تاريخ انتشار: 19 اسفند 1400 ساعت 02:38:30
امام خمینی (ره) و مناجات شعبانیه

مناجات شعبانیه میراث گرانبهایی از امام العارفین حضرت علی (علیه السلام ) است. مفاهیم بلند، عارفانه و عاشقانه آن، ریشه در عمق معرفت درونی به تجلیات ربوبی دارد. این مناجات که مشحون از معارف بلند و حقایق توحیدی است، انسان را واله و شیدای حضرت معبود می کند. حضرت امام به مناجات شعبانیه عنایت و اهتمام خاصی داشته و در بیانات خود به صورت های مختلف به آن توجه داده و همگان را به بهره گیری از این نعمت خاص معنوی سفارش کرده است.

جماران: در اسلام، برخی زمان ها بر اوقات دیگر، فضیلت و برتری دارد. این فضیلت، گاه به دلیل حادثه مهمی است که در آن زمان رخ داده است. چنان که عید مبعث به دلیل بعثت پیامبر گرامی اسلام و عید غدیر به علت برگزیده شدن حضرت علی (ع) به جانشینی حضرت رسول اکرم (ص) و « لیله القدر » که نزول قرآن در آن اتفاق افتاده است، مبارک و با فضیلت شمرده شده اند. در همین چشم‌انداز سه ماه رجب، شعبان و رمضان، از جمله ماه هایی به شمار می روند که بر فضیلت و کرامت آنها تاکید شده است.

این ایام و لیالی و ماهها به دلیل فیض و رحمتی که در تمام لحظاتشان جاری می‌باشد بهترین فرصت‌ها برای ارتباط معنوی و مناجات و راز و نیازهای خالصانه و عاشقانه محسوب می‌شوند.

اینک که در ماه شریف «شعبان» قرار داریم و در معرض بارش انوار قدسی قرار گرفته ایم، بستر و زمینه های مساعدی می یابیم تا دل را از زنگارهای غفلت و معاصی پاک کنیم و به زیور ذکر و مناجات بیارائیم و با مراقبت ها و آماده سازی های معنوی  به استقبال ماه مبارک و پرفیض و رحمت رمضان بشتابیم .

رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: «بدانید که رجب، ماه خداوند و شعبان، ماه من و رمضان ، ماه امت من است.»( فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 24) در روایات و سخنان پیشوایان اسلام، همواره از این سه ماه به عظمت و شرافت یاد شده و آنها را موقعیتی مناسب برای عبادت و خودسازی دانسته اند.

امام خمینی (س)، در این باره می فرماید: «این سه ماه رجب و شعبان و رمضان، برکات بسیار نصیب انسان، انسان هایی که می توانند استفاده کنند از این برکات، شده است.» (صحیفه امام، ج17، ص 455)  

مناجات شعبانیه

مناجات شعبانیه میراث گرانبهایی از امام العارفین حضرت علی (علیه السلام ) است. مفاهیم بلند، عارفانه و عاشقانه آن، ریشه در عمق معرفت درونی به تجلیات ربوبی دارد. این مناجات که مشحون از معارف بلند و حقایق توحیدی است، انسان را واله و شیدای حضرت معبود می کند.

حضرت امام به مناجات شعبانیه عنایت و اهتمام خاصی داشته و در بیانات خود به صورت های مختلف به آن توجه داده و همگان را به بهره‌گیری از این نعمت خاص معنوی سفارش کرده است:

