امام خمینی به همان صراحت و سادگی ساختن «باب النساء» برای مسجدالنبی، حضورزنان مسلمان در عرصه های اجتماعی و سیاسی را از نظر شرع «جایز» اعلان کرد و تنها همان رعایت حدود شرعی را لازم دانست و دیگر افزوده های رسوب شده از جاهلیت را از دامن فرهنگ اسلام زدود.
جماران: آفریدگار حکیم در آفرینش حیرت زای هستی، عالم را در خدمت آدم در آورد تا او به مقتضای فطرت و نفس ملهَم به فجور و تقوی، و به حکم خرد خداداد و به مدد تعالیم وحیانی انبیاء و اوصیاء(علیهم السلام) به «معرفت» حقیقی و شایسته انسان برسد و در پرتو آن با نردبان «عبودیت»، «سعادت» را در آغوش گیرد.
اما دار دنیا که دار تنازعات و تزاحمات ناشی از شهوات و تمایلات است، در برهه هایی به جای ایجاد مناسبات عقلانی در زندگی، جاهلیت به جای عقلانیت میداندار بوده و میباشد. از جمله در دوره تاریکی که تعالیم محمدی(ص) از دو سر چشمه قرآن و سنت جوشیدن گرفت، بشر گرفتار وضعیت و مناسباتی بوده که در ادبیات کتاب و سنت از آن با تعبیر «جاهلیت» یاد شده است.
یکی از میوه های تلخ جاهلیت، ظلم و ستم و إعمال انواع خشونت در حق «زنان» بوده است؛ نه شخصیت کامل انسانی این آفریده ممتاز الهی شناخته می شد و نه حق و حرمت او در مناسبات زندگی خانوادگی و اجتماعی پاس داشته می شد. اما نگاهی به آیات هدایتگر قرآن و دلالت های سنت و سیره نبوی و استمرار آن در گفتار و رفتار عترت طاهره(ع) ترسیم کننده سیمای زیبای انسانی زن و اهتمام به حفظ حرمت او و اذعان به حقوق او می باشد.
قرآن آنجا که از «جعل خلیفه» الهی در زمین سخن گفته، مرادش انسان بوده، جدای از جنسیت و زن یا مرد بودن، همانگونه که وقتی مالکیت مردان نسبت به کسب و کارشان را تشریع کرده؛ بلافاصله از حق مالکیت «نساء» و زنان نیز با صراحت و بدون لکنت سخن گفته است.
آنگاه که از بیعت مسلمانان با پیامبر اکرم(ص) سخن به میان آورده که به مثابه رأی دادن در حکومتهای دموکراتیک میباشد؛ به پیامبرش دستور میدهد که اگر «مؤمنات» و زنان با ایمان آمدند تا با تو در اموری بیعت کنند، با آنها بیعت کن.
گرچه مسیری را که قرآن گشوده بود، در سنت و سیره نبوی با اهتمام زیاد پیگیری شد و ائمه اهل بیت(ع) بر آن پای فشردند، اما «جاهلیت» کهنه در آن زمانه و در ذهن و ضمیر مسلمانان، چنان ریشه داشت که پس از تحولات نامیمون دوره پس از پیامبر، در لباس اسلام باز تولید شد و سنت جاهلی به عنوان سنت اسلامی بزک و معرفی گردید. در نتیجه، شخصیت و حقوق الهی ـ انسانی زن که در قرآن و سنت تشریح شده بود، به دست فراموشی سپرده شد به گونه ای که پس از چهارده قرن در همان سرزمینی که آیه آیه قرآن نازل شده بود و پیامبر اکرم(ص) با مجاهدات طاقت سوز خود و مؤمنان راستین همراه، جاهلیت شرک آلود را به عقلانیت قرآنی بدل کرده بود؛ زنان حق داشتن شناسنامه نداشتند، چنانکه در میان پیروان اهل بیت نیز، سنن جاهلی باز تولید شده، کم شمار نمی باشد!
در حالی که میلیون ها زن و مرد هر ساله به مکه و مدینه سفر می کنند و حج خانه خدا به جا می آورند و حضرت رسول و اهل بیت او(علیه و علیهم السلام) را زیارت می کنند و در مسجد النبی در کنار «باب جبرئیل» «باب النساء» را می بینند و در چند روز اقامت در مدینه از آن در داخل و خارج می شوند؛ در کتابهای حدیث و فقه و آداب می نویسند و می خوانند و میپذیرند:«مسجد المرئه بیتها»!
و در حالیکه پیامبرشان فرمود:«طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه» برای حق تحصیل و برخورداری از داشن و دانایی دختران و زنان موانع عدیده ایجاد می کنند و بر این جاهلیت خود مهر شریعت می زنند!
در حالی که پیامبر خاتم(ص) فرمود: «من اصبح ولم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» در جوامع و کشورهای به اسم اسلامی، از حضور اجتماعی و ایفای نقش سیاسی زنان به نام دین و فقه و شریعت جلوگیری می شود! اما در این میان از پس سایه سنگین ظلم تاریخی به زنان؛ یکی از ابعاد اندیشه امام خمینی که در جریان وقوع مبارزات ضداستبدادی، ضد استعماری و رخداد انقلاب اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران تجلی کرد؛ همانا اذعان به شخصیت ارزشمند انسانی زنان و بانوان و اصرار بر بهره مندی آنان از حقوقشان بوده است.
