قیس قریشی کارشناس مسائل خاورمیانه به جماران گفت: فضای دو دههی اخیر منطقه آمریکا را به این نقطه رسانده که دیگر نمیتوانند با وارد کردن فشار بر ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند در خاورمیانه به اهداف خود برسند ازاین رو امروز آنها به این جمعبندی رسیدهاند که باید بر سر برخی منافع مشترک در منطقه با ایران به تفاهم و یک آتش بس رسید که بتوانند راحت و بدون دغدغه بر اولویتهایشان در دریای چین و شرق دور متمرکز شوند.
در منطقه خاورمیانه هر روز شاهد اتفاقات جدیدی هستیم؛ اتفاقاتی چون تحرکات تروریستی رژیم صهیونیستی، ترور الکاظمی و از سرگیری مذاکرات ایران با عربستان و نیز تعیین دور جدید مذاکرات برجامی؛ که همه نشان از آن دارد که باید خود را برای تحولات جدید در منطقه آماده کنیم. امروز آمریکا و عربستان سعودی دیگر نمیخواهند در منطقه هزینه بدهند و این کاهش تنش میتواند وضعیت بهتری را برای ایران رقم بزند.
قیس قریشی کارشناس مسائل خاورمیانه در این خصوص به جماران می گوید: تا زمانی که تنش با ایران در عراق، سوریه، یمن، لبنان و حتی در افغانستان ادامه داشته باشد آمریکا نمیتواند با خیال راحت از منطقه خارج شود، البته خروج آمریکا هم میتواند یک خلاء قدرت در منطقه بوجود بیاورد. در واقع خروج از منطقه خاورمیانه بدون تفاهم با ایران ممکن نیست چون برنده بی چون و چرای آن با وضعیت فعلی ایران است.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با قیس قریشی را در ادامه بخوانید:
وی در پاسخ به این سوالی در خصوص برخی فرضیه ها مبنی بر اینکه «بعد از تلاشهای کوشنر و آغاز به اصطلاح عادیسازی روابط تعدادی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و البته تحرکات تروریستی و خرابکارانه این رژیم در ایران، موازنه قوا به نفع محور عبری-عربی شده است»، اظهار کرد: تحولات اخیر منطقه مخصوصاً در بحث عادیسازی روابط حکام برخی کشورهای عربی با اسرائیل به صورت دستوری از جانب قدرتهای جهانی بخصوص از سوی دولت سابق آمریکا بوده و در بین مردم این کشورها حمایت و بنیه اجتماعی نداشته و ندارد.
وی افزود: بر این اساس، افکار عمومی جهان عرب و حتی منطقه خلیجفارس با دولتهایی چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی ضدیّت پیدا کردهاند. امروز هم که شاهد عادیسازی رابطهی حکومت بحرین با رژیم اسرائیل هستیم، مشاهده میکنیم که اکثریت مردم بحرین به صراحت مخالفت و اعتراض خود را به این اتفاق اعلام کردند که با سرکوب حکومت بحرین روبرو میشوند. از سوی دیگر، مردم کویت، حکومت و مردم عمان و حتی قطریها نیز به این اعتراضات پیوستند و تا آنجایی که اطلاع دارم بخش بزرگی از جامعه عربی حوزه خلیج فارس مخالف عادیسازی رابطهی حکومتهای خود با اسرائیل هستند.
قریشی یادآورشد: این حوادث و اتفاقات در دوران ترامپ و توسط دولت آمریکا به صورت دستوری و بخشنامهای به حاکمان عرب منطقه ابلاغ شد، زیرا اسرائیل در دوران ترامپ خیلی به دولت آمریکا فشار وارد میکرد تا حکومتهای عربی حوزه خلیج فارس را برای رابطه با اسرائیل راضی کند.
افکار عمومی منطقه به شدت با عادی سازی روابط مشکل دارند
وی با اشاره به اینکه روابط اسرائیل با کشورهای عربی خلیج فارس تا امروز به صورت پنهانی و زیر پوستی بوده و البته قبل از تشکیل جمهوری اسلامی این روابط بین برخی کشورهای عربی با اسرائیل وجود داشته است، گفت:کشورهایی چون مصر، اردن، مراکش، امارات متحده عربی و کشور عربستان سعودی نیز با اسرائیل رابطه داشتند و امروز این رابطه را علنی کردهاند، اما افکار عمومی منطقه به شدت با عادیسازی روابط مشکل دارند.
