با توجه به جو حاکم در آن دوران و طرح دو مکتب مهم لیبرالیسم و کمونیسم و گرایش جوانان، بویژه دانشگاهیان به این مکاتب، طالقانی تفسیر خود را آغاز کرد و در پی پاسخ به یک سؤال مهم بود که چگونه از قرآن هدایت بگیریم و یا خود را در معرض هدایت قرآن قرار دهیم.
جماران: نوزدهم شهریور، سالروز وفات ابوذر زمان، آیت الله سید محمود علائی طالقانی است.
سید محمود طالقانی در گلیرد طالقان دیده به جهان گشود و در پنج سالگی وارد مکتبخانه شد. ایشان با شروع دروس مقدماتی نزد پدرش سید ابوالحسن حسینی طالقانی، در سن ده سالگی وارد حوزه علمیه قم شد. ابتدا در مدرسه رضویه در خیابان آذر و سپس در مدرسه فیضه سکنی گزید.
طالقانی پس از سالیانی به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه نجف از دروس خارج سید ابوالحسن اصفهانی، محمد حسین غروی اصفهانی و آقا ضیاء عراقی بهره برد. وی از سید ابوالحسن اصفهانی، اجازه اجتهاد گرفت. چنانکه پس از بازگشت به ایران از شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه قم نیز اجازه اجتهاد و از آیت الله نجفی مرعشی اجازه نقل حدیث دریافت کرد.
آیت الله طالقانی پس از فراغت از تحصیل به تهران بازگشت و از سال 1318، تفسیر قرآن را آغاز کرد و تا آخرین روزهای عمرش، بجز آن زمان که در زندان بود، ادامه داشت.
تفسیر پرتوی از قرآن
تفسیر پرتوی از قرآن که حاصل 40 سال اُنس با قرآن طالقانی است، در 6 جلد چاپ شده و شامل سوره حمد، بقره و آل عمران و 22 آیه از سوره نساء، و جزء سی ام قرآن است. در جلد ششم به همت استاد سید محمد مهدی جعفری، حدود 150 صفحه فرهنگ لغات و اصطلاحات آمده است.
با توجه به جو حاکم در آن دوران و طرح دو مکتب مهم لیبرالیسم و کمونیسم و گرایش جوانان، بویژه دانشگاهیان به این مکاتب، طالقانی تفسیر خود را آغاز کرد و در پی پاسخ به یک سؤال مهم بود که چگونه از قرآن هدایت بگیریم و یا خود را در معرض هدایت قرآن قرار دهیم.
مخاطب اصلی طالقانی در این تفسیر جوانان و روشنفکران بودند، وی در صدد بود همچون مراد خود، امام خمینی از چهره نورانی قرآن کریم مهجوریت زدایی کند.
پس از شهریور 1320، که فضای سیاسی ایران دستخوش تحولات گردید و امکان دروس قرآن و نهج البلاغه فراهم آمد، ایشان در میان دانشجویان، اساتید دانشگاه و سپس انجمن های اسلامی مهندسان، دانشجویان، معلمان، پزشکان و... وارد شد و با استقبال آنان مواجه گردید و در مسجد هدایت تهران در شب های جمعه این تفسیر برقرار بود تا اینکه در سال 1342 این درس ها تعطیل شد و منجر به دستگیری ایشان گردید. فرصت زندان بسیار مناسب بود که طالقانی بتواند آن چه در ذهن داشته بر روی کاغذ بیاورد و با انتقال نوشته ها به بیرون زندان، جلداول تفسیر پرتوی از قرآن منتشر شد. البته با حضور برخی از شاگردان ایشان در زندان، و با پیشنهاد آنان ادامه دروس تفسیر، در هر هفته سه ـ چهار جلسه برقرار بود و در سال های بعد به مرور به چاپ رسید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آزادی از زندان، برنامه «با قرآن در صحنه» در سیمای جمهوری اسلامی تفسیر قرآن از زبان طالقانی با استقبال بینندگان بسیاری مواجه شد و تا وفات ایشان ادامه داشت. طالقانی با بیان تناسب آیات و سور و تنظیم قرآن به فرمان پیامبر خدا(ص) و توجه به کتاب هدایت بودن قرآن، موانع هدایت بشر و حجاب های فهم آن را از قرآن بیان داشته، سپس در دلایل محرومیت مسلمین از هدایت قرآنی و تقلید های کورکورانه پرداخته و راه رسیدن به هدایت الهی را، دوری از حجاب های فهم قرآن و تدبر در آن دانسته است.
