تبرئه سازی!! «همهي پريشانيها و شوميها را به گردن عوامل خارجي انداختن، اغفال مردم از واقعيتهاي زشت داخلي است و نتيجهاش ناديده گرفتن و پوشاندن سرچشمهي اصلي و كانونهاي نخستيني است كه استعمار يكي از جوششهاي آن است و به تعبيري يكي از مدعوين طبيعي و حتي جبري آن!
همهي گناهان را به گردن استعمار و امپرياليسم خارجي بار كردن، يك نوع تبرئه كردن عوامل حقيقي گناه و جنايت است كه در پيش چشم ما هستند و مستقيم با ما، و ما با آن ها، سر و كار داريم و دريغا كه نميشناسيم!
چنين نگرشي به مسائل، كه دستهاي آلودهي خودي را پاك ميشويد و همهي تقصيرها را متوجه «خارجيها» ميكند؛ درست تقليد شيوهي بيهودهي كار آن شاعران و فيلسوف نمايان صوفي مآب قديم (گرچه در ميان موج نو هم از اين قدما بسيارند) است، كه نگاههاي ناخشنودان و ستمديدگان و مردم پايمال شده در زير سم ستوران خان و خاقان و قاضي و مفتي و صوفي را و قرباني سنتهاي منجمد و عبثهاي متحجر و خرافههاي بيماري زاي اجتماعي و سياسي و مذهبي را از زمين به آسمانها و آن سوي ابرها ميخواندند و با مبارزات بيخطر و دشنامها و شعارهاي تند بيضرر، در حمله به خدا و فردا و تقدير و ستاره و چرخ كجمدار و روزگار غدار عقدهگشايي ميكردند!»
*آثار گونهگون، دکتر علی شریعتی، جلد اول، صفحات ۶۷ و ۸ ۶
|