«اگر نبود در ادعیه الاّ دعای‌‎ ‎‌مناجات شعبانیه، کافی بود برای اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایی که این دعا را انشا‌ کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان یا‌‎ ‎‌خودشان می گویند در چند کلمۀ مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفای اسلام از همین‌‎ ‎‌ادعیه و از همین دعاهایی که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کرده اند. و عرفان‌‎ ‎‌اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهای دیگر. این دعاهاست که به تعبیر بعض از مشایخ‌‎ ‎‌ما‌‎ می فرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به‌‎ ‎‌بالا می رود، این قرآن صاعد است.» معنویات در این ادعیه ـ آنی که انسان را می خواهد‌‎ ‎‌آدم کند، آنی که این افرادی که اگر سر خود باشند از همۀ حیوانات درنده تر هستند ـ این‌‎ ‎‌ادعیه با یک زبان خاصی که در دعاها هست اینها این انسان را دستش را می گیرد و‌‎ ‎‌می بردش به بالا، آن بالایی که من و شما نمی توانیم بفهمیم، اهلش هستند».(همان، ج۱۳، ص:۳۱ و32 )

عنایت به دعا

در ادامه حضرت امام(س) می‌فرمایند:

«این دعاهایی که در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در‌‎ ‎‌ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحی می کند ـ اگر‌ کسی اهلش باشد، ماها که نیستیم ـ همچو تقویت روحی می کند و همچو راه را برای‌‎ ‎‌انسان باز می کند و نور افکن است برای اینکه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و‌‎ ‎‌وارد نور بکند که معجزه آساست. به این دعاها عنایت بکنید. گول بعض از نویسنده ها و‌‎ ‎‌امثال کسروی را نخورید که ادعیه را تضعیف می کردند؛ این تضعیف، تضعیف اسلام‌‎ ‎‌است، نمی فهمند اینها، بیچاره اند. نمی دانند در این کتاب چه چیزها هست، همان مسائل‌‎ ‎‌قرآن است با لسان دیگری که لسان ائمه باشد. لسان قرآن یکجور زبان است، زبان دعا‌‎ ‎‌یکجور زبان است، زبان علما و عرفا و اینها هم یک زبان دیگر است. آنکه سبکبار‌‎ ‎‌می کند انسان را و از این ظلمتکده می کِشد او را بیرون و نفْس را از آن گرفتاریها و‌‎ ‎‌سرگشتگیهایی که دارد خارج می کند این ادعیه ای است که از ائمۀ ما وارد شده اند. ائمۀ ما‌‎ ‎‌ـ علیهم صلوات الله ـ که تقریباً همه شان گرفتار به یک ابرقدرتهایی بودند که نمی توانستند‌‎ ‎‌یک کاری را انجام بدهند شاخص، علاوه بر آن هدایتهای زیرزمینی که می کردند این‌‎ ‎‌ادعیه شان برای تجهیز مردم بود، برخلاف آن دولتهای قاهری که بودند. همین ادعیه‌‎ ‎‌بودند که اشخاص وقتی که ادعیه را می خواندند قوّت روحی پیدا می کردند و سبکبار‌‎ ‎‌می شدند و شهادت برای آنها هَیِّن و آسان می شد». (همان، ج۱۳، ص:۳2 و33)

تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه

ایشان در بیانات دیگری تأکید بر خواندن این مناجات ممتاز کرده و چنین فرموده است:

«مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خودبین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. «انه کان ظلوما جهولا» را که در آیه شریفه وارد شده است که «عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین» بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم». (همان، ج 19، ص 253)

فرازهایی از مناجات شعبانیه در کلام امام

حضرت امام در کتب مختلف و در توصیه‌های اخلاقی و عرفانی به بعضی از فرازهای مناجات شعبانیه و محتوای آن‌ها اشاره دارد:

