عملکرد ما و تأخیر ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
خداوند در قرآن میفرماید:
﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا و َنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى﴾؛[1]
«و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم».
«ضَنْک» این است که زندگی انسان همراه با عبادات و مستحبّات نباشد و آلوده به گناهان و مکروهات باشد. زندگی انسان آلوده به دنیایی باشد که هیچ وقت به آرزوهایش نمیرسد. زندگی انسان، از انتظار فرج به معنای حقیقی و واقعی آن دور باشد؛ یعنی خودش و جامعه را آماده برای آمدن ولی عصر(علیه السلام) نکند. این زندگی ضنک است؛ زندگی ضنک این است که انسان مقدمات دور کننده را فراهم کند؛ یعنی کاری بکند که امام زمان نیاید. اگر انسان مدام کاری کند که امام زمان نیاید، این بدترین بدبختی است.
امیرالمؤمنین(ع) در روایتی فرمود:
«أشقَی الأشقیاءِ مَنِ اجتَمَعَ عَلَیهِ فَقْرُ الدُّنیا وَ عَذابُ الآخِرِة»؛[2]
شقیترین مردم از اولین تا آخرین، کسی است که فقر در دنیا و عذاب آخرت در او جمع شود.
انسان با بدبختیهایی که در دنیای مادی دارد، با هزار نکبتی که این زندگی دارد، گرفتار مشکلات زیادی هم هست، علاوه بر اینها کاری بکند که امام زمان(علیه السلام) ظهور نکند، این خیلی بدبختی است. به نظر بنده ـ به عنوان یک نظریّه ـ اینکه ولی عصر(علیه السلام) ظهور نمیکند، از باب لطفی است که خداوند به خوبان دارد، از باب علاقهای است که به دینش دارد، از باب این است که میخواهد یک روز به بشریّت بفهماند اسلام یعنی چه، یک روز به بشریّت بفهماند که اگر حکومت مهدی موعود و قرآن و عترت(علیهم السلام) همراه هم جمع شوند، چه آثار و برکاتی دارند. یک روز به بشریّت بفهماند که اگر گذاشته بودند علی(ع) حکومت حقّ، حکومت عدل اسلامی و الهی را برای مردم تبیین و اجرا کند، چه آسایشی میتوانستند داشته باشند. این لطف خداست که حضرت حجت(عج) را در پس پرده غیبت نگه داشته است؛ چون ما بر حسب اعمالمان کارهایی میکنیم که مانع میشویم:
«وُجُودُه لُطفٌ وَ عَدَمُهُ مِنّا».[3] این طور نیست که خوبان، شهدا، آزادگان و جبهه رفتهها مانع هستند، این طور نیست که مدافعین اسلام و آنهایی که برای پیاده شدن احکام نورانی اسلام رنج دیدهاند، مانع هستند. این طور نیست که روحانیّتی که در زمان پهلوی، آن همه صدمهها دید، مانع است، این طور نیست که حوزه علمیّه که در زمان پهلوی با همه جنایتهایش، استقامت کرد مانع باشد، این طور نیست که نماز شب خوانهای حقیقی، روزهداران، حاجی جواد آقای ملکیها، شیخ محمّد تقی بافقیها مانع باشند، بلکه کسانی مانع از آمدن امام زمان هستند، کسانی که هنوز که هنوز است، اهل دروغ هستند و با دروغ هر کاری انجام میدهند، هنوز اهل حیله، تزویر، ریا و خدعه، و عوامفریبی هستند، اگر حضرت ظهور کند، مقابلش میایستند، علیه او شعار میدهند و بر او شمشیر میکشند، ولی علیه دشمنان او شمشیر نمیکشند، ما با عملکردمان مانع از آمدنش هستیم. باید یک روزی برسد که بشریّت با همه دروغها و همه حیلهها آگاه بشود، همه انسانها به احکام اسلام معتقد بشوند، همه بشریّت به اهمیّت اسلام و عترت پی ببرند. یک آگاهی مطلق که آمد، آن وقت امام زمان(ع) ظهور میکند.
پس اگر میخواهیم امام زمان ظهور کند، باید خودمان و مردم را آگاه کنیم، روی معلوماتمان پرده نگذاریم، بنا بگذاریم اهل دروغ نباشیم، بنا بگذاریم اهل حیله نباشیم، بنا بگذاریم اهل ظلم نباشیم، بنا بگذاریم عمل خوب را از هر کس دیدیم بپسندیم، بنا بگذاریم هر کس به حوزههای علمیّه خدمت میکند، او را دعا کنیم، این معنای آماده کردن زمینه برای ظهور مهدی موعود(ع) است.
[1]. طه (20): 124.
[2]. ارشاد القلوب، ج1، ص19.
[3]. تجرید الإعتقاد، ص221.