تاريخ انتشار: 23 بهمن 1400 ساعت 15:01:56
جای خالی نقش نظارتی مردم

همانطور که حکمرانی دشوار است، شهروند بودن هم دشواری‌هائی دارد. فقط در صورتی که حکمرانان به وظایف خود عمل کنند و شهروندان نیز به وظایف نظارتی خود بی‌اعتنائی نکنند، می‌توان امیدوار بود که اداره کشور به درستی انجام شود. هر یک از این دو رکن از مسیر صحیح منحرف شوند و یا در انجام وظایفی که برعهده دارند کوتاهی کنند، کشور فشل خواهد شد.
حکمرانان باید در چارچوب قانون عمل کنند و مردم نیز با دقت و وسواس بر کار آنان نظارت نمایند. تجربه نظام جمهوری اسلامی نشان می‌دهد حتی نظام حکومتی مبتنی بر دین نیز از انحراف مصون نیست و حکمرانان به لطایف‌الحیل از مسیر صحیح منحرف می‌شوند و از انجام وظایف قانونی خود سرپیچی می‌کنند. درست است که این قضاوت شامل تمام مسئولین نظام جمهوری اسلامی نمی‌شود و افراد زیادی نیز پاک و منضبط و درستکار بودند و هستند ولی وجود افراد متخلف باعث مخدوش شدن چهره نظام شده و مشکلاتی که اکنون گریبانگیر جامعه و مردم است، نتیجه عملکرد خلاف همین افراد است.
برخلاف این تصور که می‌گوید در قانون اساسی و سایر قوانین باید مواردی وجود داشته باشند که سلامت نظام حکومتی را تضمین کنند، تجربه این واقعیت را هم به اثبات رسانده که حکمرانان متجاوز به قانون، حتی تضمین‌ها را هم از کار می‌اندازند و کارهای خلاف خود را پیش می‌برند. زشت‌تر اینکه متجاوزان به قانون، در عین حال که قانون را دور می‌زنند، موارد تضمینی را نیز توجیه می‌کنند و خود را بهترین عاملان به قانون معرفی می‌نمایند! خطر بزرگ‌تر برای سلامت حکمرانی در جامعه، همین توجیه فریبنده است.
نتیجه‌ای که از این واقعیت‌ها به دست می‌آید اینست که ضامن اصلی سلامت حکمرانی، نظارت مردمی است. مردم، پایه اصلی هر نظام حکومتی در هر جامعه‌ای هستند و به همین دلیل، می‌توانند نقش اصلی را در دوام، بقاء و چگونگی آن داشته باشند. این نقش مهم است که حکمرانان را به تکاپوی متوسل شدن به ابزارهای تبلیغاتی برای مشغول ساختن مردم به امور حاشیه‌ای و غافل شدن از مسائل اصلی وامی‌دارد. درست در همین نقطه است که مردم به دسته‌های مختلف تقسیم می‌شوند و با گرفتار شدن در دام تفرق خاصیت اصلی تحمیل اراده خود بر حکمرانان از طریق نظارت جمعی را از دست می‌دهند.
بیماری خطرناک تفرق، تقسیم شدن و شعبه شعبه شدن مردم، به همان اندازه که برای خود مردم و سلامت حکمرانی زیانبار است، برای حکمرانانی که نمی‌خواهند به قانون و حقوق شهروندان پای‌بند باشند و درصدد تحکیم قدرت خود به هر قیمت هستند سودمند است. به همین دلیل است که آنها از تفرق ناراحت نمی‌شوند و هر قدر هم که بتوانند به آن به شکل‌های مختلف – و البته تا آنجا که ممکن است با پنهان‌کاری – دامن می‌زنند.
مردم فقط هنگامی می‌توانند نقش تضمینی خود برای حفاظت از سلامت حکمرانی را به درستی داشته باشند که به بهانه‌های گوناگون دچار تفرق نشوند و عرصه را خالی نکنند. در جامعه ما متاسفانه ابزارهای تفرق فراوانند و کسانی که از تفرق سود می‌برند نیز این ابزارها را با مهارت بکار می‌گیرند. عده‌ای را ناامید می‌کنند، عده‌ای را به مهاجرت تشویق می‌نمایند، جمعی را متهم می‌کنند، گروهی را به بهانه‌های مختلف طرد می‌کنند، افراد ضعیف‌تر را به مقایسه وضعیت کنونی با آنچه قبل از انقلاب جریان داشت وامی‌دارند و بسیاری از مردم را نیز از دین دور می‌سازند...
در مقابل این ترفندها متاسفانه مجموعه منسجمی که مردم را با وظایف نظارتیشان آشنا کند، لایه‌های متعفن رژیم پهلوی و وابستگی حاکمان آن دوران به اربابان خارجی را با اسناد و مدارک بنمایاند و به مردم بگوید فقط با ماندن و مقاومت کردن در برابر انحرافات می‌توان به کشور خدمت کرد و امید را به مردم برگرداند وجود ندارد. اگر چنین مجموعه‌ای وجود داشته باشد، قدرت بالقوه مردم برای از بین بردن کژی‌ها را به فعلیت درمی‌آورد، زنگارها را از نظام مردمی جمهوری اسلامی می‌زداید و زمینه را برای به ثمره رساندن درخت انقلاب اسلامی که نسل انقلاب با خونشان آن را آبیاری کرده‌اند فراهم می‌کند. قلم‌ها و زبان‌هائی که این روزها بذر ناامیدی در سرزمین قلب‌ها می‌کارند، به این واقعیت توجه کنند که هیچ چیز نمی‌تواند جای نظام جمهوری اسلامی را بگیرد، پس باید تمام تلاش‌ها برای آفت‌زدائی از آن بکار گرفته شوند نه نفی آن.

*جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 1389
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=92261
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.