محرومیت زدائی در نگاه امام خمینی (ره) کسانی که با نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران آشنایی دارند، میدانند که برازندهترین نامی که برای انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی وجود دارد «انقلاب محرومان و مستضعفان» است و امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب به محرومان و مستضعفان جامعه نه نگاه تاکتیکی و موقتی، بلکه یک نگاه راهبردی و اصیل داشته است که برخاسته از نگاه بنیادین دینی و اندیشه اصیل اسلامی ایشان میباشد. گفتار و سخنان امام خمینی در طول مبارزات و همینطور رهبری انقلاب اسلامی نیز نشان میدهد ایشان همواره در این باره دغدغهمند بوده و واژه مستضعفان و محرومان و مشابه آنها، از واژگان پرکاربرد در ادبیات ایشان بوده است، به گونهای که مروری بر صحیفه امام خمینی نشان میدهد واژگان مربوط به طبقات پائین جامعه بیش از دو هزار بار در سخنان ایشان تکرار شده است که بیشتر آنها در دوره جمهوری اسلامی و آن هم در سفارش به مسئولان نظام در توجه به این قشر ضعیف میباشد. امروزه بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب و تاسیس نظام جمهوری اسلامی و بیش از سی سال از رحلت امام خمینی میگذرد، و این مدت فرصت کافی بود تا امروزه از وضعیت اقشار محروم جامعه حرف نزنیم و تنها از آن به عنوان خاطرات دوران طاغوت یاد کنیم اما افسوس و هزاران افسوس که جامعه ما هنوز که هنوز است به صورت نگران کنندهای با این معضل خانمان برانداز به نحو فزایندهای درگیر است و گویی هر روز ابعاد آن گستردهتر میشود. امروزه که برخی سیاستهای اقتصادی کاستی نظام جمهوری در برخورد با معضل محرومیت را بیشتر نمایان کرده است، نیاز به اندیشه امام خمینی در باره پابرهنگان و اقشار آسیبپذیر جامعه، دوچندان شده است. به همین خاطر مروری گذرا خواهیم داشت به اندیشه امام خمینی برای این قشر از جامعه که آنان را ولینعمت انقلاب، نظام و همه مسئولان میدانست.
محرومیتزدائی رسالت دینی
گفتیم که نگاه راهبردی امام خمینی به محرومیت زدائی یک نگاه دینی و برخاسته از اندیشه اسلامی است. از نگاه ایشان اساساً موجودیت اسلام، برخاسته از موجودیت ضعفا و محرومان بوده است و اسلام از آنها جدا نشدنی است. به اعتقاد ایشان: «اسلام آمده است که ضعفا را پرستارى بکند، خدمت به ضعفا بکند. اسلام از توى ضعفا پیدا شده است، از اغنیا که پیدا نشده. از این گداهاى مدینه و مکه اسلام پیدا شد؛ از این بیچارهها و ضعیفها اسلام پیدا شده است. و انبیاى دیگر هم همینطور بودند؛ هیچ کدام اشراف نبودند که طرفدار اشراف باشند. اینها از همین ضعفا هستند و از بین همین تودهها پیدا شدند و طرفدار همین تودهها هم هستند و نمىگذارند ظلم به اینها بشود؛ البته به بزرگها هم نمىگذارند ظلم بشود، هیچ کس- به هیچ کس نباید ظلمى بشود (صحیفه امام، 5/ 216). از این رو رسالت انبیاء نیز برچیدن بساط ظلم و حمایت از اقشار پائین دست جامعه بوده است: «شما وقتى که خود پیغمبر اسلام را ملاحظه کنید، این طور نیست که پیغمبر اسلام، بلکه هیچ پیغمبرى را یک قوه مثلًا یک سلطنت، یک قوه سرمایهدارى روى کار آورده باشد و او مخالف با ملت، ملت را خواب کرده است تا سرمایه دارها [مردم را غارت کنند]؛ از اولْ، انبیا که قیام کردهاند، بر خلاف سلاطین قیام کردهاند... هیچ همچو چیزى نبوده است که یکى از این سرمایه دارها با حضرت رسول موافق باشند. اینها همه شان مخالف بودند و پیغمبر اکرم در مقابل این سرمایه دارها استفاده از این طبقه ضعیف و مستضعف مىکرد، آن مقدارى که در مکه مشغول تبلیغات زیرزمینى بود؛ این دسته را، این دستهاى که پایین بودند و مستضعف بودند و از طبقه فقرا و مستمندان بودند، اینها را داشت جمع مىکرد دور خودش؛ و بعد از این هم که وسایل جور شد و از مکه آمدند به مدینه، مدینه هم که آمدند آنها که دور ایشان جمع شدند همین فقرا و مستضعفین بودند (صحیفه امام، 4/51).
