آیت الله محمدرضا رحمت از یاران امام خمینی (ره) گفت: آقای هاشمی مگر در فشار نبود؟ نفت چند بود؟! اما آقای هاشمی دنبال این بود که برای مردم ایجاد شغل کند. حالا هی فحش به هاشمی می دهند که اشرافیگری را باب کرده است. هاشمی می خواست مردم گدا نباشند، میخواست مردم آقای خود باشند، درآمد داشته باشند. لذا دنبال سازندگی رفت تا ایجاد شغل و درآمد کند. خب طبیعی است وقتی دست خالی این کارها را کند، بودجه کم می آورد و تورم بالا می رود.
فارس: یکی از یاران امام خمینی (ره) نظر مرحوم حجت الاسلام سید مصطفی خمینی را درباره ابوالحسن بنی صدر بازگو کرد.
آیت الله محمدرضا رحمت یکی از یاران امام خمینی (ره) مهمان این هفته برنامه «دستخط» شبکه پنج سیما بود که متن پرسش و پاسخ این برنامه در ادامه میآید:
* سلام عرض می کنم و خیلی خوش آمدید.
سلام عرض میکنم.
* آن ایام ارتحال امام کجا بودید؟
روز چهارشنبه تهران در جماران بودم. وقتی با حاج احمد آقا خداحافظی کردم که برای نماز جمعه بروم حاج احمد آقا گفت به بیمارستان برویم. بیمارستان رفتیم و حضرت امام (ره) را آخرین لحظه زیارت کردیم که ایشان خواب بودند. همینطور خداحافظی کردیم و به تنکابن برای نماز جمعه رفتیم.
* صحنه ای را از خانم ثقفی که خدا رحمتشان کند، توصیف کردید که ایشان بعد از ارتحال امام (ره) پای ایشان را میبوسیدند.
بله. اصلا علمای بزرگ را دقت کنید، جوانانی که فوری دنبال طلاق و جدایی هستند این علما را ببینند و عبرت بگیرند. امام (ره) 65 سال با خانمش زندگی کرد و آنچنان زندگی کردند که عاشق خانمش بودند و خانم هم عاشق امام (ره) بودند که وقت فوت امام (ره) پای ایشان را بوسید.
معروف است که می گویند هر عالمی که موفق است یک پشتوانه ای دارند و خانم آنها پشتوانه است. علامه طباطبائی بیان کرده بود که المیزان را من ننوشتم بلکه خانم من هم در این شریک است. جوانان ما باید از این مسائل درس بگیرند. امام (ره) نظامی میخواست که بر اساس محور خدا باشد، امام (ره) اگر به مردم عشق میورزید و واقعاً هم اینچنین بود... برخی اخیراً مزخرفاتی گفته اند که امام (ره) به ظاهر این حرف را بیان کرده است، نه حرفهای امام واقعیت داشت.
* اتفاقا خوب شد این نکته را گفتید؛ قبل از اینکه برنامه شروع شود 3-2 توضیح درباره برنامه قبل دادم که یک چیزی را درباره میزان رای ملت است، گفتند که خیلی ها انتقاد کردند که باید قبل و بعد آن را بیان کنیم و اینطور بوده که امام (ره) خطاب به ملی مذهبی ها و یکسری افراد دیگر که میگفتند میزان رای ملت است، بعد از اینکه مردم رای می دادند امام گفتند آنهایی که می گفتید میزان رای ملت است، این هم میزان رای ملت! آیا چنین چیزی بود؟
نه، امام (ره) معتقد بر این بود که رای، رای ملت است. از چیزهایی که کمتر گفته شده لطافت روح امام (ره) است. امام (ره) بسیار لطیفالطبع بود.
* در عین اقتدار.
در عین خشونت در برابر دشمن و اقتدار، مملو از محبت بود، مردم را دوست داشت چون خدا را دوست می داشت. بعد از خدا هم تنها اتکای امام (ره) به مردم بود. امام (ره) جهاد سازندگی را درست کرد که با اتکای به مردم بود که همانطور که مردم در روستاها درو میکردند، امام (ره) این اتکا را به مردم داشت. جبهه را با این اتکا، امام (ره) حفظ کرد.
