شعور مردم را دستکم نگیرید وزیر محترم کشور بپذیرید دنیای امروز، دنیای واقعیتهاست. دنیای ارزیابیها، تحلیلها و نظرسنجیهای صحیح است. وظیفه دارید متناسب با فهم و درک اکثریت غالب جامعه امروز ایران گفتار و عملکرد داشته باشید. بپذیرید انتخاب و انتصاب استانداران حق طبیعی دولت و همچنین وزارت کشور است اما طبق کدام نظر سنجی و ارزیابیهای مردمی، انتصاب استانداران نظامی را، خواست و مطالبه مردم و نخبگان بیان میکنید؟ چرا توپ را به زمین مردم میاندازید؟ انتصاب نظامیان به نام مردم دور از انصاف است. آقای وزیر کشور شما شهره به اخلاقمداری هستید اما بپذیرید حفظ اخلاق در سیاست امروز، با وجود جنگ پیدا و پنهان قدرت سخت است. بنابراین به دنبال توجیه برای انتصاب استانداران نظامی نباشید. ادبیات غالب زیر پوست جامعه میگوید: نظامیگری خود یک تخصص است بنابراین نظامیها اگر در فضای غیر مرتبط و غیر تخصصیشان، جانمایی شوند، کارایی و کارآمدی لازم را نخواهند داشت. بپذیرید همانطور که یک اقتصاددان فن و فنون نظامیگری را نمیداند یک نظامی هم فن و فنون اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ...را دقیق نمیداند! بنابراین در فضایی که جامعه امروز ایران، با مشکلات عدیده اقتصاد و معیشت دست و پنجه نرم میکند چیدمان نظامیها در مراکز استانها تحت عنوان استاندار، توجیه حل و فصل مشکلات را نمیدهد. بر همین اساس اکثریت ملت احساس میکنند، پشتوانه چنین انتصابهایی نشات گرفته ادامه وضع موجود است. بپذیرید جامعه امروز ایران از نظر قد، قواره و مختصات ذهنی، رشد یافته به حساب میآیند بنابراین اگر کنشهایتان غیر معمول و در فضای عادیسازی وضعیت موجود نباشد واکنش اکثریت ملت نیز غیرعادی و به تعبیری غیر قابل پیشبینی خواهد بود. تا زمانی که پیوسته و مداوم در فضای پیشگیری و مهار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ...باشید، نه تنها مشکلات حل و فصل نخواهد شد بلکه به نوعی دچار انباشت مشکلات خرد و کلان نیز خواهید شد. بنابراین فکر و اقدام و عمل درست این است که با پذیرش مشکلات موجود به دنبال درمان و گرهگشایی باشید. در فضایی که اکثریت ملت احساس میکنند نقشی اساسی در اداره کشور ندارند استفاده از نام و اعتبارشان، آنان را ناراحت میکند. بنابراین لازم است با توجه به نقش کلیدی و اثرگذارتان، دیگر وزراء و حتی ائمه جمعه را هم، تفهیم موقعیت کنید تا نحوه مواجهه با جامعه امروز ایران را عمیقتر بیاموزند در غیر این صورت روز به روز فاصله ملت- دولت به معنی و مفهوم عام، بیشتر خواهد شد. متاسفانه یکی از پاشنه آشیلهای امروز مملکت، عدم درک و شناخت صحیح اکثریت است. این جدایی و دوری مشهود شده است و ادامه چنین روندی یک بازی باخت- باخت است. تاریخ گواه این مدعاست اگر حکمرانان جوامع، متناسب با خواست و مطالبات و همچنین ذائقه اکثریت ملت اقدام و عمل نکنند، در فرآیند زمان شکست را تجربه خواهند کرد. بنابراین ضربالمثل«چرا عاقل کند کاری- که باز آرد پشیمانی» میتواند سرفصل ادبیات ذهنی اکثریت مسئولان باشند تا تصمیمسازی و تصمیمگیریهایشان بر اساس واقعیتهای جامعه و همچنین بر اساس آینده خوانی باشد. رَوند طبیعی حرکت جامعه، زبانِ گویای ملت است، بنابراین اگر متوجه فکر و زبان اکثریت نباشید هرگونه اقدام و عملی به تعبیری اقدام و عمل نارسا به حساب میآید.
*آرمان ملی
|