انقلاب اسلامی برخاسته از تلاش محرومان
همان گونه که رسالت انبیاء الهی رهانیدن محرومان جامعه از بند استثمار قشر فرادست جامعه بوده است، امام خمینی به عنوان رهبر یک انقلاب دینی نیز هدف اصلی نهضت خود را همان آزاد سازی مستضعفان و محرومان از بند اسارت چپاولگران قرار داد و چنان که خود چندین بار تاکید کرده است، تنها همین قشر از آغاز تا پایان با ایشان همراهی کرده و از ایثار جان و مال اندک خود نیز دریغ نکردهاند. به تعبیر امام خمینی: «انقلاب اسلام، این انقلاب مهم اسلامى، رهین کوشش هاى این طبقه است؛ طبقه محروم، طبقه گودنشین، طبقه اى که این نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت. من شما طبقه گودنشینان را از آن کاخ نشینان بالاتر مى دانم؛ اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند. من وقتى که در انقلاب مى دیدم که یک پیرمردى از آن گودنشین ها از آن منزل محقر خرابه بیرون مى آمد و مى گفت که ما با بچه هایمان صبح که مى شود مى رویم براى تظاهرات، [مباهات مى کردم]. یک موى شما بر همه آن کاخ نشینها و آنهایى که در این انقلاب هیچ فعالیتى نداشتند، بلکه کارشکنى هم تا آن اندازه که مى توانستند مى کردند و الآن هم هر مقدار که بتوانند مى کنند، یک موى شما بر همه آنها ترجیح دارد؛ بلکه مقایسه یک موى شما با آنها نباید صحیح باشد. شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروه هایى که در سرتاسر این کشور این انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم [بودند] و همانهایى که مستضعف هستند» (صحیفه امام، 14/262). در نگاه امام خمینی: «همه مردم مساوى هستند؛ البته طبقه مستمند بر ما بیشتر حق دارند. الآن هم وقتى به جبهه ها مى روید یک نفر مرفه نمى بینید و یا اگر ببینید کم است، بقیه مستمندان هستند، همین مردم محروم هستند که انقلاب کردند و پیروز شدند و بعد هم همین ها خدمت مى کنند و همین ها هم ادامه مى دهند (صحیفه امام، ج18/ 46). «همین ها بودند که ناهار روزشان و شام شبشان را نداشتند، لکن با همت والاى خودشان، با آن قدرت معنوى الهى خودشان در آن رژیم بیرون آمدند و شهید دادند و فاتح شدند، و در جمهورى اسلامى هم همین ها هستند که پشتیبانى مى کنند و در جبهه ها و پشت جبهه ها محکم ایستاده اند» (صحیفه امام، 17/ 426).
محرومان ولی نعمتان جامعه
گاهی تصور میشود و گاهی هم نگاه و رفتار برخی مسئولان به گونهای است که اگر خدمتی برای محرومان انجام میشود، از روی کرامت و از سر منت است و محرومان صدقه خواران جامعه هستند. درحالی که چنین نگاهی در تقابل کامل با افکار و اندیشههای امام خمینی و رفتار عملی ایشان است. توجه امام خمینی به مستضعفان و پابرهنگان، نه توجه عنایت آمیز و تحقیر برانگیز بلکه توجه از پایین به بالا و از باب تقدیر از ولی نعمتان و صاحبان اصلی حق بوده است. ایشان به صراحت میفرمایند: «باید این عمل (کمک به محرومان) با یک ظرافتى انجام بگیرد که مستمندان، محرومان خیال نکنند که آنها از باب اینکه در صف پایین جامعه واقع شده اند مورد امداد واقع شده اند؛ آنها در صف مقدم جامعه اند. مستمندان و فقرا و دورافتاده ها در صف مقدم جامعه هستند، و همین ها و همین زاغه نشینان و همین حاشیه نشینان و همین محرومان بودند که این انقلاب را به ثمر رساندند. اینها بودند که از همه چیز خودشان در راه اسلام عزیز در رژیم سابق گذشتند و الآن همه مشغولند. همین ها هستند که الآن در جبهه ها مشغول به فداکارى هستند، و جوان هاى همین هاست که در سرتاسر کشور، داخل و در خارج کشور مشغولاند براى تایید اسلام.... اگر نبود همت این محرومان و همت این روستائیان و همت این جنوب شهری ها، اگر نبود این، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات مى توانستیم مقاومت کنیم. همه اینها از برکات اینهایى هستند که شما به امداد آنها برخاسته اید؛ و آنها لایق این هستند که ما با تواضع به خدمت آنها برویم و براى آنها خدمت کنیم؛ همه ما خدمتگزار آنها باید باشیم (صحیفه امام، 17/ 426). از اینجا است که امام خمینی محرومان را ولی نعمتان خود و جامعه میخواند و خدمت به آنان را از برترین عبادتها میشمارد: «کسانى که داراى یک چیزهایى هستند که مى توانند به اینها خدمت کنند اینها هم انصاف اقتضاء مى کند که خدمت کنند... که این خدمت براى آنها جاودان است و اموال براى آنها نمى ماند. آنچه که مى ماند آن جهات معنوى است که انسان در کارش انجام مى دهد. جهات معنوى، که یکى از بزرگترین جهات معنوى خدمت به خلقالله است، خدمت به انسان هاى محروم است. این است که براى انسان جاودان مى ماند و در عالم دیگر به درد انسان مى خورد. اموالى که انسان بگذارد و برود به درد انسان نمى خورد. اموالى که پیش بفرستد به درد انسان مى خورد. و امیدوارم که آنهایى که داراى یک مکنتى هستند توجه داشته باشند که به این مستمندان، که ولى نعمت ما هستند، رسیدگى کنند، و به این حساب که ذکر کردند کمک کنند تا اینکه ریشه این محرومیت انشاءالله به همت والاى همه کشور و همه علما و غیر علما این ریشه فاسد از بین برود، و همه افراد این ملت یک زندگى متوسطى که باید داشته باشند، داشته باشند و با راحتى به خدمت به اسلام مشغول باشند» (صحیفه امام، 17/ 427).
*توجه امام خمینی به مستضعفان و پابرهنگان، نه توجه عنایتآمیز و تحقیر برانگیز بلکه از باب تقدیر از ولینعمتان و صاحبان اصلی حق بوده است
*گاهی نگاه و رفتار برخی مسئولان به گونهای است که اگر خدمتی برای محرومان انجام میشود، از روی کرامت و از سر منت است و محرومان صدقهخواران جامعه هستند
*امام خمینی محرومان را ولینعمتان خود و جامعه میخواند و خدمت به آنان را از برترین عبادتها میشمارد
|