محرومیت از با ارزشترین ثروت مهاجرت از کشوری به کشور دیگر یا از استان و شهری به استان و شهر دیگر با هدف زندگی در شرایط بهتر، پدیدهای قدیمی است که در سرتاسر جهان مرسوم بوده و اکنون نیز هست و در آینده نیز خواهد بود.
در تاریخ اسلام نیز مهاجرت عدهای از مسلمانان که تحت فشار و مورد تهدید مشرکین بودند و به دستور پیامبر اکرم به حبشه مهاجرت کردند، از فرازهای مهم، مورد توجه و حتی اثرگذار است. در فقه اسلامی نیز مبحث مهاجرت جایگاه ویژهای دارد و در صورتی که انجام فرایض دینی و گذران زندگی براساس احکام اسلامی برای کسانی از مسلمانان در منطقه یا کشوری امکان نداشته باشد، ترک آن منطقه و رفتن به مکانی که بتوانند در آنجا زندگی توام با برخورداری از آزادیهای لازم برای زندگی براساس اسلام را داشته باشند تجویز شده است. انواعی از مهاجرتهای موقت نیز وجود دارند که یکی از شایعترین آنها مهاجرت برای تحصیل است. ماموریت، سیاحت، تجارت و انجام فعالیتهای فرهنگی نیز انواع دیگر مهاجرت هستند که همواره رایج بودهاند و اکنون نیز رواج دارند.
در میان کشورها، قطعاً کشوری که ظرفیت مهاجرپذیری بیشتری داشته باشد، از جنبههای مختلف جایگاه بالاتری دارد. مبحث مهاجرت درست به همین دلیل است که از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر کشوری دچار این پدیده شود که نخبگانش به کشورهای دیگر مهاجرت کنند و میزان این مهاجرتها رو به افزایش باشد، این به معنای غیرعادی بودن وضعیت آن کشور است و مسئولانش باید احساس نگرانی کنند و درصدد معالجه این بیماری برآیند.
مبحث مهاجرت به ویژه مهاجرت نخبگان، مدتی است که در کشور ما داغ شده و گزارشها و مقالات زیادی در این زمینه انتشار یافته و مسئولان ارشد نظام نیز در این زمینه اظهارنظرهائی کرده و حتی نگرانی خود را به شکلهای گوناگون نشان دادهاند. اصل طرح شدن این مبحث را باید به فال نیک گرفت و مسئولان نیز باید برای رفع این نگرانی به جای سخنرانی و توصیه و سرزنش درصدد چارهاندیشی عملی باشند. آمارها نشاندهنده رو به افزایش بودن مهاجرتها هستند و این نشانه خوبی برای نظام جمهوری اسلامی نیست. این نظام باید ایران را به جایگاهی برساند که در صدر فهرست کشورهای مهاجرپذیر باشد.
گزارشهای رسمی، جمعیت مهاجران ایرانی تا سال 1400 را حدود 2 میلیون نفر میدانند که نسبت به 30 سال گذشته 5/2 برابر شده است. جمعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز در 20 سال اخیر 5/3 برابر شده هرچند در سالهای اخیر به دلایل مختلف ازجمله شیوع کرونا دچار کندی شده است. آمریکا، ترکیه، آلمان، ایتالیا و کانادا به ترتیب 5 مقصد اصلی دانشجویان ایرانی هستند.
نوع جدیدی از مهاجرت نیز عارض کشورمان شده که ساکن شدن در یکی از کشورهای همجوار و یا خرید خانه در این کشورهاست. گزارش مرکز آمار اقتصادی ترکیه میگوید در شهریور 1400 ایرانیها 1300 خانه در ترکیه خریدند که 5/2 برابر بیشتر از میانگین ماهانه 5 سال گذشته است.
یکی از بدترین مهاجرتها که اکنون کشور ما دچار آنست، مهاجرت پزشکان و پرستاران است. براساس آمارهای موجود، سال گذشته 1250 پرستار درخواست مهاجرت کردند و این مهاجرت در شرایطی صورت میگیرد که کشور ما اکنون 100 هزار پرستار کم دارد و شرایط ویژه کرونائی نیز ایجاب میکند ما برای تشویق پزشکان و پرستاران به ماندن در کشور اقدامات عملی منطقی داشته باشیم.
در بررسی علل اصلی مهاجرتها، وضعیت غیرقابل قبول اقتصادی و بیتوجهی به حقوق شهروندی بیش از سایر عوامل جلوهگری میکنند. این هر دو عارضه را باید از عوارض حکمرانی نامناسب و غیرسالم دانست با این تاکید که هردو قابل علاج هستند ولی وجود مناسبات آلوده به رانتخواهی، ویژهخواری، فامیلسالاری، دگماندیشی و جناحبازی در بدنه حکمرانی اجازه علاج نمیدهد.
نکته بسیار مهم در مبحث مهاجرتها اینست که در سالهای اخیر که عنوان «مهاجرت نخبگان» در جامعه ما مطرح شده، کشور ما در حال خالی شدن از باارزشترین ثروت واقعی است. برای هر کشوری، نیروی انسانی بااستعداد قطعاً باارزشترین ثروت است و ما شوربختانه اکنون شاهد خالی شدن کشورمان از باارزشترین ثروت هستیم. شوربختی بیشتر را باید در این ماجرای تاسفبار دنبال کنیم که مسئولان به جای آنکه زیرساختها را ترمیم کنند، به جنگ قدرت و محدود کردن برخورداری مردم از حقوق شهروندی به شکلهای مختلف سرگرمند و برای مقابله با مهاجرت نیروی انسانی مستعد، کاری بیش از شعار دادن انجام نمیدهند!
*جمهوری اسلامی
|