قریشی تصریح کرد: جنگ غزه و قرار گرفتن دولتهایی چون سعودی، امارات و بحرین در کنار اسرائیل مصداق بسیار خوب و روشنی بود تا به همگان ثابت کند سطح روابط کشورهای عربی با اسرائیل تا چه اندازه نزدیک است. جامعه عربی در موضوع رابطه با اسرائیل در فضای مجازی المانها و نمادهای مشخصی و البته زاویه تندی با این عادی سازیها داشت. با وجود این عادیسازی روابط، جوامع عربی به این نتیجه میرسند که ارادهای مشترک میان حکومتهای آنها در حمایت از فلسطینیها وجود ندارد. با چنین فضایی و قاطعیت ایران در حمایت از مردم فلسطین من فکر می کنم اتکاء ایران به چنین هژمون فرهنگی ای در منطقه به توسعه فکری و فرهنگی ایران در بین جوامع عربی خیلی کمک میکند.
به دلیل اعتقاد نداشتن ایران به رسانه و افکار عمومی جنگ رسانهای علیه ایران ساماندهی شده است
این کارشناس خاورمیانه با ابراز تأسف از اینکه امروز محبوبیت ایران با توجه به اینکه خیلی اعتقادی به رسانه و افکار عمومی چه در داخل و چه در منطقه و جهان نداشته آسیب خورده است و به همین خاطر یک جنگ رسانهای سازماندهی شده علیه ایران به راه انداختهاند، افزود: در دههی گذشته جمهوری اسلامی به این جنگها توجهی نداشته است. البته از سویی هم میبینیم که این تصویر مخدوش از محبوبیت ایران با عملکرد خوب حزب الله در کشور لبنان بازسازی شده، ولی هنوز هم در افکار عمومی بسیاری از جامعه عربی این تصویر آسیب خورده است.
وی یادآور شد: با وجود هژمون فرهنگی ای که در منطقه داریم و یک سابقهی چند هزار ساله در روابط ملت ما با ملتهای همسایه و تأثیر فرهنگی ایران بر فرهنگ و تاریخ ملتهای منطقه، روشهایی که اسرائیل و عربستان سعودی علیه ایران به کار می برند در کوتاه مدت میتوانند محبوبیت ایران را تحت تاثیر قرار دهند، اما به دلیل همین نفوذ فرهنگی و تاریخی و در صورت استفاده مناسب و قدرتمند از ابزار رسانه توسط جمهوری اسلامی در بلند مدت شاهد خنثی شدن این توطئهها علیه ایران خواهیم بود.
نگاه سنتی به رسانه و افکار عمومی به نفع ایران نخواهد بود
قریشی با اشاره به برخی انتقادات به جمهوری اسلامی ایران در داخل عراق، گفت: گاهی حملاتی از سوی جامعه و مردم عراق به حکومت ایران صورت میگیرد، اما این موارد موجهای کوتاهی است و ایرانیها هم این را خوب میدانند که اثر چندانی، لااقل در کوتاه مدت و میان مدت، ندارد. من فکر می کنم ایران در آنجایی برنده است که سیاستهای منطقهای خود را با اتکا به فرهنگ و تاریخ مشترک با ملتهای منطقه پیش ببرد. تا امروز نیز این موضوع باعث شده تا ایران در درگیریها و مقابله با بخشی از ائتلافهایی که علیه این کشور در منطقه شکل گرفته است دست بالاتر را داشته باشد.
وی ابراز عقیده کرد: به نظرم ما در کوتاه مدت و میان مدت آسیبی نخواهیم دید، زیرا ما خیلی عملگرا و واقع بین هستیم؛ اما در بلند مدت اگر نگاهمان به حوزه رسانه و افکار عمومی همان نگاه سنتی باشد باید احساس خطر کنیم و این خیلی به نفع ما نیست.
بسیاری معتقدند چین به عنوان رهبر و بزرگترین اقتصاد جهان معرفی خواهد شد
خبرنگار جماران سپس از قریشی پرسید، «چشم انداز و آینده منطقه با توجه به مذاکرات ایران و عربستان و نیز تعیین تاریخ دور جدید مذاکرات برجامی را چگونه میبینید؟» و وی پاسخ داد: امروز اولویتهای حکومت آمریکا تغییر کرده است، آنها خیلی به صراحت بیان کردهاند و عملا در افغانستان هم نشان دادند که پس از این تقریبا نگاهی ثانوی به منطقه خاورمیانه دارند. دریای چین و منطقه شرق دور منطقهای است که آمریکا به شدت از آن احساس خطر می کند و مخصوصا دههی پیشرو دههی بسیار حساسی برای آمریکاییها است.
وی در این زمینه افزود: بسیاری از اقتصاددانان معتقدند دهه سوئیچ قدرت اقتصادی در دنیا است و حداقل چین در این دهه به عنوان رهبر و بزرگترین اقتصاد جهان معرفی خواهد شد و به هر حال این موضوع برای آمریکاییها یک خطر امنیت ملّی محسوب می شود؛ اینکه بعد از حدود ۸۰ سال این جایگاه را واگذار کنند یک چالش بزرگ برای آینده آنها است.
