اگر مسئولان در مجلس و دولت به جای شعار دادن و حرف زدن، کمی به اقتصاد کشور سروسامان دهند، قطعا ایرانیها رنگ و بوی آرامش و ثبات را خواهند چشید.
عصر ایران؛ قالیباف رئیس مجلس گفته است:«سختیهایی که امروز مردم تحمل میکنند برای بنده به عنوان خدمتگزار مردم در مجلس مایه خجالت است!»
بعد از شنیدن این سخنان این سوال به ذهنم رسید که خجالت کشیدن مسئولان دردی از دردهای مردم دوا میکند یا خیر؟ آیا عرقی که از خجالت روی پیشانی یک مسئول نشسته است، نان سفره یک هموطن میشود یا خیر؟
متاسفانه پاسخ این دو سوال منفی است. حتی دیگر خجالت کشیدن و عذرخواهی کردن، دلمان را خنک نمیکند چه برسد که آن را آرام کند.
به یاد دارم مرحوم پدربزرگم همیشه به ما نصیحت میکرد که کاری نکنیم که بعدها خجالت بکشیم و مجبور به عذرخواهی شویم.
بهتر نبود که رئیس محترم پارلمان هم، وظیفه خود را درست انجام میداد که حالا مجبور به خجالت کشیدن نباشد؟ بالاخره او از سال 99 بر کرسی سبز رنگ ریاست مجلس تکیه زده است و نمیتواند مانند رئیس جمهور رئیسی همه تقصیرها را به گردن دولت حسن روحانی بیندازند.
اگر مسئولان کشور در تمام این سالها وظیفه خود را به درستی انجام میدادند و اجازه نمیدادند اقتصاد کشور به راحتی با یک امضای رئیس جمهور آمریکا دچار تشنجهای مرگبار شود، امروز وضع زندگی مردم اینگونه نبود.
اگر مسئولان در مجلس و دولت با توجه به رایی که از مردم گرفتهاند حتی همان اقلیت شرکت کننده، به جای شعار دادن و حرف زدن، کمی به اقتصاد کشور سروسامان دهند، قطعا ایرانیها رنگ و بوی آرامش و ثبات را خواهند چشید.
به حسن روحانی انتقاد زیاد وارد است. بسیاری از این نقدها هم درست به جاست. اما او در چهار سال ابتدایی دولتش نشان داد که میشود یک وعده انتخاباتی را محقق کرد و به مردم ثبات را هدیه داد.
روحانی گفته بود، مذاکره میکند، به توافق میرسد و دلار به واسطه آن توافق ثابت نگه میدارد. در حدود 13 سال گذشته تنها در چهار سال اول دولت حسن روحانی قیمت دلار تا حدودی ثابت ماند و در دیگر سالها مردم شاهد بالا رفتن عجیب و غریب این پول آبی رنگ بودند.
الان هم مردم انتظار عجیب و غریبی ندارند. مثلا از دولت رئیسی میخواهند که وعدهای که در مورد بورس داده بود را محقق کند. یا با چشم ببینند که اقتصاد کشور به برجام گره نخورده است؛ در حرف که رئیس جمهور میگوید گره نخورده است اما در عمل میبینیم وقتی دیپلماتها به وین میروند قیمت دلارپایین میآید و در باقی موارد پلههای ترقی را طی میکند.
نه تنها در مسائل اقتصادی که در زمینه اجتماعی و فرهنگی هم شاهد هستیم که دولت نتوانسته است وعدههای خود را محقق کند. سرعت اینترنت که به لاکپشت طعنه میزند و بگیر و ببندهای فرهنگی هم بیشتر شده است. وزیر ارشاد دولت هم که شده است وزیر برخورد و میخواهد با همه برخورد کند مگر اینکه خلافش ثابت شود.
در مجلس در دو سال گذشته مدام از خدمت به مردم حرف زده شده است اما در عمل، مردم هیچ تصمیمی که به نفع خودشان باشد در سیمای پارلمان نمیبینند.
القصه که بهتر است، مسئولان وظایف خود که همان تامین آسایش برای مردم است را به درستی انجام دهند که نیازی به عذرخواهی و خجالت کشیدن نباشد.