قره خانی تا قالیباف ✍️اینکه شایسته سالاری چیست و چگونه می توان به حاکمیت شایستگان امید داشت یا چه ساختار حکومتی می تواند زمینه مدیریت شایستگان را فراهم کند؟ یا رابطه مهاجرت و نخبه گریزی با شایسته ستیزی چیست؟ و ده ها سوال بی پاسخ که در فرهنگ مدیریتی دامادها و حلقه های خانوادگی ، قومگرا و فرقه مسلک راه به جایی نخواهد بُرد.
✍️مسعود در ۶ سالگی و شرایط دشوار اواخر ۶۶ به همراه خانواده کشور را ترک و در خاکی دیگر به نام نروژ زندگی می کنند. مسعود قره خانی ۳۹ ساله حالا بی هیچ منع و محدودیتی بعنوان ریاست پارلمان نروژ انتخاب می شود در شرایطی که بسیاری از ایرانیان حاضر در ایران بنابر فهم و تفسیر فقهای شورای نگهبان حتی با اتکاء بر خواست و انتخاب اکثریت ملت حتی شایسته فعالیت سیاسی - اجتماعی تا حضور در مجلس ایران نیستند باید به زندگی صرف رعیتی اکتفا و شکرگزار باشند.
✍️تشخیص اینکه جوانان و نخبگان ایرانی که از حیث روحی و روانی از امکان خروج از کشور و انتخاب میهنی جدید برای زندگی محترمانه و کم دغدغه برخوردارند کدام کشور را برای زندگی مولد امید به آینده انتخاب خواهند کرد حتماً کار دشواری نیست کشوری به نام ایران که در صورت نیاز می توانی افتخار جان دادن به نامش را داشته باشند، اما به وقت توزیع قدرت و ثروت تنها می باید ناظر نزول و جلوس قوم آقازاده ها و دامادها باشند یا کشوری که حتی بعنوان خارجی مهاجر می توانند چون مسعود قره خانی بدون توجه به ملیت ، دین ، باورهای فکری و اعتقادی به موقعیت ممتاز فردی تا تکیه بر ریاست پارلمانشان برسند.
✍️قره خانی برای طی مراحل سیاسی تا رسیدن به ریاست پارلمان کشور مورد مهاجرت هیچ راهی جز اثبات شایستگی ندارد، اما قالیباف پس از شکست در انتخابات قبلی ریاست جمهوری با شرکت در انتخابات حداقلی مجلس در ۹۸ و رسیدن به ریاست مجلس می رسد و شایستگی ویژگی اکتسابی بسیار مهمی است که البته در هیچ مرحله از مدیریت های تفویضی مورد نیاز نبوده و نخواهد بود.
✍️اینکه چرا بسیاری از کشورها از خشکی و بی آبی مفرط به آبادانی و رونق و رفاه پایدار در زندگی رسیدند و ما از سرسبزی و آبادانی به خشکی دریاچه ها و رودخانه ها تا تبدیل جنگل ها به کویر لم یزرع رسیده و در آستانه وقوع درگیری تا جنگ مردم با مردم برای به دست آوردن سهم بیشتری یا نه سهم حداقلی آب ، نان و مقداری هوا که بتوانند زنده بمانند رسیده ایم بماند، اما شاید بخش بزرگی از پاسخ سوالاتی از جنس مذکور در فهم این نکته باشد که بسیاری از جوانان و نخبگان کشورمان براین باورند که در هر کجا جز کشورشان از امکان رشد و پیشرفت برخوردار و می توانند زندگی بی دغدغه را چون مسعود قره خانی و بسیاری دیگر در بالاترین مراتب ممکن تجربه کنند و در کشور محل مهاجرت نزدیک تر به چرخه مدیریت و موقعیت دیده شوند. ۵آذر۰۰
|