کمال انقطاع

«این جملۀ ‌‌الهی هب لی کمال الانقطاع الیک»‌‌ شاید بیانگر این معنا باشد که‌‎ ‎‌مردان آگاه الهی، باید پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان خود را برای‌‎ ‎‌صومی که در حقیقت انقطاع و اجتناب از لذات دنیاست (و این اجتناب،‌‎ ‎‌به طور کامل همان انقطاع الی الله می باشد.) آماده و مهیا کنند. کمال انقطاع‌‎ ‎‌به این سادگی حاصل نمی شود. احتیاج فوق العاده به تمرین، زحمت،‌‎ ‎‌ریاضت، استقامت و ممارست دارد تا بتواند با تمام قوا از ماسوی الله ‌‎ ‎‌منقطع گردد و به غیر خداوند توجهی نداشته باشد. تمام صفات وارستۀ‌‎ ‎‌انسانی در انقطاع کامل الی الله نهفته است؛ و اگر کسی بدان دست یافت، به‌‎ ‎‌سعادت بزرگی نایل شده است؛ لیکن با کوچکترین توجه به دنیا محال‌‎ ‎‌است انقطاع الی الله تحقق یابد».( جهاد اکبر یا مبارزه با نفس ، ص24)

همچنین حضرت امام در کتاب آداب الصلوه می‌نویسد:

«آن خلوص که موجب خروج از تحت سلطنت شیطانیّه‌‎ ‎‌است، خالص شدن هویّت روح و باطن قلب است برای خدای تعالی. و‌‎ ‎‌اشاره به این مرتبه از خلوص است کلام حضرت امیر المؤمنین در مناجات‌‎ ‎‌شعبانیّه:« ‌‌الهی، هَبْ لی کَمالَ الاِنْقِطاع اِلَیْکَ».‌‎‎‌ و چون قلب به این مرتبه از‌‎ ‎‌اخلاص رسد و از ما سوی بکلی منقطع شود و در مملکت وجود او به جز حق‌‎ ‎‌راه نداشته باشد، شیطان را ـ که از غیر راه حق بر انسان راه یابد ـ بر او راه‌‎ ‎‌نباشد؛ و حق تعالی او را به پناه خود بپذیرد و در حصن حصین الوهیّت واقع‌‎ ‎‌شود».(آداب الصلوه، ص ۲۲۲)

حضرت امام در توصیه اخلاقی و عرفانی که به درخواست عروس خود سرکارخانم دکتر طباطبایی داشتند مرقوم فرمودند:

‌‌«.... تا انسان در حجاب خود است و به خود سرگرم است و خَرْق حُجُب حتّی حُجُب‌‎ ‎‌نوری را نکرده، فطرتش محجوب است و خروج از این منزل علاوه بر مجاهدات،‌‎ ‎‌محتاج به هدایت حق تعالی. در مناجات مبارک شعبانیّه می خوانی: «اِلهی هَبْ لی کَمالَ‌‎ ‎‌الاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرها اِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ‌‎ ‎‌فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَة وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مَعلَّقة بِعزِّ قُدْسِکَ. اِلهی وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ نادَیتَهُ‌‎ ‎‌فَاَجابَکَ وَ لا حَظْتهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَناجَیْتَه سِرّاً».‌ ‌‌این کمال انقطاع، خروج از منزل خود و خودی و هرچه و هر کس، و پیوستن به او‌‎ ‎‌است و گسستن از غیر، و هِبه ای‌ الهی است به اولیای خُلَّص پس از صَعْق‌ حاصل از‌‎ ‎‌جلال که دنبال گوشۀ چشم نشان دادن او است ‌‌وَ لا حَظْتَهُ‌‌ الخ‌‌. و ابصار قلوب تا به ضیاءِ‌‎ ‎‌نَظْرۀ‌ او نور نیابد، حُجُب نور خرق نشود و تا این حُجب باقی است، راهی به معدن‌‎ ‎‌عظمت نیست و ارواح تعلُّق به عزّ قدس را درنیابند و مرتبت تَدَلّی‌‎‎‌ حاصل نیاید« ‌‌ثُمَّ دَنی‌‎ ‎‌فَتَدَلّی».‌‎ ‌ و ادنی از این، فنای مطلق و وصول مطلق است».‌(صحیفه امام؛ ج 18، ص443 - 444)