* اینکه با مردم فاصله ایجاد شد از کجا شروع شد؟
همه یاران امام (ره) که امام (ره) را درک میکردند، ترور و شهید شدند و رفتند. یک زمانی یکی از دوستان در نجف خوابی دیده بود که برای مرحوم آیتالله بجنوردی نقل میکرد که خواب دیدم اطراف امام (ره) را آتش گرفته است و با دست خودش آتش ها را خاموش می کند. وقتی برای مرحوم آیت الله بجنوردی این را نقل کرد ایشان فرمود یاران امام (ره) همه کشته میشوند.
دقت کنید وقتی عبدالناصر درگذشت، چه کسی جای او نشست؟ سادات جای او نشست که مهره امریکا بود. خط عبدالناصر محو شد. با انقلاب هم میخواستند همین کار را کنند. اگر 40 سال است که انقلاب را داریم چون اینها موفق نشدند.
یکی از خویشاوندان ما نقل کرد سال 58 بود، در اتوبوس سوار شد و پشت سرم دو نفر نشسته بودند و انگلیسی صحبت میکردند و او نیز به انگلیسی مسلط بود چون هند بوده است. میگفت با هم می گفتند فلانی فلان چیز را از بین برد و یکیشون گفت اگر در این موقعیت یک تخم مرغ را از بین ببریم، به انقلاب ضربه زدیم!
الان شما ببینید، دولت قبل هم این مسئله بود و الان هم وجود دارد. جوجه یک روزه را دفن می کردند. کسی پیگیری نمیکند این از کجا سرچشمه گرفته است، چه کسی دستور داده است، چه کسی پول داده است. اما از بین بردن هست برای اینکه مردم در فشار قرار بگیرند، مسئولین تحت فشار قرار گیرند، کسانی که می خواهند خدمت کنند تحت فشار قرار گیرند. مردم امروز باید باور کنند که دست هایی در کار است. انبارها احتکار می شود.
* در صحبت هایتان گفته بودید یکی از آفت های شناساندن امام (ره) سیاسی کاری است.
بله.
* چه سیاسی کاری هایی در شناساندن امام (ره) شده است و چرا؟
یکی از چیزهای بسیار مهمی که امام (ره) مدنظر داشت، این آیه شریفه قرآن بود که خدا به پیغمبر فرمود «قم فانذر» و البته خویشاوندان خود را هم انذار کن. صحبت های امام (ره) و اعلامیه ها و سخنرانی ها را نگاه کنید در همه انذار وجود دارد. از هوای نفس و جهنم و عواقب و غیره سخن میگوید. چقدر درباره گرانفروشی و کم فروشی، ذخیره طلا و سکه در سخنرانی های ما مطرح می شود؟ یعنی اینهایی که سرمایهشلن را می گذارند و دلار می گیرند و در خانه نگه می دارند، طلا می خرند و نگه می دارند به قیامت باور دارند؟ نه. چون این آیات برای آنها خوانده نشده است. به جرات میتوانم قسم بخورم که یک موی بدن امام (ره) راضی به این قضایا نبود که مردم رنج بکشند. تا آخر عمرش گریه میکرد که نتوانستم برای این مردم کاری کنم.
* سیاسیکاری هایی که میگفتید، چیست؟
در رای گیری ها، در انتخابات، در مسائلی که مطرح می شود خلاف واقع می گویند و کسی نیست چیزی بگوید.
* در معرفی امام (ره) چه کسانی سیاسی کاری کردند؟
خیلی ها!
* فقط یک جناح بودند یا از هر دو طرف؟
خیلی ها بودند. امام (ره) هم از دوست و هم از دشمن خورد. دوستان نزدیک ایشان به یک نوعی توطئه می کردند و دشمنان هم یک جور دیگر!
* چند هفته پیش میزبان فرزند ارشد شهید مطهری بودیم. ایشان اشاره می کردند امام (ره) و پدر ایشان خیلی اعتقادی نداشتند که روحانیت وارد کار اجرائی شوند. ولی از سوی دیگر آقای هاشمی خیلی تاکید بر این امر داشت.
