بازگشت به سیره رجائی و باهنر ابواسحاق ابراهیم بن علی بن سَلَمه بن عامر بن هَرمه قرشی معروف به «ابن هَرمه» شاعر و مدیحه سرای عرب، روزی به منصور خلیفه عباسی گفت به حاکم مدینه بنویس هرگاه مرا مست دستگیر کردند، حد نزنند. منصور گفت نمیتوان جلوی حد زدن را گرفت، چیز دیگری بخواه تا برآورده کنم. ابن هرمه بر خواسته خود پافشاری کرد و منصور به حیلهای متوسل شد و به والی مدینه نوشت: «هرگاه ابن هرمه را مست نزد تو آوردند او را 80 تازیانه بزن و آورندهاش را 100 تازیانه.» ابن هرمه، شادمان به مدینه برگشت و از آن به بعد بدون ترس هر وقت که میخواست مست در کوچههای مدینه پرسه میزد و کسی متعرض او نمیشد.
در طول دهههای گذشته تا امروز، بعضی دولتها و دولتمردان گوناگون در همین نظام جمهوری اسلامی بدون اینکه نامه یا بخشنامه و یا دستورالعملی شبیه آنچه منصور خلیفه عباسی در اجابت خواسته «ابن هرمه» نوشت بنویسند، به روش او عمل کردهاند. گاهی گفتند زنده باد مخالف! و ما باید به مخالفین میدان بدهیم حرفشان را بزنند و آنها را تشویق هم بکنیم. گاهی هم گفتند به کسانی که اخبار و اطلاعات مربوط به اختلاسها، تخلفها، ویژه خواریها، پارتی بازیها و فامیل سالاریها را بدهند جایزه میدهیم و تشویقشان میکنیم. افراد سادهلوح و البته پاک سرشتی هم این وعدهها را باور کردند و مخالف خوانی پیشه نمودند و یا اطلاعاتشان درباره اختلاسها، تخلفها، ویژه خواریها، رانت خواریها، پارتی بازیها و فامیل سالاریها را مطرح و به انتظار جایزه لحظه شماری کردند. جالب است که نهتنها به این افراد جایزهای داده نشد، بلکه تعقیب شدند، برای آنها پرونده سازی شد و حتی به بعضی از آنها محکومیت هم تعلق گرفت! در مقابل، افرادی که مرتکب تخلفات بسیار شدند و اقدامات خلافشان توسط کسانی که آن وعدهها را باور کرده بودند افشا شد، به مناصب و مقامات رسیدند و حالا هم با ژست خیزش برای حل مشکلات مردم، شعار مردمی بودن و انقلابی گری میدهند! نسخهای جدید از ابن هرمه البته با پوشش مذهب و مناسک دینی.
تا زمانی که سنگها بسته هستند و محتسب را به جرم آوردن «ابن هرمه مست» به کیفر میرسانند، جامعه ما به صلاح و سداد نخواهد رسید و مفاسد اقتصادی و غیراقتصادی را پایانی نخواهد بود. آب را از سرچشمه باید صاف و زلال به دست آورد، وقتی سرچشمه گلآلود باشد، هرگز آب زلال به دست نخواهد آمد. حکمرانی کشور در نظارت مشکل دارد، در انتصابات مشکل دارد، در انتخابات مشکل دارد، در گزارش دادن به مردم مشکل دارد، در تقسیم ثروت مشکل دارد و در اجرای عدالت جدی نیست. بدون اجرای عدالت، چگونه میتوانیم خود را پیرو علی بدانیم و مردم را قانع کنیم علیرغم وجود اینهمه تبعیض و تناقض و فاصله طبقاتی بپذیرند که همه چیز در مسیر صحیح در حرکت است و در چارچوب تعالیم اسلام به پیش میرویم؟
برای جاری شدن عدالت در جامعه، نیازی به شعارهای زنده باد مخالف و وعده جایزه دادن به کسانی که اطلاعات مربوط به اختلاسها و تخلفات را ارائه کنند نیست. کافی است شما دستگاههای نظارتی را فعال کنید، قوه قضائیه برای برخورد با متخلفین عزم خود را جزم کند، هیچکس به خودش حق دخالت در کار دیگران را ندهد و همه به قانون عمل کنند. اگر در شرایط فعلی کشورمان ادعا کنیم دستگاههای نظاتی به وظایفشان عمل میکنند، قوه قضائیه بدون هیچ مشکلی با متخلفین برخورد میکند، هیچکس به خودش حق دخالت در کار دیگران را نمیدهد و همه به قانون عمل میکنند، این یک دروغ شاخدار است که هیچکس آن را باور نمیکند و تا زمانی که این دروغگوئیها و ریاکاریها و صادق نبودن با مردم ادامه داشته باشد، هیچ مشکلی حل نخواهد شد. انقلاب اسلامی برای شکل گرفتن چنین جامعهای برپا نشد، نظام جمهوری اسلامی در پی چنین جامعهای نبود و شهیدان رجائی و باهنر که این روزها را به احترام آنها با عنوان «هفته دولت» میشناسیم، این روش حکمرانی را با مرام خود بیگانه میدانند. خود را فریب ندهیم و به شیوه حکمرانی مورد نظر رجائی و باهنر برگردیم و بدانیم که تنها راه حفاظت از نظام جمهوری اسلامی، بازگشت به سیره این دو شهید عزیز است.
*جمهوری اسلامی
|