم برای کسی که به ما پناه آورَد و نوری هستیم برای آن که از ما پرتو طلبد و موجب مصونیت کسی هستیم که از ما پناه جوید. هر که ما را دوست بدارد در مراتب بالا با ما خواهد بود و هر که از راه ما کج گردد بهسوی آتش ره خواهد برد؛ - نَحنُ کَهفٌ لِمَنِ التَجَأَ إلَینا، ونورٌ لِمَنِ استَضاءَ بِنا، وعِصمَةٌ لِمَنِ اعتَصَمَ بِنا، مَن أحَبَّنا کانَ مَعَنا فِی السَّنامِ الأَعلی، ومَنِ انحَرَفَ عَنّا فَإِلَى النّارِ. [مناقب۴۳۵/۴]
*جماران