عراق را با این معیار تحلیل کنید درباره دو شبانه روز شورش هواداران سید مقتدی الصدر در منطقه سبز بغداد و پایان یافتن آن با یک فرمان یک جملهای او که 60 دقیقه فرصت میدهم همه به خانههایشان برگردند، تحلیلهای مختلفی به رسانهها و فضای مجازی راه یافته است. در این تحلیلها از اقتدار مقتدی تا پشیمانی او و تا دستوری که به او داده شده یا ترس از فتوای بزرگان و یا امتیازی که ممکن است پشت پرده دریافت کرده باشد، مطالب زیادی گفته و نوشته شده ولی در این مجموعه جای یک واقعیت کاملاً خالی است؛ وجود دریائی خروشان از انسانهای تربیت شده در مکتب صبر.
اگر قرآن کریم مردم را به صبر توصیه میکند و با «اِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین» افق روشنی در برابر چشمان آنها میگشاید، برای اینست که بتوانند از گردنههای صعبالعبور حوادث عبور کنند و به قله پیروزی برسند. اگر میفرماید «وَالْعَصْرِ اِنَّ الْاِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ، اِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» برای اینست که راه را گم نکنند و با صبر جمعی در مسیر حق گام بردارند.
کاسه صبر ما انسانها بسیار کوچک و کمظرفیت است و تاب تحمل مهلت دادنهای خدا به خطاکاران را ندارد «اِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا اِثْماً». با اینحال، نباید فراموش کنیم که رسم خدا برخورد با ظالمان و دفاع از افراد مومن است «اِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا». این رسم را خدا در طول تاریخ به بشر نمایانده و ماجرای فرعون و نمرود و ابولهب و ابوسفیان و یزید در یک صف و موسی و ابراهیم و پیامبر اسلام و امام حسین در صف مقابل، شاهد صادق آنست. امام حسین شهید شد ولی مغلوب نشد. پیروزی امام حسین علیهالسلام که امروز آن را بعد از گذشت قریب 1400 سال از واقعه عاشورا به وضوح میبینیم، در روز عاشورا برای معاصران عادی شهدای کربلا پیروزی جلوه نکرده بود. آنها آن را شکست میپنداشتند، چون کاسه صبرشان کوچک و کمظرفیت بود و نمیتوانستند آینده را ببینند و تحقق وعدههای الهی که به مومنان و صابران داده است را قبل از وقوع، لمس کنند. زمان که میگذرد، ما انسانها متوجه میشویم که حق، پایدار است و باطل حتی اگر چند صباحی جولان بدهد مانند کف روی آب زایل شدنی است «لِلْحَقِّ دَوْلَهٌ و لِلْباطِلِ جَوْلَه». این، یک سنت الهی است که در تمام زمانها و مکانها جریان دارد.
عراق هم مشمول همین سنت الهی است. روزی که در خرداد 1394 داعش تاسیس «دولت اسلامی عراق و شام» را در موصل اعلام کرد، تصور این بود که عراق و سوریه از هضم رابع تروریستهای دستآموز آمریکا و صهیونیستها و سران ارتجاع عرب گذشته و باید تغییر نقشه جغرافیای خاورمیانه را پذیرفت. قدرت گرفتن داعش با کمکهای همهجانبه تسلیحاتی، تیماری، سیاسی و مالی مثلث شوم آمریکا، اسرائیل و ارتجاع عرب تا جائی پیش رفت که در 40 کیلومتری مرزهای جنوب غربی ایران مستقر شد و خود را به تحقق هدف نهائی مورد نظر اربابانش، مثلث غربی، عبری، عربی، یعنی تسخیر ایران و گسترش حکومت خود از شام تا خراسان بزرگ نزدیک دید.
چند سال صبر لازم بود تا بر این تصور بظاهر دست یافتنی خط بطلان کشیده شود. طراحی جبهه مقاومت به ابتکار جمهوری اسلامی ایران، تاسیس حشدالشعبی با حکم مرجعیت در عراق، درخشش قهرمانانه سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده بزرگ جبهه مقاومت در سرتاسر خاورمیانه عربی، ظهور قهرمانانی همچون ابومهدی المهندس و عماد مغنیه در عراق و شام و فداکاری مردان باایمانی از سراسر منطقه، کار را تمام کرد و داعش را با دولت پوشالی و آمریکا ساختهاش به زبالهدانی تاریخ انداخت. این، مصداق بارز تحقق وعده الهی «اِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقْدامَکُم» بود و «اِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا».
ماجرای درخشش قهرمانانه سردار سلیمانی و یاران مومن او به اینجا ختم نمیشود. آنها در عراق بذری کاشتند که پیاپی جوانه خواهد زد و چنان رشدی خواهد داشت که جریانهای موسمی همانند علف هرزهائی در لابلای این جوانهها محکوم به نیستی خواهند بود. امروز عراق به برکت این قهرمانیهای مومنانه و با برخورداری از تدبیر معنوی مرجعیت و آثار ماندگار خون شهدای مظلومی که با نیت یاری رساندن به دین خدا به میدان نبرد با دشمنان خدا قدم گذاشتند، عرصه بالقوه شکلگیری حاکمیتی پایدار در سایه «اللهاکبر»ی است که بر پرچم عراق جدید نقش بسته است. خون پاک سردار قاسم سلیمانی بیجهت در عراق بر زمین نریخته است آنهم به فرمان شقیترین دشمن انسانیت و با شقاوتترین و ناجوانمردانهترین ترور. عراق را باید با این معیار تحلیل کرد.
*جمهوری اسلامی
|