نه، آقای هاشمی هم خیلی مقید به این نبود. آقای هاشمی وقتی میدید که نیرو ندارد و این طلبه و آخوند جَنَم دارد و میتواند، اینها را می آورد. شهید بهشتی دنبال این بود که اگر حزب جمهوری تاسیس کردند، برنامه این بود نیرو در حزب بسازند، نیروهای کارآمد، اگر کنکاش کنید در بسیاری از امور انسان نمازخوان، متدین، خداباور و غیره زیاد داریم اما من وقتی اقتصاد نمی دانم ... اقتصاد علم است. معنای علم هم مشخص است؛ این دودوتا چهارتای علم را نمیتوانید تغییری بدهید. من بعنوان مسلمان و مجتهد و مرجع می توانم بگویم اینجا اگر اینطور عمل کنید حرام است یا رباست. اما اینکه اقتصاد را به یکسری چیزها بند کنید نتیجه خراب میشود که امروز میبینیم. الان همه دانشمندان اقتصاددان دنیا می گویند ما بد عمل می کنیم و اقتصاد ما داغون است.
در جریان هستید که در مجلس شورای اسلامی در زمان نخست وزیری آقای مهندس موسوی عده ای مخالفت کردند و به قول خودشان 99 نفر بودند که یکی از آنها مرحوم زواره ای بود و ایشان پشت تریبون مجلس رفت و گفت امام (ره) برای ما پوزه بند بزند! این تعبیرها را داشتند. مرحوم حاج احمد آقا میفرمود برای کاری پیش امام رفتم و مشورت کردم که به نظر شما برای این کار چه کسی صلاح است. فرمود زاوره ای را بگذارید! چرا؟! چون امام «من» نبود. می خواست مشکل مردم حل شود.
* در این 43 سال به نظر شما ما با این همه موانعی که داشتیم و با این همه توطئه ای که داشتیم خوب حرکت کردیم؟
امام (ره) می فرمودید نسبی حساب کنید، یعنی از رأس تا ساقه را جاسوس نگوییم! والله و بالله چنین چیزی نبود. فقط نفهمیدیم چه میکنیم. ما نسبی حساب کنیم. در هر دولتی در این 43 سال خدماتی که شده است، با زمان مهندس موسوی و با نفت 7-6 دلار بشکه ای و روزی 800-700 بشکه و 8 سال دفاع مقدس یک دلار از هیچ بانک خارجی قرض نگرفتند و چطور مملکت را اداره کردند؟ لذا امام (ره) در مجموع نگاه میکنم که این دولت توانسته مشکل مردم را به حداقل برساند، لذا دولت را تائید میکرد. دولت مهندس موسوی اشکال نداشت؟ اشکال داشت، چه کسی است که اشکال نداشته باشد؟
* دولت دفاع مقدس را بیان کردید، دولت های دیگر چطور بودند؟
همه نسبی است. آقای هاشمی مگر در فشار نبود؟ نفت چند بود؟! اما آقای هاشمی دنبال این بود که برای مردم ایجاد شغل کند. حالا هی فحش به هاشمی می دهند که اشرافیگری را باب کرده است. هاشمی می خواست مردم گدا نباشند، میخواست مردم آقای خود باشند، درآمد داشته باشند. لذا دنبال سازندگی رفت تا ایجاد شغل و درآمد کند. خب طبیعی است وقتی دست خالی این کارها را کند، بودجه کم می آورد و تورم بالا می رود.
امام (ره) انقلاب و اسلامی را میخواست که بتواند دنیا را اداره کند. ما اسلامی می خواهیم که بتواند دنیا را اداره کند، نه به حرف بگوئیم دنیا را می خواهیم اداره کنیم. رفتار و کردار ما باید در حکومت باید چنان باشد که بتوانیم انقلاب را به معنای واقعی صادر کنیم. امام (ره) این را میخواست، هاشمی این مطلب امام (ره) را می فهمید. در کلیپ هایی که اخیراً از هاشمی گذاشتند، کاملاً واضح است که چه میگوید.