امام خمینی به همان صراحت و سادگی ساختن «باب النساء» برای مسجدالنبی، حضورزنان مسلمان در عرصه های اجتماعی و سیاسی را از نظر شرع «جایز» اعلان کرد و تنها همان رعایت حدود شرعی را لازم دانست و دیگر افزوده های رسوب شده از جاهلیت را از دامن فرهنگ اسلام زدود.
حضرت امام در نظام جمهوری اسلامی، حق رأی دادن زنان و حق رأی گرفتن ـ انتخاب کردن و انتخاب شدن را از نظر شرع و در جایگاه فقیهی صاحب فتوی و مرجع تقلید میلیونها زن و مرد مسلمان، جایز اعلان کرد، همانگونه که حضور زنان را در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، دفاعی و ... جایز دانست که تنها قید و شرط آن رعایت حدود شرعی می باشد. چنانکه در جریان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی با اصل حق رای زنان مخالف نبوده است.
این فکر و فقه و به دنبال آن، عملکرد و کارنامه، معنایش احیاء شخصیت اسلامی زنان می باشد که به ویژه در عصری که کشاکش دو نگاه افراطی و تفریطی درباره شخصیت و حقوق زنان در حال کشمکش است، ارج و ارزش خاص خود را نشان میدهد و راه را بر إعمال خشونت علیه زنان می بندد.
در جامعه مذهبی ایران نیز به مانند دیگر جوامع مسلمان نشین، در مواجهه با تمدن جدید مغرب زمین، تفکر محدودیت و خانه نشینی زنان به نام دین، و حضور بی حد و مرز زنان در همه امور و در همه عرصه ها به نام تجدد و مدرن بودن در حال جدال بودند و در این میانه اندیشه متعادل و معتدل اسلامی نشئت گرفته از قرآن و سنت از زبان امام خمینی مطرح شد و یا در آثار قلمی شاگرد و پرورش یافته مکتب او استاد شهید آیت الله مطهری تبیین گردید.(ر.ک به: مسئله حجاب و نظام حقوق زن در اسلام).
تعالیم و آموزه های اسلام در حوزه های مربوط به شخصیت و حقوق زنان، در این قرائت و تفسیر در نهایت متانت و استواری حافظ حقوق زنان و مانع هرگونه خشونت علیه آنان است.
یعنی اگر در سطح جهانی روز 25 نوامبر به عنوان «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» اعلان شده و از این پنجره خدماتی به این قشر مظلوم شده و می شود، ما مسلمانان با بازگشت منطقی به تعالیم اسلام و باز فهم و پالایش اندیشه اسلامی در این ساحت، باید جلودار و پیش آهنگ جهانیان در احیاء و جانبداری از حقوق نیمه مظلوم انسانیت-زنان- باشیم و هرگونه خشونت خجالت آور علیه آنان را نه تنها محکوم بدانیم که از آنها ممانعت و جلوگیری نماییم تا در جهان اسلام نه «بوکوحرام» در افریقا جولان دهد و نه «طالبان»، شخصیت و حقوق زنان مظلوم افغانستان را پایمال قدرت طلبی نژادپرستانه خود سازد. در این مجال محدود بازخوانی گوشهای از اندیشه امام خمینی درباره زنان مغتنم است، چرا که شناخت و عملی نمودن آنها مسدودکننده هرگونه إعمال خشونت علیه آنان میباشد.
در یک چشم انداز کلی حضرت امام با معرفی و تکریم از بانوان بزرگ؛ یعنی حضرت فاطمه(س)، حضرت خدیجه(س)، حضرت زینب(س) و حضرت مریم(س)، علاوه بر گرامیداشت شخصیت و کمالات آنان؛ به جامعه مخاطب الگوهایی را معرفی میکرد تا همگان به ویژه بانوان، آنان را اسوه و سرمشق زندگی خود قرار دهند.
ایشان همچنین سرفصل های «جایگاه و حقوق زن در اندیشه اسلامی» و «نقش خانواده و زنان در تربیت انسانها»، «فعالیت های زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی»، «نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی» و «زنان در دفاع مقدس» را در بیانات و پیامهای خود مورد اهتمام قرار میداد، چنانکه نسبت به «جنایات و نقشههای استعماری دربارة زنان» توجه و هشدار می داد تا بانوان به شکلی دیگر اسیر خودخواهی های استعماری نشوند و به نام «آزادی و حقوق زن» گرفتار جاهلیت جدید نگردند.