قریشی یادآور شد: آمریکاییها پیشبینی میکردند حداقل یک دهه دیگر و در سال ۲۰۳۵ این اتفاق بفتد و البته با آغاز بحران کرونا و شرایطی که برای جهان و بخصوص برای آمریکا پدید آورد، اندیشکدهها در آمریکا و غرب رفتار آمریکا در مواجهه با انتشار ویروس کرونا را نقد کرده و گزارش میدهند که انتشار کرونا نشان داد اقتصاد آمریکا تا چه اندازه مستهلک شده است.
وی گفت: با فروکش کردن همهگیری کرونا، بیدار شدن دوباره اقتصاد آمریکا را شاهد هستیم که خیلی نتوانستهاند در برابر اژدهای چینی تاب آوری خود را بالا ببرند. به خصوص دو دهه درگیری و گرفتار شدن آنها در خاورمیانه مخصوصا در افغانستان و عراق از سویی و نزاع با ایران که حالا بعد از ۲۰ سال اعتراف میکنند که نمیتوان آن را در زمین تاریخی جغرافیایی و فرهنگی چند هزار سالهی خود شکست داد، باعث شد آمریکاییها خیلی متوجه خطر چین نباشند.
آمریکا به این نتیجه رسیده باید بر سر منافع مشترک با ایران به تفاهم و آتشبس برسد
این کارشناس خاورمیانه اظهار کرد: به نظر من فضای دو دههی اخیر منطقه، آمریکا را به این نقطه رسانده که دیگر نمیتواند با وارد کردن فشار بر ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند در خاورمیانه به اهداف خود برسد. از این رو، امروز آنها به این جمعبندی رسیدهاند که باید بر سر برخی منافع مشترک در منطقه با ایران به تفاهم و یک آتش بس رسید که بتوانند راحت و بدون دغدغه بر اولویتهایشان در دریای چین و شرق دور متمرکز شوند.
وی گفت: با تمام این دادهها به همان اندازه که مذاکره برای بهبود حوزه اقتصاد کشور و معیشت مردم در داخل برای حکومت ایران یک نیاز جدی است، در مقابل برای آمریکا هم یک ضرورت و نیاز جدی محسوب میشود که بتوانند با کاهش سطح تنش با ایران و متحدین ایران در منطقه به اولویتهای خود در مناقشه با چین بپردازند.
خروج آمریکا از خاورمیانه میتواند خلا قدرت در منطقه را بوجود بیاورد
قریشی تأکید کرد: تا زمانی که تنش با ایران در عراق، سوریه، یمن، لبنان و حتی در افغانستان ادامه داشته باشد آمریکا نمیتواند با خیال راحت از منطقه خارج شود. البته خروج آمریکا هم میتواند یک خلاء قدرت در منطقه بوجود بیاورد. در واقع خروج از منطقه خاورمیانه بدون تفاهم با ایران ممکن نیست، چون برنده بی چون و چرای آن با وضعیت فعلی ایران است.
وی ادامه داد: از سویی آمریکا نمیخواهد مورد شماتت هم پیمانان خود قرار بگیرد. آمریکا در رابطه با عراق بعد از ۱۸ سال مورد شماتت اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قرار گرفته است، زیرا آنها معتقدند آمریکا عراق را در سینی طلا دو دستی تحویل ایران داد. چنین وضعیتی باعث میشود تا آمریکا به دنبال یک توافق ولو حداقلی با ایران باشد تا با این تفاهم با خیال راحت از منطقه خارج شود و خلا قدرتش باعث نشود ۱۰۰ درصد برگهای برنده دست ایران بیفتد.
آمریکا و اسراییل نمیتوانند قدرت و نفوذ ایران در منطقه را نادیده بگیرند
قریشی گفت: مشکل ما این است کشورهای منطقه با ائتلاف آمریکا و اسرائیل به دنبال این هستند قدرت و نفوذ تاریخی و جغرافیایی و حتی فرهنگی ما در منطقه را نادیده بگیرند. امروز نشانههایی هست که آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که این کار نشدنی است. در دو دههی گذشته آنها نتوانستند با نادیده گرفتن نقش تاریخی جغرافیایی فرهنگی نیروی انسانی و متخصص و اشراف اطلاعاتی و امنیتی ایران در منطقه کوچکترین دستاوردی در مناطق تماس و بحرانی مثل عراق سوریه لبنان و یمن به دست بیاورند.
با خروج آمریکا از منطقه ایران برنده ماجرا است
وی پیش بینی کرد: به نظر من همه این موارد آمریکا را به این نقطه میرساند که حضور در این منطقه با نگاه سنتی و تحلیل غلطی که نسبت به ایران وجود داشت بی حاصل و هزینه زا است. اما از این موضوع نیز نگران هستند که خلاء قدرت ناشی از خروج شان از منطقه باعث شود که ایران صد درصد برنده ماجرا باشد و به همین خاطر به دنبال تفاهم با ایران هستند.
