از جمود خوارج تا تکفیری ✍️اینکه از اولین دقایق انتشار خبر حمله به سه روحانی حاضر در صحن مطهر رضوی که به شهادت یکی از روحانیون و جراحت دو روحانی دیگر منجر شد. ضارب در حمله به روحانی شهید بالغ بر ۲۰ ضربه چاقو وارد و در حمله به دو روحانی دیگر قطعاً به دلیل آگاهی و عکس العمل زائران و خادمین حرم قادر به تکرار این حد از خشونت علیه دو روحانی دیگر نبود.
✍️ضارب با تلاش حراست و خادمین حرم خلع سلاح و برای ادامه کار به نیروهای سازمان اطلاعات سپاه تحویل شد ، اینکه اقدام شجاعانه خادمین و حراست حرم در خلع سلاح و دستگیری ضارب قطعاً مانع از گسترش ابعاد جنایت بود برگ سبزی است از مجاهدت بی منّت خادمان علی ابن موسی الرضا (ع) هرچند عمق جنایت در صحن مطهر رضوی به همین اندازه هم بیانگر عمق فاجعه اعتقادی جریان تکفیری است که جنایت را طی مسیر تعالی و سعادتمندی می دانند.
✍️اینکه ماهیت ضارب حتی قبل از آغاز بازجویی توسط افسران سازمان اطلاعات سپاه به عنوان عنصر تکفیری مورد اشاره قرار گرفت که با توجه به گفتار و رفتار تا کیفیت اقدام ضارب شاید برای همگان هم قابل تصور بود اما شاید نکته مهمتر این است که از لحظات ابتدایی اقدام ضارب به حمله تا این لحظه که هیچ گزارش قابل استنادی منتشر نشده است همه مقامات و کارشناسان تا غالب افکار عمومی بر غیر موثر بودن ملیت (افغانستانی) ضارب در ارتکاب به جنایت باشد که در یادداشت خشونت تکفیری بنده هم مورد تاکید قرار گرفت لذا شاید سوال درستی است اگر بپرسیم تکفیری کیست؟ که از ملیت و انسانیت و اخلاق و باورهای مسلمانی عبور می کند؟ تکفیری به فرمان چه کسی و برای تحقق کدام هدف ارتکاب به خشونت آمیز ترین جنایت را مباح و حتی ضروری می داند؟ ریشه تفکر تکفیری چیست؟ آیا همه با هر دین و مسلکی از قابلیت ابتلاء به باورهای تکفیری برخوردارند؟
✍️اینکه جهان اسلام از کی به باورهای تکفیری که خود را مصداق و معیار حق می دانند و هر کس جز خود را باطل و لازم به نابودی می بینند را می توان در جریان شکل گیری خوارج دید که اولین طغیان کننده بر اولین مسلمان به رسول مکرم اسلام حضرت علی ابن ابی طالب هم هستند خوارجی که در نهایت کینه و جهالت در آستانه ورود شمشیر مالک بر خیمه معاویه به تیر مکر عمروعاص گرفتار و تیغ بر امام علی علیه السلام کشیده و بر مرکب جهالت تاختند تا معاویه بر جهل و خباثتشان بر منصب خلافت نشست.
✍️ریشه شقاوت کور تکفیری در تمام ادوار تاریخ در جهان اسلام تا مسیحیت و یهود و هر اعتقاد دینی و غیر دینی خود حق مطلق بینی است ، چنانکه صهیونیست خود را بهترین و همه را برده می بیند ، چنگیز تا هیتلر با باور به برتری نژاد دست به جنایت میزنند ، جورج دبلیو بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا که پس از اشغال افغانستان و عراق و چند انقلاب رنگین خود را قدیس زمینه ساز ظهور منجی می دانست بر شعار هر کس با ما نیست بر ماست رسید و امروز که چند سالی است با حکومت خواهی جریان تکفیری از دولت امارت اسلامی عراق و شام (داعش) تا دولت امارت اسلامی افغانستان (طالبان) و بسیاری دیگر مواجه هستیم همه خود را تنها مصداق درستی و حقیقت می بینند.
✍️اینکه نیروهای شکل دهنده داعش در سوریه تا عراق با وجود نیروهائی با ملیت های مختلف شکل گرفت دقیقاً به معنای عبور نیروی تکفیری از هر وابستگی و دلبستگی است همانطور که در زمانه نچندان دور نیروهای اسماعیله و حسن صباح در قله الموت چنین بودند و رسیدن به بهشت را در چیزی جز تبعیت محض از فرمان شیخ نمی دیدند و کشتن و کشته شدن در مسیر تحقق فرمان امیر گروه را جز اوج سعادت نمی دیدند شیوه و منشی که در هیچ دین توحیدی علی الخصوص اسلام و شیعه مقبول نبوده و توسط علمای اهل تفکر و فقاهت اجتهادی به شدت انکار می شود.
✍️اینکه افتخار شیعه تاکید امام علی علیه السلام بر اجتهاد است و اصولاً علمای شیعه به مجتهد شناخته می شوند که باید خود به کشف حقیقت دست یابند و مجتهد مجوز تقلید از مجتهد دیگر را ندارد و حتی براساس مسئله اول تمام رساله های عملیه مراجع شیعه هیچ مسلمانی در اصول دین مجوز تبعیّت نداشته و باید راساً به آگاهی برسد و تبعیّت و تقلید صرفاً در امور غیر ضروری دین جایز و بر غیر مجتهد لازم است تماماً تاکید بر قیاس همه در نسبت با شاخص های معیار حقیقت است که در تقابل اساسی با اعتقاد تکفیری است و شاید به همین مناسبت جریان تکفیری با پیروان هیچ مذهبی از مذاهب پنجگانه اسلامی به اندازه پیروان مذهب جعفری اثنی عشعری دشمن نبوده و خباثت ندارد.
✍️اینکه با غیرت ، بصیرت و شجاعت نیروهای تحت فرماندهی حاج قاسم شهید نابودی حکومت خود خوانده داعش در عراق و شام اعلام شد قطعاً افتخار بی بدیل شیعه خواهد بود اما جریان فکری خود حق پنداری مطلق چون تمام ادوار تاریخ بوده و بشارتی جز عذاب بشری نخواهند داشت ، دردی که جز به تاکید بر محوریت حق قابل درمان نیست. ۱۸فروردین۰۱
|