اولیانوف، نماینده ارشد روسیه در مذاکرات هستهای اعلام کرده: «در مذاکرات اخیر، روسیه و چین، ایران را متقاعد کردند که برخی خواستههای حداکثری خود را کنار بگذارد. ایرانیها موافقت کردند که مذاکرات را بر اساس پیشنویسی که توسط دولت قبلی ایران تنظیم شده بود، آغاز کنند»
چند روز پیش بود که وزیر امور خارجه، آقای عبداللهیان و رسانههای مرتبط با دولت، مجددا با تکرار اظهارات گذشته، اعلام کردند که بعد از گفتوگوها و رایزنیها پیشنویس مربوط با دولت قبل را کنار گذاشته و یک پیشنویس جدید تنطیم کردهایم!
حال اظهارات نماینده مذاکره.کننده ارشد روسیه نشان میدهد، این صرفا یک تحریف آشکار برای اقناع افکار عمومی و توجیهی برای فرار از اظهارات گذشته است.
وقتی بعد از انتخاب بایدن، مذاکرات احیای برجام محتمل شد، مجلس انقلابی با طرح دوفوریتی تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها...» رسما مانعی بزرگ برای مذاکرات پیش رو ایجاد کرد و در ادامه اصولگرایان و دلواپسان تا توانستند با جنجالآفرینی و مانعتراشی از به نتیجه رسیدن آن ممانعت به عمل آوردند.
در آن برهه به نتیجه رسیدن مذاکرات و حصول توافق توسط تیم آقای ظریف میتوانست تأثیرات اقتصادی مثبتی بر کشور داشته باشد و شعار اصلی اصولگرایان را که ناکارآمدی دولت عامل اصلی مشکلات بوده و ربطی به تحریم ندارد، نقش بر آب و برگ برنده برای دستیابی به دولت را ناممکن میکرد. پس میبایستی توافق به دست نمیآمد!
در ادامه، بعد از توقف مذاکرات، وقتی اصولگرایان به مراد دل خود رسیدند و بر تمام عرصه کشور سیطره یافتند، تازه فهمیدند نمیشود بدون تعاملات با دنیا و رفع تحریمها، حداقلی از شعارها و وعدهها را عملی کرد و این فرصت بزرگ به دست آمده را دائمی نمود. پس با انواع ترفندها و مقدمهچینی، شروع به توجیه و آمادهسازی افکار عمومی کردند!
تا دیروز اگر مذاکرهکننده با غرب و عاملان ترور سردار سلیمانی را به استخر فرح و خرد کردن دهان تهدید کرده و از تریبونهایی چون کیهان و نمازجمعه، عملا خروج کامل از برجام و حتی اِن پی تی توصیه میشد، امروز بایستی این خط عوض میشد. این مسیر بایستی از دو طریق حاصل میشد:
۱. ادعای اینکه دولت قبلی بر اساس «مذاکرات ذلیلانه» پیش رفت و ما «مذاکرات عزتمندانه» را پی خواهیم گرفت. برای توجیه نیز نام برجام را به توافق سال ۱۳۹۴ تغییر دادند و اعلام کردند نتایج ۶ دور مذاکرات تیم ظریف را قبول ندارند و از نو شروع خواهند کرد، ولی در ادامه وقتی زمین را سفت دیدند و موضع تند دو کشور برادر، روسیه و چین را متوجه شدند، مجبور به برگشت و ادامه مذاکرات تحت عنوان برجام و همان پیشنویس شدند!
۲. دولت پنهان با مانعتراشی که برای دور جدید مذاکرات وضع کرده بود، با تبلیغ بر روی اینکه ما با آمریکاییها مذاکره نخواهیم کرد و از این بابت متفاوت با دوره برجام هستیم، وارد مذاکرات شدند، حال اینکه همگان میدانند آنکه از برجام خارج شده و آن را با وجود باقی ماندن همه کشورها بیاثر کرده، آمریکاست و آنکه مجددا بایستی با او توافق و قبول به ورود به برجام کند، باز همین آمریکاست! خوب وقتی امضای آمریکا نیاز است و دیگر کشورها صرفا تابع نظر آن، این توافق با واسطه یا بیواسطه چه تفاوتی دارد و از کدام عزت رونمایی می کند؟
حال که مشخص گشته مذاکرات امروز ادامه پیشنویس تنظیمی تیم روحانی است و خط قرمز، همان باقیماندن برجام و طرف اصلی هم مثل سابق آمریکاست، این همه تحمیل هزینه از بابت کش دادن موضوع و به تعویق انداختن رفع تحریمها را چگونه پاسخ میدهید؟!
اینکه در دولت قبل این همه مانعتراشی کردید و با انواع انگ و اتهام مانع توافق و مذاکرات مفید شدید، حالا به توصیه دو کشور چین و روسیه همان موانع را برداشتهاید، چه جوابی برای افکار عمومی دارید؟ آیا دولتمردان خودمان بهاندازه این دو کشور ارزش نداشتند تا همین را آن زمان کوتاه بیایید؟!