ضرورت پرهیز از فرصتسوزی خبرهای مرتبط با مذاکرات برجامی از نزدیک شدن به توافق حکایت دارند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، برای ملت ایران خوشحالکننده و برای دولتمردان ایرانی یک فرصت در زمینه حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.
منظور این نیست که از اصول و آرمانها و ارزشهایمان کوتاه بیائیم تا به یک توافق برسیم. چنین چیزی را هیچ ایرانی غیرتمندی نمیپذیرد ولی اینهم درست نیست که در دایره توهمات افراد معدودی که بزرگترین هنرشان فرصتسوزی است، بمانیم و در یک دور باطل درجا بزنیم. هنر افراد متوهم که زمانی فرمان مذاکرات هستهای را در دست داشتند را دیدیم که غیر از اتلاف وقت چیز دیگری نبود. نتیجه اقدامات پدیدآورندگان برجام را هم دیدیم که کشور را از زیر فصل 7 منشور سازمان ملل خارج کردند، بخش مهمی از پولهای بلوکه شده کشور را برگرداندند و گرههای زیادی را از اقتصاد باز کردند ولی همان افراد متوهم با میدانداریهائی که کردند، برجام را به کمک ترامپ رئیسجمهور دیوانه آن زمان آمریکا به حالت تعلیق درآوردند و لطمات زیادی به کشور و مردم وارد کردند. گروه پدیدآورنده برجام، بار دیگر وارد عمل شد و در راه احیاء برجام تا حدود زیادی پیش رفت ولی با یک ایست بیموقع، توقف زیانباری به آن داده شد تا این کار در دولت بعدی به سرانجام برسد.
اکنون دولت سیزدهم با ادامه راه، در حال رسیدن به توافق است. درست در همین شرایط حساس بار دیگر افراد متوهم مشروع به سنگاندازی کردهاند و میخواهند به بهانههای واهی مانع توافق شوند.
دولت سیزدهم اگر میخواهد از فرصت به دست آمده بهرهبرداری مثبت کند و با احیاء شرافتمندانه برجام بر مشکلات اقتصادی فائق آید، باید افراد متوهم را از دخالت در این موضوع بازدارد و با واقعبینی به راهی که برای رسیدن به توافق در پیش گرفته است ادامه دهد.
شرایط امروز منطقه و جهان حتی با شرایط یکماه قبل تفاوت اساسی پیدا کرده و حوادث اخیر به ویژه اشتباه و خطای بزرگی که ولادیمیر پوتین در تجاوز نظامی به اوکراین مرتکب شده، فرصت مناسبی برای ایران به وجود آورده تا بدون آنکه امتیاز بدهد در چارچوب یک سیاست متوازن به توافق خوبی در مورد برجام دست یابد. بهرهبرداری صحیح از این فرصت، به استفاده از نظرهای مشورتی افراد باتجربهای که دلسوزی خود برای کشور و ملت و نظام را به اثبات رساندهاند نیاز دارد. ایران متعلق به همه مردم است و مدیریت آن فقط با بهرهگیری از تجربیات همهی افراد خبره میسر است و مسئولان نباید خود را در یک دایره تنگ محدود کنند.
باز کردن درهای مشورت دادن و کمک کردن برای مدیریت کشور، باید به سایر موضوعات نیز گسترش یابد و فقط به برجام محدود نباشد. ما از رهگذر محدود کردن دایره مشورتها و اظهارنظرها در دولتهای مختلف زیانهای زیادی را متحمل شدهایم. به رسانه ملی نگاه کنید که چگونه به یک جریان و جناح فکری محدود شده و خود را از تجربیات و اظهارنظر صاحبان فکر و ابتکار و خلاقیتها محروم ساخته است. دانشگاه را ببینید که چگونه از بروز نظرها و سلایق متنوع محروم است. همین محدودیت و محرومیت در دولت و حاکمیت نیز وجود دارد و بسیاری از صاحبان تجربه و اندیشه و ابتکار در کنج خانههایشان به حالت انزوا نشستهاند و از آنهمه اندوخته مفید، کارساز و گرهگشای آنها استفاده نمیشود. برای نجات یافتن کشور از بحران اقتصادی و سایر مشکلات باید از این دایره تنگ خارج شد و به تناسب تغییرات بزرگی که در جهان و منطقه در حال وقوع است، روشها را البته با حفظ اصول و آرمانها و ارزشها باید تغییر داد.
*جمهوری اسلامی
|