اینجا آخر دنیاست... گزارشی تکاندهنده از وضعیت پناهجویان افغانستانی در مرزهای ایران
مرزهای ایران در سه دوره شاهد مهاجرت افغانستانیها به ایران بوده است. یکی قبل از حضور طالبان در افغانستان که شامل مهاجرین کار یا تحصیل بود و تعداد آنها زیاد نبود. دوره دوم در زمان ورود طالبان به قسمتهای شمالی افغانستان بود که به میزان قابل ملاحظهای تعداد این افراد افزایش پیدا کرد، بطوری که حدودا روزانه هفتصد الی هزار نفر به مرزها مراجعه میکردند و دوره سوم بعد از سقوط کابل در مردادماه 1400 بود.
بعد از سقوط کابل روزانه هزاران نفر که فارغ از همه چیز، زندگی خود را رها کردهاند به سمت مرزها روانه میشوند. این افراد پناهجوی جنگی و ناچار به فرار هستند.
مدت هفتادوچهار روز است که در مرز خدمت میکنم و حدودا از 80 هزار پناهجو در این روزها پذیرایی کردهایم. شرایط بسیار سختی در مرزها وجود دارد. مهاجرینی که به مرزها میرسند چندین روز آب و غذا نخوردهاند و مضطر هستند. در مرزها نیز آب شرب و غذا وجود ندارد و هوا به شدت سرد و خشک است.
خدمات پویش ما شامل آب معدنی، شیرخشک به همراه شیشه شیر برای نوزادان، پک لوازم بهداشتی بانوان، غذای گرم، دارو، پتو و... میباشد. مرز ملیک اصلیترین جاییست که مهاجرین در آنجا تجمع میکنند. بیشترین خدمات در این مرز صورت میگیرد.
مرز شبیه آخر دنیا شده است. کیلومترها دیوار بتنی و سیم خاردار که به سیمخاردارها چفیه، چادر، کوله پشتی و...گیر کرده و پاره شده است. این مهاجرین به امید زندگی بهتر نیامدهاند. از جنگ گریختهاند. آنها پناهجویان جنگی هستند.
ما، تنها رسانه مقاومت را که لایوهای جناب جعفریان است، هر شب نگاه میکنیم. روزی که درباره کوچ اجباری از دایکُندی صحبت گردید به میان جمعیت رفتیم. پرسیدیم کسی از دایکُندی در جمعیت حضور دارد. دهها نفر بلند شدند. اتفاقاتی را که بر آنها گذشته بود، جویا شدیم. همه چیز واقعی و درست بود. زمین و خانههای آنها را گرفته و به طالبها سپرده بودند. میگفتند اگر برگردیم سقفی وجود ندارد که زیر آن زندگی کنیم.
ایران همیشه طرفدار مستضعفان بوده است، پس عملکرد دولت ما باید با عملکرد دیگر دولتها متفاوت باشد. وقتی که دیدیم از طرف دولت حمایتی وجود ندارد، افراد خودجوش به مرزها آمدند و پویش را به راه انداختند.
گله من از خبرنگارانی است که با یک ذهنیت ثابت از ایران به افغانستان سفر میکنند و انتظار دارند شهروندان افغان حقیقت را در حضور طالبان برای آنها بازگو کنند. هر خبرنگار عزیزی که علاقه به دیدن افغانستانِ بدون روتوش و واقعی دارد باید به مرزها سفر کند تا حقیقتِ نتیجه سلطه طالب را ببیند. در اینجا همه نوع افراد از تمام ولایات حضور دارند تا حقیقت را برای شما بگویند.
گله دیگرم از تمام دوستان افغانستانی است که پاسپورت و شناسنامه ایرانی دارند و مقیم ایران هستند. اگر توانایی حضور و کمک در مرزها را دارند به لب مرز بیایند. سهمی در این امر داشته باشند.
برای شرکت در این پویش هیچ محدودیتی وجود ندارد. هرکسی با هر شرایطی، جنسیتی و توانایی اعم از آشپز، پزشک، پرستار و... را به شدت نیازمندیم. شرایط اینجا بسیار سخت و طاقت فرساست. نیاز به نیروی کار بسیار است.
از نظر مالی تنها 13 روز دیگر توان خواهیم داشت. این پویش مردمیست و همه کمکها از طرف مردم ایران و افغانستانیهای مقیم ایران و برخی عزیزانِ خارج از کشور تامین شده است.
احساس میکنم گوشهای از مقاومت در مرزها جریان دارد. هر عزیزی علاقهمندِ کمک به مردم افغانستان است باید بداند که مکانِ کمک به این مردم لب مرزهاست. اگر دانشجو، طلبه، پزشک، پرستار و آشپز هستید، حضور یک روزه، دو روزه و چندماهه شما بسیار ارزشمند است.
در اینجا معذوریتهایی وجود دارد. مثلا اجازه عکس و فیلمبرداری وجود ندارد. متولی اجرایی این کار "قرارگاه انقلابی بدون مرز" هست که عزیزان میتوانند با مراجعه به صفحههای اجتماعی مربوط به آن، از جزئیات هزینههای انجام شده مطلع شوند.
27 آبان 1400
*بعد از سقوط کابل، روزانه هزاران نفر که زندگی خود را رها کردهاند، به طرف مرزها روانه میشوند. این افراد پناهجوی جنگی هستند
*در 74 روز گذشته که در مرز خدمت میکنم، از 80 هزار پناهجو پذیرائی کردهایم
*شرایط بسیار سختی در مرزها وجود دارد. مهاجرینی که به مرزها میرسند، چندین روز آب و غذا نخوردهاند و مضطر هستند
*بسیاری از پناهجویان از اهالی دایکُندی هستند که طالبان خانههای آنها را تصاحب کردهاند و اگر برگردند سقفی وجود ندارد که زیر آن زندگی کنند
*خبرنگارانی که دنبال واقعیت هستند به مرزها سفر کنند تا نتیجه سلطه طالبان را ببینند
*اینجا به نیروی کار نیاز فراوانی وجود دارد. هرکس با هر توانائی که دارد اعم از آشپز، پزشک، پرستار و... میتواند بیاید و به این انسانهای مظلوم کمک کند.
|