امر قدسی، امر عرفی چند روز پیش سخنی از وزیر کشور رسانهای شد که پژواک گستردهای یافت. وزیر گفته بود اگر انقلاب بخواهد ضربه ببیند، از ناحیه زنان است. البته این بخشی از سخن ایشان بود که برجسته شد و مورد انتقاد و طعنه بسیاری در فضای مجازی و رسانهای قرار گرفت. به گمان من این دقیقترین سخنی است که یک دولتمرد جمهوری اسلامی درباره جایگاه و نقش زن در ایران کنونی به زبان آورده و میتوان گفت جناب وحیدی نقطه کانونی تهدید را خوب شناسایی کرده است. اما باید دید آنچه بهعنوان مطالبات زنان در جامعه دیده میشود، مثبت است یا منفی و آنها دقیقا با چه چیزی مخالفاند؛ مفاهیمی انتزاعی یا انضمامی یا تحولیافته؟ اگر ماهیت این تحول را نشناسیم به بیراهه رفتهایم و هزینههای سنگینی به جامعه تحمیل میکنیم. اگر ما میخواهیم درک درستی از مفاهیم و تعاریف پیدا کنیم، حتما باید تحول و دگرش مفاهیم را هم در نظر بگیریم. بسیاری از مفاهیم در گذر زمان و به سبب پویشهای فکری و اجتماعی بشر از نقطه عزیمت خود فاصله گرفته و معنی دیگری یافتهاند که گاه حتی در نقطه مقابل مفهوم اولیه در زمان نامگذاری قرار گرفتهاند. کنشگر سیاسی یا اجتماعی و دولتمرد اگر به این مسائل توجه نکند، درواقع از چیزی دفاع میکند که میخواهد با آن بستیزد.
از جمله این مفاهیم که امروز محل چالش است، خود مفهوم انقلاب است. به همین دلیل گاه انقلابی و ضد انقلاب با هم جابهجا میشود. همینطور مفاهیمی چون مذهب و سنت دستخوش دگرشهایی شدهاند که دلالتهای متفاوتی دارند. در سایه غلبه نوعی نگاه مردسالارانه در جامعه دینداران که به ظاهر مناسک و قواعد شرعی توجه دارند، تقابل امر قدسی با امر عرفی و بهطور مشخص ضدیت سنت با جنس زن و جذابیت زنانه به تفکر غالب نگاه سنتی در بخش تأثیرگذاری از وفاداران و حافظان مذهب تبدیل شده است. در سویه دیگر زن همواره در جامعه سنتی ایران و در جوامع دیگر نماد حفاظت از خانواده و ارزشهای سنتی شناخته میشد و معمولا زنان را بهعنوان یکی از ارکان محافظهکاری معرفی میکردند. در سالهای اخیر این دگرش در نگاه زن به مسائلی چون مذهب، قدرت و مطالبات زنان پدید آمده؛ بهطوریکه بتوان گفت زن و سنت بهعنوان دو مفهوم مقابل هم عرضاندام میکنند. شاید تأکید بر تبدیلکردن برخی الزامات آیینی به اجبار اجتماعی نقطه عزیمت چنین دگرشی بوده که رفتهرفته دوگانه آشتیناپذیر زن-و-سنت را پدید آورده است. بنابراین اگرچه سخن وزیر کشور در تهدید دانستن زن برای نظام سیاسی حرف تازه و بیپردهای است که شاید خود ایشان هم آگاهی به ابعاد و پیامد آن نداشته ولی باید آن را به فال نیک گرفت. چهار دهه پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی زمانش رسیده که تلاش تازهای در بازپیرایی مفاهیم اساسی و تشکیلدهنده جامعه وحکومت صورت گیرد تا نیمی از جامعه را در مقابل نیم دیگر قرار ندهد و به سیاست دونیمهسازی پایان داده شود.
*شرق
|