نسلکشی هدفمند در افغانستان انحصارگرائی قومی در افغانستان تحت سلطه طالبان، علاوه بر اینکه مورد اعتراض مردم این کشور و سایر ملتهای مسلمان و همسایه قرار گرفته، از نظر سایر ملتها نیز به عنوان یک خطر مطرح است.
در ماههای اخیر، تعدادی از مجامع بینالمللی و رسانهها نیز به این موضوع توجه کرده و درباره آن اعلام خطر کردهاند. عبارت «خطر نسلکشی هزارهها در افغانستان افزایش یافته است» محتوای گزارشی است که اخیراً تعدادی از نمایندگان مجلس انگلیس درباره همین موضوع تهیه و منتشر کردهاند. آنان در این گزارش درباره «وضعیت هزارهها در افغانستان» گفتهاند در ماههای اخیر خطر نسلکشی هزارهها توسط داعش و طالبان افزایش یافته است. براساس این گزارش، هزارهها در نیمه اول سال 2022 میلادی (زمستان و بهار 1400 و 1401) مورد بیشترین حملات هدفمند قرار گرفتهاند. این گزارش تاکید کرده «هزارهها در افغانستان، به عنوان یک اقلیت مذهبی و قومی، در معرض خطر جدی نسلکشی توسط طالبان و شاخه خراسان داعش قرار دارند. بازگشت طالبان به قدرت برای هزارهها بازگشت وحشت و ترس بوده است. در نیمه اول سال 2022 صدها تن از اعضای جامعه هزاره در نتیجه حملات هدفمند به مدارس، عبادتگاهها و مراکز دیگر کشته و زخمی شدهاند. تا زمانی که عاملان حمله علیه هزارهها، مصونیت داشته و پاسخگوی اعمال جنایتکارانهشان نباشند، حمله بر این اقلیت قومی ادامه خواهد یافت. ما نمیتوانیم به طالبان و داعش اجازه بدهیم هزارهها را مورد حمله قرار دهند».
این گزارش از تمام دولتها خواسته به عنوان عضو کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل برای محافظت از هزارهها و جلوگیری از نسلکشی احتمالی این اقلیت قومی و مذهبی اقدام کنند.
هرچند اعلام خطر نمایندگان مجلس انگلیس شامل دو مجلس عوام و اعیان، بر روی قوم هزاره که از شیعیان افغانستان هستند متمرکز است ولی حکومت خودخوانده طالبان، انحصار حکمرانی را به تمام اقوام و مذاهب سرایت داده و سرکوب و کشتار را نیز شامل تمام کسانی که تسلیم خواستهها و افکار این گروه نشوند ساخته است. این گروه حتی به مجلس قانونگزاری نیز اعتقاد ندارد و اعتقادات سلفی خود که از اسلام واقعی بیگانه است را معیار حکمرانی میداند. وزیر دادگستری حکومت خودخوانده طالبان هفته گذشته گفت نیازی به قانون نداریم و آنچه در قرآن آمده برای اداره کشور کافی است. این، همان تفکر خوارج است که میگفتند «حَسْبُنا کِتَابُالله» و حضرت علی علیهالسلام در پاسخ آنان فرمودند «کَلِمَهُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا باطِل».
قطعاً وجود هیچیک از اقوام موجود در افغانستان ازجمله پشتون را نمیتوان و نباید نادیده گرفت. آنها هم همچون سایر اقوام حق دارند در حکومت و مدیریت کشورشان سهم داشته باشند ولی در جهان کنونی حاکمیت یک قوم و یک نگاه خاص منتسب به دین نمیتواند حکمرانی هیچ کشوری را در اختیار خود بگیرد. بر همین اساس بهترین راهحل مشکل کنونی افغانستان اینست که به آراء عمومی مراجعه شود و براساس هر نفر یک رای تکلیف حکمرانی از طریق انتخابات روشن شود. با این شیوه، تمام اقوام و پیروان مذاهب گوناگون میتوانند در حکمرانی شرکت کنند و افغانستان را از بلاتکلیفی کنونی و جنگ و خونریزی نجات بدهند. مجامع جهانی و دولتها نیز دولت برآمده از آراء مردم در افغانستان را به رسمیت خواهند شناخت و مردم افغانستان اعم از شیعه و سنی و اقوام مختلف خواهند توانست در امنیت و آرامش و رفاه زندگی کنند.
*جمهوری اسلامی
|