* یعنی شما برخی از انتقادات را که اشرافیت بین مسئولین از زمان بعد از جنگ و دوران سازندگی شروع شد، قبول ندارید؟
قبول دارم. ولی اجتنابناپذیر است! چون انسان ها طبیعتاً طمعکارند. امام (ره) چه می کرد؟ با سخنان خودش جلوی طمع ما را ترمز میگذاشت که طمع کم شود. زمان آقای هاشمی قدری باز شد. ترمزها برداشته شد.
* فکر میکردید حضرت ایت الله خامنه ای بعد از امام (ره) به رهبری برسند؟
بله.
* چطور؟
آقای خامنه ای شاخصه هایی دارد که دیگران ندارند. در زندگی خصوصی، در زندگی عمومی، در هوش سرشار خود این شاخصه ها رادارد. آقای خامنه ای هوش سرشار دارد. بسیاری از خوبی هایی را دارد که دیگران ندارند، نه اینکه کم دارند! به نظر من بهترین انتخاب در آن موقعیت بود. یک زمانی ایشان جلسه ائمه جمعه در قم، در حسینیه مرحوم آیت الله منتظری بود، ایشان صحبت کرد، زمان ریاست جمهوری ایشان بود. آنجا هم صحبت جناح چپ و راست بود. گفت وقتی این جناح را میروید، آخرش میرسید به یک دسته تندرو و به این جناح می روید در انتها تعدادی تندرو هستند. تعبیر تندرو را به خاطر ندارم ولی شبیه این مضمون بود. ایشان می فهمید که این جناح بازی چطور است.
* اسم آیت الله منتظری را بردید. چطور شد که امام (ره) چنین تصمیمی درباره ایشان گرفتند؟
قبل از 7 تیر به اتفاق حاج آقا سجادی به جماران آمده بودیم. مرحوم شهید محمد منتظری را دیدیم، در نجف با هم مانوس بودیم. گفتیم محمدآقا در جریان بیت آقا (منتظری) خیلی افراد ... هستند. گفت شما لیستش را به من بدهید. یک ماه بیشتر طول نکشید که ایشان شهید شدند و ما نتوانستیم...
* یعنی ایشان اراده را داشت؟
بله. با جدیت دنبال می کرد و می فهمید ما روی غرض و مرض چیزی نمی گوییم.
* راز و رمز این ادامه انقلاب اسلامی و راز و رمز اینکه با اینهمه سختی انقلاب امام و نهضت امام تا اینجا جلو آمده است، چیست؟
اول اینکه باور کنیم، اراده الهی بوده است. منتهی باید باور کنیم که لئن شکرتم لازیدنکم... ما بر این داده های الهی که تاکنون به ما داده باید شکرگذاری کنیم. در آبادان ساختمان می ریزد از کجاها به آنجا می روند به کسانی که آنجا خدمت میکنند، آذوقه بدهند. شکر این نعمت را چه کسی به جا می آورد؟
* یا مردم آبادان میآیند آنجا غذا درست می کنند!
این نعمت ها را خدا داده است و باید شکرگذاری کنیم. وقتی شکرگذاری نکردیم خدای ناکرده سیلی می خوریم.
* همانطور که امام (ره) فرمودند و شما هم بیان کردید ارزش این مردم بالاتر است.
خیلی بالا است. این قابل تصور نیست. این قابل محاسبه نیست.
* اگر من اشتباه می گویم شما اصلاح کنید؛ امام (ره) با آن عظمت و بزرگی و خلوصی که داشتند، یک چیزی بنیان گذاشت به اسم جمهوری اسلامی که هر چقدر بخواهیم به کف آن برسیم، کف آن باز هم یک چیزهایی هست...
بله، یک اقیانوسی است.
* که باید آن را باور کنیم.
