این توطئه مشترک را خنثی کنید هفته گذشته، وقتی سرمقاله «نویدی برای اِعمال سیاست جذب» منتشر شد که در آن از اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انتقال پیکر شاعر نامدار «هوشنگ ابتهاج» به ایران و دفن شدن در مکان موردنظرش رشت تمجید شده بود، بعضی از فرهیختگان که این مقاله را خوانده بودند گفتند مسئولان کشور ما مردگان را به کشور برمیگردانند. واقعیت اینست که این ایراد هرچند ایراد درستی است ولی به این عزیزان باید گفت اگر این اقدام را یک شروع برای تغییر نوع برخورد با نخبگان بدانیم، باید به آن با نظر مثبت نگاه کنیم و دستاندرکاران را به ادامه این روش و گسترش آن به سالمسازی فضا برای تشویق نخبگان به ماندن در کشور تشویق کنیم.
در سرمقاله مورد نظر، این نکته را یادآور شده بودیم که «دهههای 80 و 90 از نظر دفع نیروهای بااستعداد در زمینههای علمی، فرهنگی، هنری، پزشکی و صنعتی، دهههائی با کارنامه غیرقابل دفاع بودند.» در آن مقاله ضمن تشریح سیاست جذب که محور سیاستهای پیشگامان انقلاب اسلامی بود، درباره عمل نشدن به این سیاست و گرفتار شدن کشور به سیاست دفع، این را هم افزودیم که «شاید دولتها و مجموعه کارگزاران را نتوان در زمینه دفع نیروهای فکری و فرهنگی و سایر نخبگان مقصر اصلی دانست ولی با توجه به اینکه آنها در برابر شیطنتهای جریانهای پردافعه که در داخل کشور بشدت فعال بودند و هماکنون نیز هستند، منفعلانه عمل کردهاند و میکنند قطعاً میتوان عنوان «قصور» را برای آنها در نظر گرفت. در اثر آن شیطنتها و این قصور، بسیاری از نخبگان کشور را از دست دادیم و عجیب اینست که در بسیاری از موارد به این خسران جبران ناپذیر افتخار هم کردیم!»
اگر برای جبران این قصور، از هماکنون اقدامی منطقی صورت بگیرد که در چارچوب آن بتوان اولاً از مهاجرت نخبگان جلوگیری کرد و ثانیاً آن دسته از هموطنان که در اثر برخورد جریانهای پردافعه از کشور رفتهاند را تشویق به بازگشت کرد، بسیار ارزشمند و مفید خواهد بود. این، کاری است که برای حفاظت از بزرگترین سرمایه کشور که نیروی انسانی بااستعداد است باید صورت بگیرد با این تاکید که تاخیر در این حرکت حتی به اندازه یک روز نیز جایز نیست.
میزان مهاجرتها از کشور که قبلاً در سطح دانشجویان و اساتید و پزشکان و سایر تحصیلکردهها و همچنین بازرگانان بود، اکنون به سطح دانشآموزان و پرستاران و دانشبنیانها تسری پیدا کرده است. سرعت این مهاجرت و کمیت آن نیز هر لحظه بیشتر میشود بطوری که موجب اعلام نگرانی شدید تعدادی از مسئولین شده است. اینها هشدارهای درستی هستند که باید مورد توجه مسئولین نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند و برنامه عملی فوریتداری در نظر گرفته شود که جاذبهها را در کشور بالا ببرد و ایران را به قطب جذب نخبگان از سراسر جهان تبدیل کند.
شاید آمار دقیقی از تعداد دانشجویان، اساتید دانشگاه، پزشکان، مهندسان، شاعران، متفکران، فیلمسازان، نویسندگان، صنعتگران، بازرگانان و سایر اقشار که در دهههای گذشته ایران را ترک کرده و در کشورهای دیگر مقیم و مشغول کار شدهاند، در دست نباشد ولی این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که کشور ما از رهگذر مهاجرت چنین افرادی متحمل زیان بزرگی شده است. نباید چنین رویداد مهم و زیانباری را صرفاً یک اتفاق طبیعی دانست و از کنار آن گذشت.
فعالیت شدید جریانهای پردافعه در داخل کشور که متاسفانه از امکانات زیادی نیز برخوردار هستند با همراهی شبکههای برنامهریز، هدفدار و البته پرجاذبه خارجی بشدت مشغول فعالیت برای خالی ساختن ایران از نیروهای بااستعداد کشور هستند. عاملان این توطئه مشترک، با شتاب فراوان در حال دزدیدن سرمایه اصلی کشور یعنی نیروهای بااستعداد هستند و مسئولان غیر از ابراز نگرانی و شعار دادن کاری انجام نمیدهند.
در اینکه کشور ما در زمینه خالی شدن از سرمایه انسانی با یک توطئه مشترک داخلی و خارجی مواجه است، تردیدی وجود ندارد. مقابله با این توطئه فقط با اِعمال اراده مستحکم مسئولان نظام از طریق برخورد قاطع با جریانهای پردافعه داخلی که با ماسک مذهب و انقلابیگری مشغول توطئه هستند و هوشیاری در برابر شبکههای خارجی همدست با این جریانها میسر است.
*جمهوری اسلامی
|