عید فطر، جشن شکرگزاری از نعمت ماه رمضان خداوند سبحان را شکر که توفیق درک ماه مبارک رمضانی دیگر را نصیب کرد و اینک ما را در آستانه عید سعید فطر، عید شکرگزاری از نعمتهایش قرار داده است. نگاه امام خمینی رضوانالله تعالی علیه به عید سعید فطر، مانند همه اندیشهها و افکار ایشان، نشات گرفته از نگاه آن پیر فرزانه به اسلام ناب محمدی صلیالله علیه وآله بود. در اندیشه امام خمینی دین اسلام ناب از تمام ابعاد مانند زنجیر به یکدیگر متصل هستند و لذا اعمال به ظاهر عبادی را نیز دارای هدف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برمیشمردند و از چنین فرصتهایی برای هدایت و انسجام فکری و دینی و آغاز و تحرک بخشیدن به حرکتهای مختلف مردمی و پیشرفتها استفاده میکردند.
امام خمینی در پایان ماه رمضان، همگان را به شکرگزاری از خداوند بابت این نعمت بزرگ دعوت میکردند و تاکید داشتند باید باور کنیم که ما قاصر هستیم برای شکرگزاری نعمتهای خدا و بهترین شکرگزاری آن است که ما مقام ملت را بشناسیم و به آنها خدمت کنیم. آنچه پیش روی شماست، متن بیانات آن عارف بالله است که به مناسبت عید سعید فطر و به منظور تبیین مصادیق و مراتب شکرگزاری ماه رمضان و عید فطر در نوزدهم خرداد ماه سال 1365 بیان فرمودند.
***
تلاش برای اصلاح درون و باطن
امیدوارم که این عید سعید برای همه مسلمین عید به معنای واقعی باشد و برای ملت ایران برکات عید از جانب خدای تبارک و تعالی نازل شود. عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد، درون خود را اصلاح کند. اموری که مربوط به این عالم است گذراست، زودگذر هم هست و پیروزیها و شکستها و خوشیها و ناخوشیهای این دنیا بیش از چند روزی و مقدار اندکی پایدار نیست. آنچه که برای ما و شما میماند، آن چیزی است که در درون خودمان تحصیل کرده باشیم، باور بکنیم که خدای تبارک و تعالی حاضر است، باور بکنیم که همه چیز به دست اوست و ما چیزی نیستیم، باور کنیم که ما قاصر هستیم برای شکرگزاری نعمتهای خدا. این ماه مبارک رمضان با آن همه برکاتی که دارد، ما نمیتوانیم از عهده شکر یکی از آنها برآییم، ولی باید کوشش کنیم که در این ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت، اگر حالی پیدا شد، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالی پیدا نشد، متاسف باشیم و کوشش کنیم که پیدا کنیم. این هیاهوها همه رفتنی است، تمام شدنی است، آنچه که هست آنی است که پیش خود ماست، آن باقی است و با ماست و ما باید کوشش کنیم که باطن خودمان را اصلاح کنیم.
شکرگزاری از فداکاری ملت در شناخت مقام آنان
بحمدالله کشور ما، کشور شما، کشوری است که امروز باید بگوییم نمونه است. آنچه که میخواستم عرض کنم این است که این اقبال مردم بر امور معنوی و بر امور ظاهری، خصوصاً، این جوانهای ما در جبههها و این روز قدس که امسال من هرچه نگاه کردم به نظرم عظیمتر از سال قبل بود، و نمیتواند انسان قدر این نعمت را و شکر این نعمت را به اندازه کافی بجا بیاورد، اینها برای ما تکلیف درست میکند، تکلیف ما را زیاد میکند، تکلیف قوه مقننه را دو چندان میکند، تکلیف قوه مجریه را همینطور، قضائیه را همین طور، تکلیف برای روحانیت عظیمالشان زیاد میشود. ما نمیتوانیم از عهده شکر این نعمت برآییم، لکن باید حتیالامکان شکرگزاری کنیم. شکرگزاری به این نیست که ما بگوییم «الحمدللَّه»، آن هم یک شکر است، شکر گزاری به این است که ما مقام این ملت را بشناسیم و این جبهه و پشت جبهه را همیشه در نظر داشته باشیم که حجت را بر ما اینها تمام کردهاند. خدا میداند که من هر وقت نظرم به این جوانهایی که عازم جبهه هستند و با شور و شعف دارند به جبههها میروند، وقتی من آنها را نگاه میکنم، از خودم خجالت میکشم، ما کی هستیم، ما چی هستیم؟ ما قریب هشتاد و چند سال در این دنیا خودم را میگویم - بودم و به قدر این چند روزی که اینها مشغول خدمت هستند، ما خدمت نکردیم، ما خودمان را نساختیم. از من گذشت، لکن شما توجه کنید که خود را بسازید.