پس از درگذشت مرحوم طالقانی برنامه تفسیر قرآن از سیمای جمهوری اسلامی، با درخواست از امام خمینی با تفسیر بلند عرفانی ایشان ادامه یافت، که مع الاسف پنج جلسه بیشتر دوام نیاورد و با مخالفان این مشرب مواج و در نتیجه تعطیل شد.
راهی را که طالقانی برای رسیدن به هدایت قرآنی انتخاب کرده بود، استاد شهید مرتضی مطهری، مهندس مهدی بازرگان، مهندس عزت الله سحابی و تنی چند از روشنفکران و اندیشمندان مسلمان پی گرفته بودند و با بهره گیری زبان روز و با بیان فارسیمعرف قرآن، راه فهم قرآن را هموار ساختند.
از ویژگی های مهم این تفسیر، توجه به نیازهای سیاسی ـ اجتماعی جامعه است. همچنین تفسیر آیات قرآنی نیز بدین صورت، بیان می گردید مثلاً آیه: ولقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط (سوره حدید، آیه 25) را بر اساس نیاز جامعه که قیام مردم به قسط و عدالت است، بیان می کرد.
امام خمینی، در سال 1343، آنگاه که آقای طالقانی و برخی دیگر دستگیر و زندان می شوند، در پیامی به ملت ایران می فرماید:
و سَیَعلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ
من خوف داشتم که اگر در موضوع بیدادگری نسبت به حجت الاسلام آقای طالقانی و جناب آقای مهندس بازرگان و سایر دوستان کلمه ای بنویسم، موجب تشدید امر آنها شود و ده سال زندان به پانزده سال تبدیل گردد. (صحیفه امام، ج 1، ص 261)
سپس در تاریخ 11 آبان سال 1357، آنگاه که آیت الله طالقانی از زندان آزاد می شوند، امام خمینی طی نامه ای می فرماید:
حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید محمود طالقانی ـ دامت برکاته
این مسئله امر طبیعی است که شخصیتهایی مثل جنابعالی، که عمر گرانمایۀ خود را در راه آزادی و استقلال کشور و مخالفت بی امان با دستگاه جبار و غارتگران بین المللی صرف نموده اند، در حبس و شکنجه به سر برند و از آزادی محروم باشند. (همان، ج 4، ص 258)
در نهایت پیام امام خمین در رحلت آیت الله طالقانی در 19 شهریور سال 1358 بدینسان صادر شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
إنا لله و إنا الیه راجعون
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَی نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَنْ یَنتَظِرُ. عمر طولانی این عیب را دارد که هر روز عزیزی را از دست می دهد و به سوگ شخصیتی می نشیند و در غم برادری فرو می رود. مجاهد عظیم الشأن و برادر بسیار عزیز حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و به ملأ اعلی با اجداد گرامش محشور شد. برای آن بزرگوار، سعادت و راحت و برای ما و امت ما، تأسف و تأثر و اندوه.
آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او یک شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود؛ و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزلۀ حضرت ابوذر بود؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود؛ بُرنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او، که در رأس پرهیزکاران بود، و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام. من به امت اسلام و ملت ایران و عائلۀ ارجمند و بازماندگان او، این ضایعۀ بزرگ را تسلیت می دهم. رحمت بر او و بر همۀ مجاهدان راه حقّ. والسلام علی عبادالله الصالحین.
روح الله الموسوی الخمینی (همان، ج 9، ص 486)
در این پیام ها و ابراز ارادتها از طرف بنیان گذار جمهوری اسلامی، تأکید بر شخصیت والای آیت الله طالقانی به چشم می خورد و کلماتی همچون مجاهد عظیم الشأن، برادر بسیار عزیز، یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد، از حبسی به حبسی و از رنجی به رنجی، ابوذر زمان، شمشیر مالک اشتر، مرگ زود رس و عمر با برکت، همه و همه گویای جایگاه رفیع و ارزشمند این مفسّر بزرگ قرآن کریم است. خدایش بیامرزد و با اولیا و اجداد طاهرینش محشور فرماید. ان شاء الله.