مناجات کم نظیر

آن چیزی که در قرآن به طور اسرار است، در ادعیه ائمه ما به طور اسرار است. در دعای شعبانیه می خوانیم که عرض می کند به خدا: «واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا»، مسئله «صعق» را می آورد در میان، همان معنایی که در قرآن کریم راجع به حضرت موسی می گوید: «فلما تجلی ربه للجبل» و موسی در «صعق» واقع شد. این ماه صعق است و این هم ماهی است که همان صعق را می خواهد. این ماه تجلی الهی است بر پیغمبر اکرم و این ماه تجلی الهی به تبع پیغمبر اکرم بر امامان است. حضرت مهدی- سلام الله علیه- ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛ چنانچه آنچه از قرآن و پیغمبر اکرم برای بشر معلوم شده است، بعض ابعاد آن معنویات است، معنویاتی در قرآن است که برای هیچ کس جز پیغمبر اکرم و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده اند، کشف نشده است. و در ادعیه ما مسائلی است که همان طور است؛ همان طوری که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجوات است. آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت. آن خاتم ولایت کلی بالاصاله است واین خانم ولایت کلی به تبعیت است. پس این دو ماه، ماههایی هستند که باید ما راجع به آنها احترام قائل بشویم و ادعیه ای [را] که در این ماه مبارک؛ ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارک رمضان وارد شده است بخوانیم و درش تدیّر کنیم. (همان، ج 20، ص 249 - 250)

علاقه‌ی امام خمینی به مناجات شعبانیه

مقام معظم رهبری در بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی(س) که در ماه شعبان برگزار شد میفرماید:

به گمان زیاد، امام بزرگوار از این ماه، بهره‌ی فراوان معنوی میبردند. قرائن نشان میدهد که آن دل نورانی به برکت این ماه بر نورانیّت خود می‌افزود. این فِقره‌ی معروف دعای مناجات شعبانیّه: «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیک»، از جملاتی بود که در بیانات امام تکرار میشد؛ مکرّر در سخنرانی به مناسبتهای گوناگون، این فِقره‌ی از دعا را میخواندند. این نشان‌دهنده‌ی این است که این بزرگوار به این مناجات و به این مضامین و به این ایّام بابرکت اُنس داشتند. بنده هم که یک وقتی از ایشان سؤال کردم راجع به دعاها، یکی از دعاهایی که ایشان تکیه کردند بر روی آن و ترجیح میدادند آن دعا را، همین مناجات شعبانیّه بود. فِقرات مهمّی در این دعا هست که از جمله این فِقره است: «اِلهی هَب لی قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شُوقُه، وَ لِسانًا یُرفَعُ اِلَیکَ صِدقُه، وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّه»، دل پرشوقی که به بارگاه قرب الهی نزدیک میشود؛ زبان صادقی که صدق آن موجب تقرّب به پروردگار میگردد؛ نگاه حق‌نگری که موجب میشود انسان به خدای متعال نزدیک‌تر شود. این خصوصیّات در این دعای شریف و در این مناجات، از خدای متعال خواسته شده است؛ اینها برای ما درس است. و امام بزرگوار کسی بود که با این درسها، در همه‌ی عمر مأنوس بود و به برکت همین اُنس و به برکت همین آشنایی با مراتب حق و حقیقت و تقرّب به پروردگار، خدای متعال این قدرت را به او بخشید که بتواند این حرکت عظیم و ماندگار را انجام بدهد.(14/03/1395)

در این ماه شریف و لحظات نورانی و لیالی و ایام پر فیض و رحمت از درگاه حضرت محبوب می خواهیم که جان و روحمان را به زیور معارف زیبای عرفانی بیاراید و در فضای معطر و دل انگیز راز و نیاز و مناجات و عشق و پرستش وارد کند و بر جان مشتاقمان تجلی نماید و صفات زیبای جمال و جلال خویش را بنمایاند و با « انقطاع کامل » از هر چه غیر اوست  به سوی خویش بخواند و به « وصال کامل » نائل گرداند.

  تعداد بازديدها: 2079
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=92516
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.