نکتۀ سیاسی این اجتماع این است که اولاً، خودشان مطلع بشوند از حالات هم، تفاهم کنند با هم، برادر باشند با هم، برادری کنند با هم و مسائل بلاد خودشان، ممالک خودشان را طرح کنند در آنجا و چاره جویی کنند برای مسائل خودشان. ما اگر، همین حج را به آن معنایی که روح حج اقتضا می کند، عمل می کردیم، این گرفتاریهای زیادی که برای مسلمانها پیش آمده است، پیش نمی آمد.
جماران؛ امام خمینی (س) می فرمایند: خدای تبارک و تعالی مردم را، مؤثرها را برایشان فرض کرده است که مجتمع بشوند در آن مجالسی که در مکّه هست و همه با هم آنجا جمع بشوند.
نکتۀ سیاسی این اجتماع این است که اولاً، خودشان مطلع بشوند از حالات هم، تفاهم کنند با هم، برادر باشند با هم، برادری کنند با هم و مسائل بلاد خودشان، ممالک خودشان را طرح کنند در آنجا و چاره جویی کنند برای مسائل خودشان. ما اگر، همین حج را به آن معنایی که روح حج اقتضا می کند، عمل می کردیم، این گرفتاریهای زیادی که برای مسلمانها پیش آمده است، پیش نمی آمد.
سیاسی بودن غالب مسائل اسلام
مسائل اسلام، مسائل سیاسی است و سیاستش غلبه دارد بر چیزهای دیگرش. اجتماعاتی که اسلام بعضی اش را فرض کرده است، واجب کرده است و بعضی اش را به طور استحباب و مبالغه در استحبابش کرده است اینها یک مسائل سیاسی است، قضیۀ مکّه یک مسئلۀ [سیاسی است.] اجتماع در مکّه در این محافل مختلف با آن یکپارچگی مردم، که از همۀ بلاد مسلمین واجب شده است که بیایند در آنجا، بروند چه بکنند، چه بکنند [سیاسی است.] خدا که احتیاج به عبادت من و تو ندارد. خدای تبارک و تعالی می خواهد که مردم را مجتمع کند، واجب کرده است اینها را که جمع بشوند در آنجا و مسائل اسلام را طرح کنند و حل کنند.
مع الأسف، در اثر بی اطلاعی ماها، در مکّه مجتمع می شوند، لکن به مسائل خودشان درست نمی رسند. حالا اخیراً یک قدری بهتر شده است، لکن اگر مسلمین در یک همچو مجلس بزرگی ـ که از تمام دنیا مجتمع شده است و هیچ قدرتی نمی تواند اینطور مجلس را درست بکند، دولتها هر چه زحمت بکشند یک عده ای از مملکت خودشان را می توانند یک جایی جمع کنند یا از چند تا مملکت ـ خدای تبارک و تعالی مردم را، مؤثرها را برایشان فرض کرده است که مجتمع بشوند در آن مجالسی که در مکّه هست و همه با هم آنجا جمع بشوند.
نکتۀ سیاسی این اجتماع این است که اولاً، خودشان مطلع بشوند از حالات هم، تفاهم کنند با هم، برادر باشند با هم، برادری کنند با هم و مسائل بلاد خودشان، ممالک خودشان را طرح کنند در آنجا و چاره جویی کنند برای مسائل خودشان. ما اگر، همین حج را به آن معنایی که روح حج اقتضا می کند، عمل می کردیم، این گرفتاریهای زیادی که برای مسلمانها پیش آمده است، پیش نمی آمد.
لزوم بهره گیری دولتهای اسلامی از اجتماع مسلمانان در حج
اگر دولتهای اسلامی واقعاً به خود می آمدند، توجه می کردند که یک همچو محفل بزرگی، که خدای تبارک و تعالی بر ما لازم کرده است، بر عددی از ما الزام کرده است و بر همه مستحب کرده است که آنجا برویم، این دولتها وسایلش را فراهم می کردند و ملتهایی که می رفتند آنجا با دست باز با هم ملاقات می کردند، با هم دردهای بلاد خودشان را [در] میان می گذاشتند، گرفتاریهایی که از قدرتهای بزرگ برای آنها پیش می آمد و پیش می آید، طرح می کردند، گفتگو می کردند و برمی گشتند به محالّ خودشان و تبلیغ می کردند مسائل را اگر دولتها، دولتهایی بودند که توجه داشتند به این مسائل و نمی خواستند که زیر بار قدرتهای بزرگ باشند و می فهمیدند لذت اینکه یک حکومت بر یک جامعۀ بیدار از یک حکومت بر یک جامعه ای که هیچ خبر از هیچ چیز ندارد بهتر است، از زیر بار بیرون آمدن از ابرقدرتها، ولو هر جور مصیبت هم برای ملتهای ما داشته باشد، بهتر است از اینکه ما در کاخهای بزرگ و در خانه های چه و کذا و اتومبیلهای کذا باشیم و نوکر باشیم اگر اینها این را می فهمیدند، دست از این کارها برمی داشتند و با ملتها هم صدا می شدند و وسایل را فراهم می کردند و این محفل بزرگ حج را نه اینطوری که حالا هست، درست به جا می آوردند و خودشان هم می آمدند در آن محافل و می نشستند و مسائلشان را حل می کردند، آن وقت اسلام یک قدرتی می شد که هیچ قدرتی مقابل او نبود. این یک راه هست که مردم را، همۀ مردم را سالی یک دفعه همۀ بلاد را دعوت کردند و لله ِ عَلَی النّاسِ حِجُّ البَیْتِ هر کس بتواند باید برود.
(صحیفه امام، ج 13، ص325-324 )