توجه کنید که دنیا را به چیزی نگیرید، توجه کنید که همه رفتنی هستیم و باید به خدای تبارک و تعالی نزدیک بشویم تا آن جا ما را راه بدهند. شما ادعیه ائمه اطهار را ملاحظه کنید، ادعیه شلاقههایی است که بر فرق ماها زده میشود. اینهایی که به واقعیت و به عقیده ما معصوم از هر خطا هستند، ببینید که در ادعیهها چه جور عجز و ناله میکنند، برای اینکه مطلب بزرگ است. مقام بشر هرچه باشد، مقام خاتم النبیین بالاترین مقام، لکن وقتی که این مقام را با مقام الوهیت ملاحظه بکنیم که خود آنها میبینند، هیچ است در مقابل همه چیز. آنی که آنها فهمیدند از عظمت خدا، آنها را وادار کرده است آنطور راز ونیاز کنند و اعتراف به تقصیر. شما در ادعیه امیرالمومنین، خود رسول خدا، حضرت سجاد - سلاماللهعلیه - سایر ائمه، ملاحظه کنید چه جملاتی هست و ما چطور بعیدیم از این معانی، چه معارفی در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف، چه سوزی در قلب این خاصان خدا بوده است که برای فراق خدا میسوختند و آتش جهنم را میگفتند اگر صبر کنیم، صبر در فراق را چه کنیم؟ اینها برای ما مثل یک افسانه است، لکن واقعیت است، واقعیتی که آنها فهمیدهاند و ما نفهمیدیم. ما الآن تکلیف زیاد داریم. ما مواجه هستیم با یک ملتی که همه چیز خودش را در طبق اخلاص گذاشته است و برای اسلام دارد صرف میکند؛ جوانها را میدهد، جوانها جان خودشان را میدهند، زنها جوانهای عزیز خودشان را میدهند و با آن شور و شعف، آنها به میدان میروند و مردم با آن شور و شعف در جبهه و خارج جبهه دارند فداکاری میکنند. تکلیف ما با اینها چی هست؟ ما چه جواب بدهیم از این همه جهاتی که اینها عرضه میدارند؟ ما چی داریم که در جواب آنها بدهیم؟ مع ذلک، باید آن مقداری را که توان هست انجام بدهیم. شکر این نعمت به این است که ما مردم را شریک بزرگ بدانیم در این حکومت. حکومت نیست، باید همه خدمتگزار باشیم برای این ملت، برای این جوانها و برای این پیرها و زنها و مردها.
