انسان را نمیتوان با تازیانه به راهِ حق کشید؛... تردیدی نیست که ما نمیتوانستیم از ورودِ ویدئو به کشورمان جلوگیری کنیم، چنان که نتوانستهایم مانعِ ورودِ هیچ یک از محصولاتِ تکنولوژیِ غرب بشویم؛ و راستش من تردید دارم که اگر هم میتوانستیم، آیا چنین عملی درست میبود یا نه.
این امر، یک ضرورتِ تاریخی است و زندگی در این عصر، چنین موجبیتی را به همراه دارد که ما نه تنها ویدئو، بلکه به زودیِ زود ماهواره را نیز بپذیریم و چه باک؟! کسی میترسد که ضعیفتر است و ما که پا در میدانِ مبارزه با غرب نهادهایم باید خودمان را برای چنین روزی نیز آماده کنیم. ما باید از دشمن تصوری درست و مطابق با واقعِ امر داشته باشیم، اگر نه، شکست خواهیم خورد. کسی که خود را برای رو در رویی با پلنگ آماده کرده باشد، از گربه نخواهد هراسید؛ کسی از گربه میترسد که دشمن را موشی حقیر انگاشته باشد.
قاچاق نوار خواه ناخواه روی خواهد داد. نوار ویدئو شیءِ کوچکی است و هیچ سیستمِ نظارتی نمیتوان یافت که سوراخی حتی به اندازهٔ یک نوار نداشته باشد و از این گذشته، تأثیراتِ فرهنگیِ اِعمالِ چنین سیستمی که لاجرم همراه با ارعاب و تهدید و خشونت خواهد بود از همه چیز بدتر است. در جهانی که معیارِ آزادی را اعلامیهٔ حقوقِ بشر تعیین میکند، اِعمال زور و شیوههای پلیسی جز حریص کردنِ بسیاری از کسانی که هنوز برای فرار به غرب تصمیم نگرفتهاند فایدهٔ دیگری نخواهد داشت. انسان را نمیتوان با تازیانه به راهِ حق کشید؛ راهِ حق راهی است که اگر با اختیار انتخاب نشود بیفایده است.
اگر ما خود را در برابرِ ویدئو - یا هر پدیدارِ دیگری - مواجه با بنبست بیابیم، این ما هستیم که مقصریم نه ویدئو و نه غرب. اگر ما در مواجهه با غرب طوری عمل کنیم که به بنبست برسیم، در هر حال این ما هستیم که باختهایم و گناهِ این شکست نیز بر عهدهٔ خود ماست.》
منبع: رستاخیز جان، شهید سید مرتضی آوینی، نشر واحه، چ دوم، پاییز ۱۳۹۰، ص ۹۷.
*ارسال کننده: آقای میکائیل جواهری*
|