تاريخ انتشار: 17 دي 1400 ساعت 00:20:48
حجت الاسلام سروش محلاتی: تا جامعه نظام سالم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نداشته باشد حل بقیه مشکلات از نظر فاطمه زهرا(س) امکان پذیر نیست

حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی در دارالزهرا(س) گفت: چرا ما مسائل درجه دو و سه را بالا می آوریم و رتبه اول به آنها می دهیم و همه نیروها را برای حل آنها بسیج می کنیم و مسائل اصلی را تنزل می دهیم؟ تردیدی وجود ندارد که همه اینها درست است و باید هم گفته شود اما تا جامعه نظام سالم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نداشته باشد حل بقیه مشکلات از نظر فاطمه زهرا(س) امکان پذیر نیست.

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه اولین کسی که واژه «استبداد» را در فرهنگ دینی ما وارد کرد فاطمه زهرا(س) است، گفت: حدس و گمان جدی این است که اعلام این خطر که مواظب باشید استبداد در انتظار هست، برای اولین بار توسط فاطمه زهرا(س) اتفاق افتاده است. حضرت فرمودند درد اصلی مسأله استبداد است.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی در مراسم شب شهادت حضرت فاطمه(س) در دارالزهرا طی سخنانی با موضوع «فاطمه(س) نگران ظهور استبداد»، گفت: درباره این بانوی بزرگوار فراوان سخن گفته شده است ولی یکی از نکاتی که قابل توجه هست این است که فاطمه زهرا(س) بعد از وفات رسول اکرم(ص) دو نگاه به حوادث و وقایع داشتند. نگاه اول این بود که امروز چه اتفاقی می افتد و چه وقایعی در حال حدوث است. نگاه دوم این بود که سرانجام این حوادث و وقایع در آینده چه خواهد بود.

استاد حوزه علمیه قم افزود: بخش اول مربوط است به مظالمی که برای حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین اتفاق می افتاد؛ خلافت را غصب و حقوق فاطمه زهرا(س) را تضییع کردند. متأسفانه ما عادت کرده ایم که در قصه حضرت زهرا(س) فقط در این محدوده متوقف می شویم. یعنی حوادثی که در همان عصر و زمان حضرت زهرا(س) اتفاق افتاد؛ جنبه های تاریخی که معطوف به گذشته است و حضرت نسبت به آنها اعتراض داشته اند. ولی مهمتر از چیزی که آن روز اتفاق می افتاد، حوادثی بود که در آینده رخ می داد. کسی آن حوادث را نمی دید.

وی یادآور شد: مردم توجه نداشتند که جریان تاریخ به کجا می انجامد. آن روز را می دیدند و شاید فکر می کردند مسأله مهمی نیست، ارث حضرت زهرا(س) را غصب کردند، بقیه امور که به صورت جاری در جریان است، از مسأله ارث صرف نظر می کنیم. یا علی بن ابیطالب به خلافت نرسیده و شخص دیگری متصدی حکومت شده، از این هم صرف نظر می کنیم، اینها را خیلی مهم تلقی نمی کردند. ولی فاطمه زهرا(س) علاوه بر اینکه بر این نقاط دست می گذاشت و اعتراض داشت، آینده ای را می دید که بسیار خطرناک بود. موضوع صحبت من نگاه حضرت زهرا به این آینده است.

سروش محلاتی در خصوص علت نگرانی فاطمه زهرا(س) نسبت به آینده، اظهار داشت: فراوان شنیده اید که عده ای از زنان مهاجر و انصار اجازه خواستند در همان دوران بیماری حضرت و روزهای آخر عمر فاطمه(س) به عیادت بیایند. حضرت زهرا(س) اجازه دادند. وقتی آمدند احوالپرسی کردند. احوالپرسی زمینه ای را ایجاد کرد تا حضرت زهرا(س) مقداری صحبت کند. این صحبت در جمع این زنان در مقایسه با آن خطبه در مسجد کوتاه تر است و تفاوت اصلی قضیه این هست که محور در مسجد حق خود فاطمه(س) و امیرالمؤمنین(ع) است اما در اینجا محور وضع جامعه اسلامی است.

وی ادامه داد: حضرت فرمود من شما را از شمشیر برّان خبر می دهم. امروز مسأله این نیست که با من چه کردند، مسأله این است که فردا با شما چه خواهند کرد؛ شمشیر برّان بر فرق همه شما خواهند گرفت و چنان بلایی بر سر شما مسلمانان بیاورند که همه شما را مصدوم و مجروح خواهند کرد و آب خوش از گلوی کسی پایین نخواهد رفت و زندگی راحتی نخواهید داشت و ستمگران بر شما مسلط خواهند شد. ثروت جامعه را بالا می کشند و چیز قابل توجهی برای شما باقی نخواهند گذاشت؛ بیت المال به ملکیت شخصی آنها در می آید. جمع شما را از بیخ و بن درو خواهند کرد.

استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: توجه کنید حوادث تلخی که در قرن اول اتفاق افتاد خیلی زیاد است اما در میان همه این نابسامانی ها و فجایع، فاطمه زهرا(س) چند مورد را انتخاب کرده و اینها از نظر حضرت اهمیت پیدا کرده است. حالا کسانی در جامعه بوده اند که شرب خمر می کردند، حضرت این را ذکر نفرموده است. حضرت زهرا ذکری از این مسائل هم ندارند که کسانی مثل یزید خواهند آمد که میمون بازی می کنند. فاطمه زهرا(س) آنچه مهمتر و یک بلای برای جامعه است را انتخاب می کند؛ اینجا فساد شخصی مورد بحث نیست.

وی افزود: حضرت زهرا(س) مسیری که بعد از وفات پیامبر(ص) به وجود آمده را تحلیل می کنند که از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی چه سرانجامی دارد؛ نگرانی حضرت این است. اما از نظر سیاسی تعبیر حضرت این است که استبداد فراگیر خواهد بود. تعبیر دیگر حضرت این است که فرمود خفقان همه جا را می گیرد و کسی جرأت نخواهد کرد حرف بزند، با شمشیر برّان جواب او را خواهند داد. تعبیر حضرت این است که عموم مردم در چنین شرایطی زخمی هستند.

سروش محلاتی اظهار داشت: ما کسی را در تاریخ سراغ نداریم که با وفات پیامبر(ص) چنین نگاه بد بینانه ای به آینده حکومت اسلامی داشته باشد. ممکن است شما بگویید جزو اخبار غیبیه بوده و ممکن است بگویید حضرت این پیش بینی را بر اساس قواعدی که در تحلیل تاریخ وجود دارد انجام داده است. تحلیل حضرت این است، کسانی که امروز حکومت را به دست گرفته اند، از زور استفاده کرده اند و به زور بیعت کرده اند. اگر روز اول سنگ بنای حکومت از اینجا گذاشته شود آینده آن معلوم است چه خواهد شد. اینها بعد از اینکه قدرت را به دست گرفتند برای سرکوب فاطمه زهرا(س) و کسانی که مشروعیت آنها را قبول نداشتند از یک تئوری استفاده کردند و حضرت می بیند که این تئوری خطرناک است.

وی تصریح کرد: تئوری آنها در گرفتن قدرت این بود که خف فتنه وجود دارد و ما باید جلوی فتنه را بگیریم. در خطبه ای که حضرت زهرا(س) در مسجد اقامه کردند این تعبیر را دارد که همه اقداماتی که انجام داده اید با این شعار بود که می خواهیم جلوی فتنه را بگیریم. در حالی که فتنه واقعی خود شما هستید؛ منشأ فتنه شما هستید. حضرت زهرا(س) می گوید اگر تئوری حکومت این باشد که خودش را مجاز بداند برای جلوگیری از آن چیزی که فتنه تلقی می کند، سرکوب و ظلم کند، آینده چنین حکومتی معلوم است به کجا خواهد کشید؛ شمشیر برّان و استبداد خواهد بود.

اولین کسی که واژه «استبداد» را وارد فرهنگ دینی ما کرد فاطمه زهرا(س) است

استاد خوزه علمیه قم گفت: فاطمه زهرا(س) در اینجا کلمه «استبداد» به معنای «خودکامگی» و «دیکتاتوری» را به کار می برد. احتمالی که بنده می دهم و مطالعه هم کرده ام این است که اولین کسی که این واژه را در فرهنگ دینی ما وارد می کند که خطری به نام استبداد وجود دارد فاطمه زهرا(س) است. چون این کلمه در قرآن نیست و بررسی کرده ام در روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) هست هم این تعبیر را پیدا نکردم. حدس و گمان جدی این است که اعلام این خطر که مواظب باشید استبداد در انتظار هست، برای اولین بار توسط فاطمه زهرا(س) اتفاق افتاده است. حضرت فرمودند درد اصلی مسأله استبداد است.

وی تصریح کرد: بعد از فاطمه زهرا(س) آرام آرام علائم این سفاکی، خون ریزی، دیکتاتوری و خفقان آشکار شد. یک قطعه ای از این مسائل به خصوص در دوران خلیفه سوم اتفاق افتاد. وقتی امیرالمؤمنین(ع) قدرت را به دست گرفت، کوفه را پایتخت خود قرار دادند و هنوز مسأله جنگ با معاویه مطرح نشده بود. حضرت قیس بن سعد را به عنوان استاندار مصر فرستاد. مصر در کنار شام و مورد طمع معاویه بود. بهانه معاویه پیراهن عثمان بود که او مظلومانه به قتل رسید است. در این نامه می نویسد همه اتهاماتی که به عثمان وارد کرده اید، مجازاتش قتل نیست.