مشارکت دادن مردم در تمام امور
مردم را در همه امور شرکت بدهیم. دولت به تنهایی نمیتواند که این بار بزرگی که الآن به دوش این ملت هست بردارد. همان طوری که ملاحظه میکنید چنانچه این شور و شعف ملت و جوانهای عزیز نبود، هیچ دولتی نمیتوانست مقابله کند با این قدرتهایی که همه قدرتشان را، قوهشان را پهلوی هم گذاشتند و به ما حمله کردند. بدون اینکه این ملت همراهی کند ما نمیتوانستیم کاری بکنیم. هر چی داریم از اینهاست و هر چی هست مال اینهاست، دولت عامل اینهاست، قوه قضائیه عامل اینهاست، قوه اجراییه عامل اینهاست. قوه مقننه عامل اینهاست؛ ادای تکلیف باید بکنند، شرکت بدهند مردم را در همه امور. همان طوری که با شرکت مردم در این جنگ، شما بحمدالله پیروز شدید و پیروزتر هم خواهید شد، با شرکت اینها شما میتوانید اداره کنید این کشور را. مردم را در امور شرکت بدهید، در تجارت شرکت بدهید، در همه امور شرکت بدهید. مردم را در فرهنگ شرکت بدهید، مدارسی که مردم میخواهند درست کنند کارشکنی نکنید برایشان، البته نظارت لازم است، انتقاد هم لازم است، لکن کارشکنی نکنید.
حفظ جمهوری اسلامی با اتحاد و برادری
بین خودتان برادر باشید، حفظ کنید این برادری را، با حفظ برادری شما به اینجا رسیدید و با حفظ برادری باید جلو بروید. اگر خدای نخواسته خللی حاصل بشود در این برادری، چه در خود تهران، چه در خارج تهران، هر جا باشد، چه بین روحانیون، چه بین مردم، چه بین جناحهایی که هستند، اگر - خدای نخواسته - یک وقت یک خللی واقع بشود شکست همراه اوست. شما فکر این را بکنید که حافظ اسلامید، نه حافظ خود. شما باید حفظ اسلام را بکنید، آن هم نه در زمان خود، همان طوری که انبیاء عظام دنبال این بودند که بعد از خودشان تا آخر حافظ باشند، تکلیف است برای همه ما که ما این جمهوری که به اینجا رسیده است تا آخر حفظ کنیم. تا آخر حفظ کردن این است که هر روز محکم کنیم برادری خودمان را، سر اغراض جزئیه که زود میگذرد، لطمهای خدای نخواسته به اسلام وارد نکنیم، لطمهای به جمهوری اسلام وارد نکنیم. اشکال اگر هست به من و دیگران، اشکال را باید گفت، لکن نباید تضعیف کرد دولت را، نباید تضعیف کرد قوه مقننه را، قوه قضاییه را، روحانیت را، اینها جرم است، اینها گناه نابخشودنی است.
شما توجه باید بکنید، ملت ما توجه بکنند که یک ملتِ با هم، هیچ قوهای بر آنها غلبه نخواهد کرد. هیچ قوهای نمیتواند بر یک ملتی که همراه هم هستند و با هم هستند، هیچ قدرتی نمیتواند با او مقابله کند و لهذا، شیاطین در پی این هستند که از این راه پیش بروند که بین جناحها اختلافی ایجاد کنند، اعتنا نکنید به این شیاطین، در شهرها اعتنا نکنند آقایان به شیاطینی که میخواهند اختلاف ایجاد کنند.
(صحیفه امام، ج 20، صص 53 تا 58)
*عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد، درون خود را اصلاح کند. اموری که مربوط به این عالم است گذراست
*این ماه مبارک رمضان با آن همه برکاتی که دارد، ما نمیتوانیم از عهده شکر یکی از آنها برآییم، ولی باید کوشش کنیم که در این ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت، اگر حالی پیدا شد، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم
*شکرگزاری به این نیست که ما بگوییم «الحمدلله»، آن هم یک شکر است، شکرگزاری به این است که ما مقام این ملت را بشناسیم و این جبهه و پشت جبهه را همیشه در نظر داشته باشیم که حجت را بر ما اینها تمام کردهاند
*مردم را در همه امور شرکت بدهیم. همان طوری که ملاحظه میکنید چنانچه این شور و شعف ملت و جوانهای عزیز نبود، هیچ دولتی نمیتوانست مقابله کند با این قدرتها
*بین خودتان برادر باشید، حفظ کنید این برادری را، با حفظ برادری شما به اینجا رسیدید و با حفظ برادری باید جلو بروید. اگر خدای نخواسته خللی حاصل بشود در این برادری، شکست همراه اوست
*جمهوری اسلامی
|