یکسال تجربه ناکام با طالبان این روزها از یکطرف به دلیل نزدیک شدن به اولین سالگرد سلطه گروه تروریستی طالبان بر افغانستان (24 مرداد 1400) و از طرف دیگر به دلیل پشت سر گذاشتن بیست و چهارمین سالگرد شهادت 8 دیپلمات ایرانی در سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف و محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به دست تروریستهای طالبان (17 مرداد 1377) روزهای ویژه افغانستان هستند. به همین مناسبت، لازم است نگاهی داشته باشیم به چگونگی تعامل جمهوری اسلامی ایران با حکومت خودخوانده طالبان در یکسالی که از عمر سلطه این گروه بر کشور برادر و همسایه افغانستان گذشته است. این بررسی از دو جهت حائز اهمیت است؛ اول اینکه تحولات افغانستان با توجه به اینکه به کانونی برای تجمع گروههای تروریستی تبدیل شده، تهدیدی برای همسایگان خود ازجمله ایران محسوب میشود و دوم اینکه عیار عملکرد متولیان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با طالبان در یک سال گذشته مشخص میشود.
مهمترین نکته در تعامل با طالبان، اعتماد متولیان سیاست خارجی کشورمان به این گروه تروریستی و تلاش برای تطهیر آنست که با قوت و قدرت انجام شد ولی نهتنها جواب نداد، بلکه هرچه بیشتر زمان گذشت، غیرقابل اعتماد بودن این جماعت بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد. بعضی از مصادیق این بروز و ظهور اینها هستند.
- سلطه طالبان بر افغانستان، مصادف بود با دهه عاشورای سال گذشته. عناصری از این گروه، پرچمهای حسینی را در غزنی، مزارشریف و کابل جمعآوری کردند و هنگامی که سران طالبان با اعتراض نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و بزرگان شیعه در افغانستان مواجه شدند، گفتند عناصر خودسر مرتکب این اقدامات شدهاند و ما به امام حسین احترام میگذاریم و حتی بعضی از مسئولین آنها نیز در مجالس عزاداری حسینی شرکت کردند. حالا امسال، حکومت طالبان همزمان با شروع محرم، نام «عاشورا» را از تقویم افغانستان حذف کرد و دیدیم که در کابل و غزنی به محافل عزاداری حسینی حمله شد و دهها نفر از شیعیان به شهادت رسیدند. هرچند طالبان این انفجارها را به گردن داعش انداخته ولی وقتی در آستانه محرم هزاران زندانی داعشی توسط حکومت طالبان آزاد میشوند، فقط افراد بسیار سادهلوح میتوانند باور کنند که انفجارهای محافل عزاداری حسینی در کابل، به طالبان ربطی ندارد. به این موارد اضافه کنید انفجارهای نمازهای جمعه شیعیان در چند شهر افغانستان را در یکسال گذشته.
- حقابه ایران از هیرمند که یک حق قانونی مستند به قرارداد رسمی دو کشور ایران و افغانستان است و هرکس در افغانستان حاکم باشد ملزم به رعایت آنست، در طول یکسال گذشته بلاتکلیف ماند و طالبان در این زمینه به همان راهی رفتند که دولت اشرفغنی رفته بود. در هفته گذشته، نماینده رئیسجمهور در امور افغانستان، خبر از رسیدن آب هیرمند به ایران داد ولی اطلاعات موجود نشان میدهد آنچه به بعضی مناطق نفوذ کرده سرریز سیلهای اخیر بوده و طالبان همچنان از دادن حقابه ایران خودداری میکند.
- دولت جمهوری اسلامی ایران، کار عاقلانهای کرده که در برابر اقدامات خلاف طالبان خویشتن داری نموده و متوسل به برخورد نظامی و سایر روشهای خشن نشده، ولی نتوانسته با ابراز اعتماد و تلاش همهجانبه برای تطهیر این گروه تروریستی، آنها را به پذیرش حقوق قانونی، شرعی، اخلاقی و انسانی اتباع افغانی و همسایگان افغانستان وادار کند. درگیریهای نظامی در مرز ایران و افغانستان که در حال افزایش است و همواره آغازکننده این درگیریها عناصر طالبان بودهاند، یک نمونه از این واقعیت تلخ است. رفتار طالبان با مردم افغانستان بگونهایست که هر روز هزاران نفر از آنان راهی مرزهای ایران میشوند و مشکلات زیادی را برای کشورمان به وجود میآورند. با اینحال، سیاست تطهیر با قوت و قدرت ادامه دارد بطوری که حتی رسانه ملی ما حاضر نیست واقعیتهای وحشتناک ناشی از رفتارهای غیرقانونی، غیرشرعی و غیرانسانی طالبان با مردم افغانستان را در قالب خبر و گزارش منتشر کند و همواره تلاش میکند چهرهای اطوکشیده از این گروه خشن ترسیم و به مردم ایران عرضه نماید. این روش بسیار عجیب حتی مورد ریشخند مردم افغانستان قرار گرفته است.
- در سالگرد شهادت 8 دیپلمات مظلوم ایرانی و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، دستگاههای رسمی کشورمان حتی حاضر نشدند رسماً گروه تروریستی طالبان را مسئول این جنایت بدانند و فقط خواستار روشن شدن ابعاد واقعه شدهاند! تردیدی وجود ندارد که طالبان مرتکب این جنایت شده کمااینکه حجتالاسلام عبدالعلی مزاری را نیز همین گروه به شهادت رسانده و حتی سنگ مزار و تندیس او را نیز نابود کرده است. با اینهمه معلوم نیست متولیان امور افغانستان در کشورمان ملاحظه چه کسی و چه چیزی را میکنند که سیاست شکست خورده تطهیر را همچنان ادامه میدهند!
اینکه یکسال بعد از سلطه طالبان بر افغانستان هنوز هیچ کشوری آن را به رسمیت نشناخته، به این دلیل است که این گروه فاقد تمام معیارهای لازم برای تشکیل دولت قانونی است. در عین حال، تفاوت کشورهای دیگر با ما اینست که آنها طالبان را تطهیر نمیکنند ولی ما حاضر نیستیم در این سیاست شکست خورده تجدید نظر کنیم. آیا یکسال تجربه ناکام کافی نیست؟!
*جمهوری اسلامی
|