سروش محلاتی افزود: در آن نامه معاویه نوشته شده که شما می گویید عثمان استبداد دارد، افراد بی گناه را شکنجه می کند و شلاق می زند، آبروی افراد را محترم نمی شمارد و فامیل خود را به قدرت رسانده است. می گوید مجازات هیچ کدام از این چهار امر قتل نیست پس فردی که استحقاق قتل نداشته را به قتل رسانده اید. اتهام اولی که معاویه می شمارد مسأله استبداد است. 20 سال بعد از سخن حضرت فاطمه(س) معاویه این حرف را گفته که این اتفاق افتاد. ولی استبداد شیب دارد و این منحنی بالاتر می آمد و هرچه زمان می گذشت حکومت دیکتاتورتر و برخوردش با مردم شدیدتر می شد. جالب است که امیرالمؤمنین(ع) هم در روزهای آخر عمرش که دیگر اصحاب چندان همراهی نمی کردند، فرمودند که بعد از ما منتظر همین وضع باشید.

وی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) می فرماید پس از من خواهید دید که ستمگران دیکتاتوری را به عنوان یک روش قرار خواهند داد. یعنی در گذشته اگر گاهی ظلمی و استبدادی به شکل موردی اتفاق می افتاد، بعدا قاعده خواهد شد و گریبان همه را خواهد گرفت و این نیست که یک گوشه و کنار به کسی ظلم کنند. از نظر اقتصادی هم حضرت فرمودند که فقر، نداری و بیچارگی خانه همه شما را خواهد گرفت. یک زمانی ممکن بود صحبت از این باشد که پنج یا 10 درصد مردم گرفتار هستند و حالا حضرت فرمود که اینها عمومی خواهد شد. حضرت می فرماید شمشیر بالای سر همه شما خواهند گرفت که حرف نتوانید بزنید؛ آن وقت به یاد علی(ع) می افتید که ای کاش علی(ع) را تنها نمی گذاشتیم.

استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مردم کوفه می فرماید من شامیان را می بینیم که هرکس سواد و دانشی دارد یا باید همراه آنها باشد و یا زبانش را می برّند و به قتل می رسانند. دوم اینکه حضرت فرمودند من دارم می بینم که شما اصحاب من هم راهی به این حکومت نخواهید داشت و به جای شما شامیان را به حکومت خواهند رسید و همه شما را کنار می گذارند. آن زمانی که محرومیت را دیدید، استبداد و ضربه های شمشمیر را تجربه کردید، پشیمان خواهید شد و حزن و اندوه شما را می گیرد که چرا علی بن ابیطالب(ع) را تنها گذاشتیم؛ علی(ع) می خواست این قدرت های شیطانی را از بین ببرد.

قصه حضرت زهرا(س) را در حد یک نزاع شخصی تنزل ندهید

وی تأکید کرد: فاطمه زهرا(س) این چراغ خطر را روشن کرد. قصه حضرت زهرا(س) را در حد یک نزاع شخصی تنزل ندهید. هرکسی مورد تعدی قرار بگیرد و اموالش را از او بگیرند فریاد می زند و اعتراض می کند و باید اعتراض کند، ولی آن کف مطالبات حضرت زهرا(س) و یک نمونه عینی بود که دیدید با دختر پیامبر(ص) چه کردند؟ آن هم هفته اول بعد از وفات پیامبر(ص)؛ منتظر باشید که بر سر شما چه خواهد آمد. اما مسأله محدود به اینها نیست. مسیر ورود حضرت بود برای اینکه حقایق بالاتر و عمیق تری گفته شود. اگر ما واقعا می خواهیم از مکتب فاطمه زهرا(س) درس بگیریم باید تجزیه و تحلیل کنیم که حضرت چه فرموده اند.

سروش محلاتی اظهار داشت: ما می توانیم از کلام حضرت زهرا(س) استفاده کنیم که مهمترین مشکل در جامعه اسلامی در طول تاریخ چیست. ما می توانیم از فرمایشات حضرت زهرا(س) استفاده کنیم و جدولی از ارزش ها که کدام یک مهمتر است را تهیه کنیم. چرا ما مسائل درجه دو و سه را بالا می آوریم و رتبه اول به آنها می دهیم و همه نیروها را برای حل آنها بسیج می کنیم و مسائل اصلی را تنزل می دهیم؟ تردیدی وجود ندارد که همه اینها درست است و باید هم گفته شود اما تا جامعه نظام سالم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نداشته باشد حل بقیه مشکلات از نظر فاطمه زهرا(س) امکان پذیر نیست. این چیزی است که ما از بیانات نورانی فاطمه زهرا(س) استفاده می کنیم.

  تعداد بازديدها: 1961
   


 
18 دي 1400   

آنقدر صدمه‌ای که اسلام از یک آخوند فاسد می‌خورد از محمدرضا نمی‌خورد! در روایات هست که آخوند فاسد و ملّای فاسد در جهنم از بوی تعفّنش اهل جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفّن بعضی از آخوندهای فاسد دنیا در عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمی‌کنیم، ما طرفداری از اسلام می‌کنیم. این اسلام پیش شما باشد معظم هستید، پیش هر کس باشد معظم است. عمل نکردن به اسلام و خیانت کردن به اسلام [از] مُعمّم باشد بدتر است از آن کسی که غیر مُعمّم باشد؛ برای اینکه ضررش به اسلام بیشتر از دیگران است ...» (صحیفه امام - ج 10 - ص 278)




این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=91868
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.