حضرت امام درباره روز زن و شخصیت حضرت زهرا(س) می گوید:
«[روز زن] روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است، یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانی در او جلوه گر است.»(صحیفه امام، ج 7، ص 341)
ایشان در توصیف عظمت صدیقه طاهره(س) نوشته:
«زنی که در حجره ای کوچک و محقر، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت أعلی می درخشد.»(همان، ج 16، ص 192)
از نظر ایشان حضرت زهرا(س) مانند پدر بزرگوارش «الگو» است:
«الگو حضرت زهرا(س) است. الگو پیغمبر اسلام است. ما وقتی مملکتمان اسلامی است، وقتی می توانیم ادعا کنیم که جمهوری اسلامی داریم، که تمام این معانی که در اسلام است تحقق پیدا بکنند.»(همان، ج 7، ص 533)
حضرت امام خدمت اسلام به زن را در تاریخ بی سابقه می داند:
«اسلام به زن خدمتی کرده است که در تاریخ همچو سابقه ای ندارد. اسلام زن را از توی لجنزارها برداشته آورده شخصیت به او داده.»(همان، ج4، ص 428)
«اسلام می خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آن چیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده، خدا می داند به مرد خدمت نکرده؛ آنقدر که به زن خدمت کرده. شما نمی دانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده.»(همان، ج 4، ص 428-427)
از نظر ایشان باید «زن به مقام والای انسانیت خودش باشد نه مَلعَبه باشد... زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.»(همان، ج 6، ص 300)
ایشان دیدگاه اسلام درباره زنان را چنین تبیین کرده است:
«اسلام زن را مثل مرد در همۀ شئون ـ در همه شئون ـ همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. همان طوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند.... زنها مقام کرامت دارند. زنها اختیار دارند؛ همان طوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما [زنان] را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.»(همان، ج 6، ص 300/299)
از نظر حضرت امام آزادی زنان در همه ساحت ها جاری می باشد و او تنها وظیفه دارد، حدود شرعی را رعایت کند و پر پیداست که شرع مطهر نبوی «شریعت سهله سمحه» است و در همان حال که حدود و چارچوب های مشخص خود را دارد و همه آنها برای فراهم آوردن مصلحت و دفع و دوری از مفسده می باشد و هدف نهایی آن نیل به کمال و سعادت است. اما نباید به نام شریعت و احکام دینی آزادی های زن را محدود کرد و «حدود خود خواسته» را به عنوان «حدود شرعی» وانمود کرد که این خود إعمال خشونت نابخشودنی، هم در حق زنان و هم در حق اسلام است.
امام به صراحت می گوید:
«در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن می تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند.»(همان، ج 5، ص 294)
ایشان درباره شخصیت سازنده زنان می گوید:
«مردها در دامن شما [زنان] بزرگ شدند؛ شما تربیت کننده مردها هستید. قدر خودتان را بدانید. اسلام قدر شما را می داند.»(همان، ج 6، ص 358)
«اسلام از شما این معنا را می خواهد که بچه های خودتان را در دامنهای خودتان مهذب کنید؛ و دامن خودتان را منوّر کنید به نور این بچه های اسلامی که اینها فرزندان اسلامند و بعد از این، مقدرات اسلام و مملکت خودتان به دست آنهاست.»(همان، ج 7، ص 239)
در نگاه امام خمینی و بر اثر رهبری های روشنگرانه ایشان، زنان در جریان تحول بزرگ انقلاب اسلامی به چنان رشد و کمالی رسیدند که گوی سبقت را از مردان صالح و پرتلاش ربودند:
«من در جامعۀ زنها یک جور تحول عجیبی می بینم که بیشتر از تحولی است که در مردها پیدا شده، و آن قدری که این جامعۀ محترم به اسلام خدمت کردند در این زمان، بیشتر از آن مقداری است که مردها خدمت کردند.»(همان، ج 11، ص 509-510)
و حتی در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خود بر این نگاه مهر تأیید می زده و می نویسد:
«ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایی که توطئۀ دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند؛ »(همان، ج 21، ص 397-398)
یکی از مهم ترین و بزرگترین جلوههای عظمت بانوان، رسالت «مادر بودن» است که به واقع همان رسالت «انسان سازی» است و امام خمینی در این باره در سفارش و وصیتی بلیغ به فرزند عزیزش سیداحمد چنین نوشته است:
«حقوق بسیار مادرها را نمی توان شمرد و نمی توان به حق ادا کرد. یک شبِ مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ارزنده تر است. متجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانی مادر، بارقه رحمت [و] عطوفت رب العالمین است.
خداوند تبارک و تعالی قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبیت خود آمیخته، آن گونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسی جز مادران در نیاید و این رحمت لایزال است که مادران را تحملی چون عرش در مقابل رنجها و زحمت ها مرحمت فرموده.»(همان، ج 16، ص 225)
باشد که عموم مسلمانان و حکومت ها و حاکمان مسلمان با شناخت درست از اسلام، تجسم همه آموزه های اسلامی و به ویژه شخصیت و حقوق زنان باشند و از این طریق در عمل ـ نه ادعا ـ راه را بر هرگونه إعمال خشونت علیه زنان ببندند، که در این صورت مایه آبروی اسلام و اولیاء عظمی الشأن دین خواهند بود و می توانند ادعا کنند که برای بشریت پیام تازه و سازنده ای دارند.