طالبان و کلاه بزرگ تغییر! صحت پیشبینیها درباره گروه تروریستی طالبان یکی پس از دیگری به اثبات میرسد و ماهیت این گروه به تدریج برای همگان روشن میشود. کسانی که تصور میکردند طالبان تغییر کرده و با همین تصورِ خطا درصدد تطهیر آن برمیآمدند، طبعاً حالا باید در نوع تحلیل و تفسیر خود نسبت به مسائل سیاسی تجدیدنظر کنند.
رئیس شبکه حقانی که بخشی از گروه طالبان را تشکیل میدهد و در خطمشی این گروه اثرگذار است و اکنون نیز حکومت خودخوانده طالبان را خطدهی میکند، اخیراً در یک مصاحبه تلویزیونی تاکید کرده حکومت طالبان باید توسط دولتها به رسمیت شناخته شود. وی افزود: تنها یک دولت به رسمیت شناخته شده است که میتواند به تعهداتش عمل کند و اگر به رسمیت شناخته نشود، نه تعهدی میشناسد و نه در برابر دولتها مسئولیتی را قبول میکند. ما وقتی به رسمیت شناخته شویم برای هیچکس تهدید نخواهیم بود ولی اگر به رسمیت شناخته نشویم نمیتوانیم چنین تعهدی بدهیم.
این سخن حقانی که هماکنون وزیر کشور حکومت خودخوانده طالبان است، آشکارا یک تهدید تروریستی علیه تمام کشورها به ویژه همسگایگان افغانستان محسوب میشود. او بدون آنکه حتی آداب سخن گفتن به رسم سیاست بینالمللی را رعایت کند، به راحتی تمام کشورها را تهدید میکند و از این طریق درصدد برمیآید دولتها را وادار کند حکومت خودخوانده و شبهکودتائی طالبان را به رسمیت بشناسند. در تاریخ کشورها، گدائی برای به رسمیت شناخته شدن توسط گروههائی که قدرت را در دست میگیرند سابقه دارد ولی تاکنون دیده نشده است یک گروه با تهدید کشورها درصدد وادار کردن آنها برای به رسمیت شناخته شدن باشد. روشن است که برخورداری از چنین روش خشنی علاوه بر اینکه پدید آمدن هرگونه تغییری در گروه طالبان را نفی میکند، این واقعیت تلخ را به نمایش میگذارد که این گروه هر قدر بیشتر تثبیت شود، خشنتر و درندهتر میشود.
ماجرای حقابه ایران از هیرمند نیز نمونه روشنی از عدم صداقت طالبان در ادعای تغییر است. طالبان با تبلیغات علیه اشرف غنی رئیسجمهور فاسد و خائن و فراری سابق افغانستان و اینکه او حاضر نبود حقابه ایران را بدهد، وعده داده بودند که آب هیرمند را در هامون نیز جاری خواهند کرد تا کشاورزان ایرانی در سیستان از آن بهرهمند شوند و به حق مشروعشان برسند. در روزهای اخیر، علیرغم تبلیغات فریبندهای که در این زمینه صورت گرفت دیدیم که طالبان نیز همان راه و روش اشرف غنی فاسد و خائن را در پیش گرفت و حاضر نشد به قرارداد قانونی فیمابین ایران و افغانستان تمکین کند و حقابه ایران را بدهد. این وضعیت موجب شد عدهای از مرزنشینان سیستان از خط مرزی عبور کرده و با تجمع اعتراضی در روز جمعه گذشته خواستار احقاق حق خود از آب هیرمند شوند.
نمونههای زیاد دیگری از خلف وعده توسط طالبان در زمینههای مختلف داخلی و بینالمللی در مدت بیش از 5 ماه گذشته که این گروه قدرت را در افغانستان به دست گرفته مشاهده شده که برای هر انسان منصف و ناظر بیطرفی این واقعیت را به اثبات میرساند که وعدهها همگی پوچ بودهاند، تغییری در کار نیست و تطهیرکنندگان طالبان دچار خطای بزرگ استراتژیک شدند. تازهترین نمونه، برکنار شدن شیعیان از دستگاه قضائی افغانستان به دستور طالبان است. آنچه مهم است اینست که تمام کسانی که با خوشبینی و سادهلوحی تصور کرده بودند طالبان واقعاً تغییر کرده، اکنون این واقعیت را بپذیرند که این گروه تروریستی کلاه گشادی بر سر آنها گذاشته و ادعای تغییر، تاکتیکی بود برای تثبیت کامل در جایگاه قدرت. بنابراین، وقت آن فرا رسیده که راهکاری مناسب برای حمایت از مردم افغانستان جهت تشکیل دولتی متکی بر آراء عموم از مجرای انتخابات آزاد اندیشیده شود.
*جمهوری اسلامی
|