یک-امشب (30خردا(1401) بصورت اتفاقی مشغول تماشای بخش خبری ساعت 20.30 شبکه 2 سیما بودم .در این بخش چند خبر اصلی داشت که شامل دو خبر اقتصادی بود:
-خبر اول در مورد دستور وزیر محترم مسکن در خصوص ممنوعیت افزایش بیش از 25 درصدی اجاره بهادر تهران و تمدید اتوماتیک قراردادهای قبلی!! (بدون توجه به اینکه در کف جامعه هیچ صاحب خانه ای به این حرفها اصلا گوش نمی کند و قراردادهای اجاره با بیش از 60 درصد افزایش منعقد شدند و بی توجه به این واقعیت در حالی که دستمزدها و سایر اقلام بیش از 50 درصدافزایش داشته، چطور باید اجاره بها که منبع روزی بسیاری از مردم است، باید تنها 25 درصد افزایش یابد.)
-خبر دوم اینکه سامانه جدیدی برایتعیین نرخ ارز صادراتی درست شده است (یعنی دوباره همان داستان تکراری ارز چند نرخی و ....)
دو–اگرنگاهی به روند شعارهای هرساله در نوروز توسط مقام رهبری تعیین می گردد،بیاندازیم(*) خواهیم دید که تمرکز همه این شعارها تا سال 88 بر عناوین دینی و سیاسی بوده است ولی از این سال به بعد عمده تمرکز شعارهای هر سال
به درستی بر روی اقتصاد بوده است،اهدافی که علیرغم تغییر دولت ها و جناح ها، درصد تحقق بسیار ناچیزی داشتند.
همان بلائی که بر سر چشم انداز20 ساله افتاد وآنچه امروز با آن مواجه هستیم، هیچ رنگ و بوئی از آنچه در سند چشم انداز برای سال1401 تعیین شده بود، ندارد.
سه–مجددا نگاهی به عنوان دو خبر اقتصادی فوق بعنوان نمونه بیاندازید. آیا در دولت های قبلی همین دستورها و مسیرهای تجربه شده غلط را به یاد نمی آورید؟! واقعا اگر در زمان شنیدن اخبار اقتصادی، جشم تان را ببندید، حتی جملات هم همان هاست که قبلا بود.در حالیکه غوغای افزایش اجاره بها حتی به گوش ناشنوای صدا و سیما هم رسیده و داد آنها را هم در آورده است، وزیر محترم همچنان فکر می کند با دستور می تواند نرخ را کنترل کند!
با اینکه همه قشرها وبویژه کاندیداهای محترم ریاست جمهوری ( که بخش عمده شان در تیم اقتصادی دولت فعلی هم
حضور دارند) بر رانت زا بودن چند نرخی ارز تاکید داشتند و آن سیاست را به درستی نقد می کردند، اکنون دست به دست یک دیگر دوباره همان مسیر غلط را ترسیم می کنند.
روانشناسان می گویندبرای تغییر، شما باید مسیر را تغییر دهید.شما اگر صد بار هم در مسیر کوچه بن بست بروید،باز هم به بن بست میخورید مگر اینکه مسیر دیگری را انتخاب کنید.
چهار–گرچه در انتخابات سال گذشته،بخش مهمی از جامعه انتخابات را تحریم کردند(بنا بر برخی محاسبات بیش از 50 درصد ) ولی آن تعداد مردم عزیزی که به پای صندوق ها آمدند، همگی به اتفاق با امید و آرزوی تغییرات بنیادین در نگرش دولت و حکومت به اقتصاد بودند. به نظر می رسد این یکسانی عملکرد این دولت با دولت های قبلی(حداقل در بخش های اقتصادی)حرکت در همان مسیرهای بن بست دولت های قبلی است. حرکتی که تغییر ماهوی در آن از شعارهای جدی همه کاندیداهایریاست جمهوری بود.
به نظر بنده آنچه باعث می شود که این تغییرهای مورد انتظار میسر نمی شود، ازدو حالت خارج نیست:
یا اینکه حقایق و واقعیت های اقتصاد در حوزه کشور و دنیا، راه چاره ای بجز همان رویکردهای همیشگی باقی نمی گذارد، که در اینصورت نقد عملکرد اقتصادی دولت های قبلی فاقد وجاهت خواهد بود.
یا اینکه سیستم های فرا دولتی (مانند بخش های خصولتی و یا سازمان ها و ارگان های خارج از کنترل دولت) که بخش مهمی از اقتصاد را در اختیار دارند،و همچنین ساختارهای حکومتی،عملا ابتکار عمل را ازدولت می گیرند و دولت را مجبور به رفتن به مسیرهائی می کنند که خودش هم به آنها اعتقادی ندارد.
بنده تصور میکنم مشکل ناشی از هر دو این مسائل است و مخلص کلام اینکه، با وجو همه ادعاها و شعارهای انتخاباتی، همچنان در بر همان پاشنه ی همیشگی می چرخد و تاسف بار اینکه مثل همیشه، انچه در زیر بار این چرخ سنگین اقتصاد در حال خرد شدن است، کمر مردم مظلوم است.
ارادتمند همه عزیزان
زیرنویس:
https://www.alef.ir/news/3971229117.html