آینده امارات و پیمان ابراهیم تا قبل از مرگ شیخ خلیفه بن زاید آلنهیان رئیس امارات، اداره این شیخنشین و مواضع بینالمللی آن با همفکری و هماهنگی دو محمد بود که یکی محمدبنزاید و دیگری محمدبنراشد است. اولی ولیعهد و نخستوزیر امارات و دومی امیر دوبی بود. از روز جمعه گذشته که شیخ خلیفه چشم از جهان فروبست، باز هم همین دو محمد درباره اداره امارات و مواضع بینالمللی آن تصمیم میگیرند و تنها تفاوت اینست که عنوان محمدبنزاید از ولیعهدی و نخستوزیری به رئیس امارات تغییر کرده است.
شیخ خلیفه از سال 1383 در اثر سکته مغزی خانهنشین بود و در طول 18 سال گذشته عملاً دخالتی در اداره کشور و سیاستگزاریهای داخلی و خارجی نداشت. در این سالها محمدبنزاید برادر کوچکتر شیخ خلیفه که اینک 61 ساله است به جای او در محافل رسمی شرکت میکرد، دیدارها را برگزار میکرد، تصمیم میگرفت و فرمان صادر میکرد. در تمام این اقدامات، محمدبنزاید از همفکری، همراهی و حمایت محمدبنراشد برخوردار بود. اینکه محمدبنراشد بلافاصله بعد از مرگ شیخ خلیفه با محمدبنزاید بیعت کرد و قبل از آنکه شورای عالی فدرال امارات درباره جانشینی شیخ خلیفه تصمیم بگیرد او به همگان فهماند که چه کسی رئیس جدید امارات است به همین همداستانی وی با رئیس جدید مربوط میشود. ضمناً این حرکت حاکم دوبی نشان داد که حکمرانی در امارات کاملاً شخصی است و عناوینی از قبیل «شورای عالی فدرال» فقط ابزارهائی برای جمعی و مردمی جلوه دادن حکومت هستند مثل تمام حکمرانیهای دیکتاتوری و فردی.
از دو سال قبل به این طرف که امارات پیشاهنگ عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی شد و جنوب خلیج فارس را به جولانگاه صهیونیستها تبدیل کرد، تمام اقدامات با اراده همین دو نفری صورت گرفتند که اکنون به عنوان حاکم جدید امارات و حاکم دائمی دوبی به همدیگر نان قرض میدهند و برای همدیگر تعارف تکهپاره میکنند. آنها علاوه بر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی که از ابتکارات دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا بود، پای زنان بدکاره اسرائیلی، شرکتهای تجاری صهیونیستی، ماموران اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستها و خاخامهای صهیونیست را هم به منطقه باز کردند و حتی با دادن تابعیت به جاسوسهای اسرائیلی، موانع سفر آنها به کشورهای عربی را هم برطرف کردند. از آنجا که ورود اتباع اسرائیل به بسیاری از کشورهای عربی ممنوع است، امارات با دادن تابعیت به چند هزار نفر از افراد مورد نظر رژیم صهیونیستی این امکان را برای آنها فراهم ساخت که بتوانند با پوشش تابعیت اماراتی به کشورهای عربی مورد نظر خود سفر کنند. شیوخ امارات، با تاسیس کنیسه در این شیخنشین و فراهم ساختن امکانات و تسهیلات برای یهودیان صهیونیست وارداتی، به سالوسبازیهای صهیونیستها نیز امکان مانور دادند. این شیوخ، با دلارهای نفتی که متعلق به مردم امارات است، در فلسطین اشغالی سرمایهگذاریهای کلان کردند و از این طریق کمکهای بزرگی به رژیم غاصب و نامشروع صهیونیستی نمودند.
توطئه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی با حمایتهای همهجانبه محمدبنسلمان ولیعهد عربستان شکل گرفت. هرچند خود عربستان به ملاحظاتی هنوز رسماً به این طرح آمریکائی نپیوسته ولی در عمل و به صورت اعلام نشده بسیار بیش از امارات و بحرین و مراکش که به عادیسازی پیوستهاند، روابط خود با رژیم صهیونیستی را گسترش داده است. محمدبنسلمان در پیامی به محمدبنزاید حاکم جدید ابوظبی، ضمن تبریک به او، خواستار «ادامه روند توسعه، امنیت، رفاه، ثبات و شکوفائی» امارات شد. این تعابیر، دقیقاً نمایانگر هدف مشترکی هستند که محمدبنسلمان در عربستان و محمدبنزاید و محمدبنراشد در امارات درصدد تحقق آن هستند. رفاه و امنیت و ثبات برای هر کشوری لازم هستند ولی در عربستان و امارات اقدامات مربوط به این امور پوششی هستند برای تهی ساختن این دو کشور از اسلام. هدف اصلی ترامپ از به راه انداختن جریان عادیسازی نیز همین بود.
اسلام، نهتنها با رفاه و امنیت و ثبات مشکلی ندارد بلکه بزرگترین مشوق پیشرفتهای همهجانبه مادی و معنوی تمام جوامع بشری است. طرح عادیسازی که به «پیمان ابراهیم» معروف است، قرار است راه را برای بیگانه ساختن کشورهای عربی از اسلام هموار کند تا ملتهای عرب با دور شدن از اسلام، آماده پذیرفتن سلطه همهجانبه غرب و صهیونیسم بینالملل شوند. اکنون با مرگ شیخ خلیفه و افزایش هماهنگی محمدهای سهگانه در عربستان و امارات، راه برای تحقق این سلطه هموارتر شده است.
*جمهوری اسلامی
|