امام (ره) این را باور داشت. امام (ره) وقتی می گفت رای، رای ملت است، باور داشت. خدا هدایت کند کسانی که مانع رفتن مردم سر صندوق های رای می شوند؛ اگر مردم سر صندوقها بروند رای علیه خودشان بدهند و حتی رای به کسی بدهند که به ضرر خودشان باشد، ولی بروند رای بدهند، از رای ندادن ما خسارت می بینیم.
* متولد 1319 در بم هستید؟
بله. مرحوم ابوی ما شاید اطلاع نداشته باشید، مجتهد مسلم بود و اجازات اجتهادی داشتند. ایشان در 1313 از نجف به ایران و کرمان آمد. اخوی بزرگ ما در کرمان متولد شد. اخوی دوم هم 1314 در کرمان متولد شد. مرحوم ابوی ما تصمیم گرفت به بم برود. آن هم دنبال این بود که مردم چه مشکلی دارند و مشکلات مردم را حل کند. مردم داروخانه نداشتند. یک عطاری بود که عصرها 4-3 ساعت در مغازه را باز میکرد. اولین کاری که مرحوم ابوی ما در بم انجام داد، این بود که داروخانه تاسیس کرد. البته ایشان چون زبان فرانسه مسلط بود، در نجف خوانده بود...
* با اینکه روحانی بودند!
بله. بیمارستان ساخت، کارخانه آرد درست کرد، کارخانه یخسازی درست کرد.
* شما آنجا به دنیا آمدید؟
بله، قبل از من هم یک برادر داشتیم که در کودکی فوت کرد. دو سال و نیم بود. من هم تیرماه سال 1319 به دنیا آمدم.
* فقط شما سه برادر بودید؟
یک خواهر داشتیم.
* فقط شما روحانی شدید؟
بله.
* به علاقه خودتان بود یا به توصیه پدر روحانی شدید؟
پدر هیچگاه در هیچ جا ما را مجبور نکرد شغلی را انتخاب کنیم، یا کاری را انجام دهیم.
* پدر چه سالی به رحمت خدا رفتند؟
سال 75 به رحمت خدا رفتند.
* مادر خانه دار بودند؟
بله. ایشان 7 سال از خانه درنیامد. برای کشف حجابی که اتفاق افتاد.
* چه سالی ازدواج کردید؟
ما سال 52 ازدواج کردیم.
* یعنی دیر ازدواج کردید.
من 33 ساله بودم.
* چطور اینقدر دیر ازدواج کردید؟
نمیشد. خیلی جاها ما می رفتیم و نمیشد. خدا آیت الله بجنوردی را رحمت کند که یک زمانی به من فرمود اگر زن گرفتید سعی کنید زنی بگیرید که دوستش داشته باشید و علتش را هم میگفت. می گفت زن ها اشتباهاتی دارند ولی وقتی دوستشان داشته باشید خیلی سختگیری نمیکنید، ولی وقتی زن را دوست نداشته باشید سرشاخ می شوید. (میخندد)
* مهریه چقدر بود؟
12 هزار تومان.
* خطبه عقد را چه کسی خواند؟
در حرم امیرالمومنین (ع) مرحوم امام (ره) و سید عبدالله شیرازی با هم خواندند.
* حاج خانم را به توصیه آقای بجنوردی دوست داشتید؟
بله. الان هم دوستشان دارم.
* در کار خانه کمک می کنید؟
بله، البته الان توان ندارم.
* مثلا اهل غذا درست کردن هم بودید؟
بله. من غذا درست می کنم که کیف کنید.
* چه غذایی درست می کند؟
هر غذایی که بخواهید.
* چند فرزند دارید؟
ما 6 فرزند داریم.
* چند نوه دارید؟
7 نوه دارم.
* آقا پسرها روحانی هستند؟
نه. هیچ کدام روحانی نیستند.
* با بچه ها بحث می کنید؟
الان اینطور نیست. اگر جمع شوند بحث می کنیم.
* با شما هم نظر هستند؟
نخیر. ما خیلی مقید نیستیم که باید همنظر باشیم. در همه امور سعی کردم که بر کسی تحمیل نکنیم.
* تفریح شما چیست؟
الان هیچ تفریحی ندارم.
* ورزش چطور؟
خیلی کم.