آرمان فلسطین و مدیریت صحیح رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان که مسلمانان در کشورهای اسلامی به نشانه حمایت از آرمان فلسطین این روز را به عنوان روز قدس گرامی میدارند و همه جا شعارهای مخالفت با موجودیت غاصبانه رژیم صهیونیستی سر میدهند و خواستار پایان یافتن اشغال فلسطین توسط این رژیم نامشروع میشوند، به دیدار بنسلمان ولیعهد عربستان سعودی رفت که از حامیان پروپاقرص صهیونیستهاست.
انتخاب این زمان برای سفر اردوغان به عربستان حتی اگر حسابشده هم نبوده باشد، بطور طبیعی این گمانهزنی را موجب میشود که دو طرف در روزهائی که نظامیان صهیونیست مشغول سرکوب مسلمانان فلسطینی به جرم تلاش برای ورود به مسجدالاقصی برای عبادت خدا در مقدسترین روزها و شبهای سال هستند، درصدد برآمدهاند روابط دو حکومتی را تقویت کنند که برخلاف گرایشها و اعتقادات ملتهایشان، تقویت رژیم صهیونیستی را در دستور کار خود دارند. آقای اردوغان هفته گذشته گفته بود برای حمایت از مردم فلسطین باید با اسرائیل رابطه برقرار کنیم و بنسلمان نیز در بیش از 7 سالی که قدرت را در عربستان به نیابت از پدر خود در دست دارد، از هیچ اقدامی برای حمایت از رژیم صهیونیستی دریغ نکرده است. عادیسازی روابط بحرین و امارات و مراکش با رژیم صهیونیستی در سال گذشته نیز با حمایتهای آشکار و پنهان بنسلمان صورت گرفت و همه میدانند که دولت آلسعود نیز در همین صف قرار دارد تا در زمان مناسب به این پیمان ذلیلانه بپیوندد.
سفر اردوغان به عربستان و در آغوش گرفتن بنسلمان از دو نظر مورد اعتراض مردم ترکیه و در معرض تامل ناظران سیاسی است. یکی اینکه او با این سفر، رسماً و عملاً از جنایت بنسلمان که به گواهی تمام اسناد قاتل اصلی جمال قاشقچی نویسنده اهل عربستان در کنسولگری این کشور در ترکیه است، چشمپوشی کرده و قاتل را در آغوش گرفته و دیگر اینکه بخشی از دستور کار این سفر و شاید اصلیترین محور آن، هماهنگ ساختن سیاست حمایت مشترک ترکیه و عربستان از رژیم صهیونیستی است. از بنسلمان که یک تازهکار سیاسی و مهرهای در دست غرب است، انتظار دیگری نیست ولی حرکتهای ماههای اخیر اردوغان موجب تعجب ناظران و حتی مردم ترکیه شده است. اردوغان، در جوانی با شعارهائی که یکی از آنها مبارزه بیامان با رژیم صهیونیستی بود وارد فعالیتهای سیاسی شد و با همین شعار در ترکیه به قدرت رسید و حالا بعد از آنکه فشارهای مشترک غرب و صهیونیستها اقتصاد ترکیه را دچار خطر و حکومت او را متزلزل کرده، راه نجات خود از این باتلاق را در تحکیم روابط با رژیم صهیونیستی جستجو میکند. عجیبتر اینکه اردوغان تا دو سال قبل آشکارا سخن از تجدید حیات امپراطوری عثمانی میگفت و خود را امپراطور آینده سرزمینی به وسعت قلمرو دولت عثمانی میدانست بطوری که برای پذیرا شدن والیان خود در کشورهای مختلف امپراطوری جدید عثمانی، کاخ هزار اطاقهای در منطقه «مارماریس» ساخت و حالا برای اینکه به پیکر نحیف دولت خود تنفس مصنوعی بدهد ناچار شده دست به دامن بنسلمان شود و با پس گرفتن شعارهای همیشگی ضدصهیونیستی خود، رئیس رژیم نامشروع صهیونیستی را به ترکیه بیاورد و خود نیز در تدارک سفر به فلسطین اشغالی و اعلام همبستگی با اشغالگران سرزمینی باشد که روزی قطعهای از قلمرو امپراطوری عثمانی بود.
روش عاجزانه قربانی کردن آرمانها برای حفاظت از قدرت شخصی، راه و رسم مجاهدان نیست. هنر اینست که آرمانها به همراه مدیریت قدرتمندانه و مدبرانه برای اداره کشور به پیش بروند و کسانی که فاقد چنین هنری هستند جای خود را به افراد واجدصلاحیت بدهند. در کشور ما هم هستند افرادی که علیرغم شعارهای داغ ضدصهیونیستیشان در دهههای صدر انقلاب، حالا تواب شدهاند و پایبندی به آرمان فلسطین را با مدیریت صحیح کشور ناسازگار میپندارند. اشتباه این افراد اینست که ضعف مدیریتها را به گردن تعهد به آرمان فلسطین میاندازند. آرمان فلسطین از سال 1342 توسط امام خمینی از آرمانهای انقلاب اسلامی اعلام شد و مردم ایران با اطلاع از آن به صحنه انقلاب آمدند و این آرمان تا امروز نیز پایدار است. اگر مدیریتها ضعیفند باید فکری به حال آنها کرد، جستجوی چاره کار در سیاست اردوغانیسم، روش توابان فاقد راهبرد است.
*جمهوری اسلامی
|