سالیانی است که بسیاری از متفکران سنتی و نواندیش ما، تحریفات عاشورا را در دستور کار خود قرار دادهاند، و هر یک به فراخور دغدغهها و مطالعاتی که دارد، زاویهای را برگزیده است؛
اما این زاویهها و منظرها نیز خود نیاز به آسیبشناسی دارد.
مثلاً باید دید آیا واقعاً انحراف اصلی در عزاداریها داستان قمه و قمهزنی است؟
یا فرهنگ عاشورایی ما مسائل بسیار مهمتر و جدیتری دارد؟
چه تحریف و انحرافی بزرگتر از اینکه آفات را درست طبقهبندی نکنیم و نیروی اندک خود را برای مبارزه با آفتهایی هزینه کنیم که تأثیر اساسی در اصلاح امور ندارد؟
یکی از آفتهایی که کمتر به آن توجه میشود و از چشمان تحریفستیزان هم پوشیده مانده است، «جُرم یزید» است.
اهل منبر و مداحان، وقتی میخواهند به جُرمهای یزید اشاره کنند، معمولاً از شرابخواری و بوزینهبازی او میگویند.
برشمردن این خصلتهای فردی یزید به عنوان بزرگترین جرایم او، قیام حسینی را در مسیری میاندازد که کارایی چندانی برای اصلاح و دگرگونسازی جامعه ندارد.
وقتی در میان همهی رفتارهای یزید، بیشتر از شرابخواری و حیواندوستی او سخن میگوییم؛ در حالی که اینها، حتی در فقه، جرمهای سنگینی محسوب نمیشود.
جرم اصلی و سنگین یزید این بود که عهدشکنی کرد و زیر پیمان صلح پدرش با امام حسن (ع) نرفت.
او مردم را مجبور به بیعت با خود کرد و برای مخالفانش، حتی اگر نوادهی پیامبر بود، هیچ حرمت و حریمی نمیدید.
جرم اصلی یزید این بود که خون ریخت و برای جان و مال و آبروی مردم، ارزشی قائل نبود.
یزید با شراب یزید نشد؛ با کشتن بیگناهان یزید شد.
یزید، وقتی یزید شد که بدون هیچ حجت شرعی و عرفی بر مسند خلافت نشست.
او خود را با اسلام و قانون مساوی دانست و از این رهگذر، خون هر معترضی را مباح شمرد.
یزید، یزید بود، چون مسلم بن عقبه را به مدینه فرستاد و عبدالله بن حنظله و یاران او را که به خلافت او معترض بودند، به خاک و خون کشید!
یزید، وقتی یزید شد که گفت: هر کس با من بیعت نکند، جان و مالش در امان نیست.
اینها است جرایم یزید و ابن زیاد؛ نه شرابخواری و بوزینهبازی که جزء مسائل شخصی آدمها است.
بسا آدمهایی که بیشترین شباهت گفتاری و رفتاری را با یزید دارند، اما در همهی عمر لب به شراب نزدهاند و پای هیچ حیوانی را به زندگی خود باز نکردهاند.
بسا شرابخواران و قماربازانی که هرگز حاضر به ریختن خون هیچ بیگناهی نشدهاند.
بسا نمازگزاران و روزهدارانی که یزیدیترین رفتارها و گفتارها در زندگی خصوصی و عمومی آنان است.
*ارسال کننده مهندس سعید رحیمی*