فشار حداکثری در مقابل ایران تاثیرگذار نبوده و باعث قدرت بیشتر در منطقه بوده است
قریشی با بیان اینکه دوران فشار بر ایران در منطقه به سر رسیده است، یادآور شد: در دوره ریاست جمهوری ترامپ روی نقاط و موضوعات حساس و استراتژیک ایران انگشت گذاشتند و گفتند که ایران باید چنان کند و چنین نکند: ایران باید برنامه موشکی خود را تعطیل کند و غنیسازی اورانیوم در داخل مرزهای خود را تعطیل کند، ایران باید نفوذ منطقهای خودش را به صفر برساند؛ یعنی از عراق و سوریه خارج شود و حزب الله لبنان و انصار الله یمن را منحل کند.
وی افزود: آنها هر آنچه که به عقلشان میرسید و دم دستشان بود هم علیه ایران به کار گرفتند و حالا دوره ترامپ هم تمام شد، نه ایران از منطقه خارج و نه نفوذش کاهش پیدا کرد، حتی غنیسازی تعطیل نشد و تمام شروط پمپئو نقش برآب شد. آنها امروز اعتراف میکنند روش فشار حداکثری در مقابل ایران نه تنها کارا و تأثیرگذار نیست بلکه باعث شده قدرت ایران در منطقه بیشتر شود.
آمریکا بدون تفاهم با ایران نمیتواند روی مسئله چین تمرکز کند
قریشی گفت: در واقع آنها(آمریکایی ها) با این رفتار خود و تحریم ایران، فضایی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دادند تا در یک محیطی که هیچ نظارتی بر آن نیست قدرتش را در منطقه و بین همپیمانان خود افزایش دهد. همه اینها نتیجهاش این میشود که بدون لحاظ کردن قدرت ایران و عدم تفاهم با ایران، آمریکا نمیتواند روی مسأله چین و مخصوصا خاور دور تمرکز کند. برای روزی که آمریکا بخواهد با چین درگیر شود، منطقه باید آرام شود اما بدون لحاظ کردن و به رسمیت شناختن ایران به عنوان «بازیگر قدرتمند منطقهای» تحقق این آرامش امکان ندارد.
وی تأکید کرد: این ممکن نیست که شما جنگ رسانهای، امنیتی، اقتصادی و تروریسم را در منطقه آغاز کنید و از کشوری مثل ایران با تمام مزایا و تواناییها انتظار داشته باشید بنشیند و نگاه کند، قطعا واکنش ایران باعث میشود ناامنی را که در منطقه و علیه ایران ایجاد کردهاید به خود شما بازگردد.
تفاهم میان ایران و آمریکا را در پیش خواهیم داشت
این کارشناس خاورمیانه با بیان اینکه فکر می کنم تفاهمی را در پیش خواهیم داشت، گفت: لزوما بحث بر سر این نیست که چنین تفاهماتی حداکثری باشند. حتی اگر نگاه حداقلی به آن داشته باشیم وارد فضایی میشویم که آمریکا و متحدینش در منطقه بپذیرند بازیگر فعال و قدرتمندی به نام ایران وجود دارد که بدون وارد کردنش در معادلات منطقهای و ساختار تصمیمگیری خاورمیانه آرام نخواهد گرفت.
ترور الکاظمی یک موج تبلیغاتی بیست روزه و یک ماهه در عراق را به همراه دارد
خبرنگار جماران سپس به ترور الکاظمی نخست وزیر عراق اشاره کرد و از قریشی پرسید، «به نظر شما چه کسانی از این ترور سود میبرند؟ برخی معتقدند این اتفاق در حضور ایران در عراق تأثیرگذار است. آیا شما به این فرضیه معتقد هستید؟»
قریشی گفت: ابتدا باید دید منتفع چنین حرکتی چه گروه یا جریان و یا حتی بازیگران منطقهای در عراق هستند؟! ترور الکاظمی میتواند یک موج تبلیغاتی بیست روزه یا یک ماهه در عراق و منطقه بوجود بیاورد که با توجه به مخالفتهای جدی بین اکثر گروههای سیاسی شیعی و طرف داران شان در عراق با تجدید دوباره نخستوزیری آقای کاظمی بعید میدانم برای او و تیم تبلیغاتیاش خیلی مؤثر باشد.
وی یادآور شد: علی رغم حمایت و همکاری ایران از نخستوزیری مصطفی کاظمی، متأسفانه او نتوانست در داخل عراق و بین گروههای سیاسی تاثیر گذار توازن را ایجاد کند و از هفتههای آغازین کارش بصورت مشخص تلاش کرد که ارگان دولتی حشدالشعبی را تضعیف کند که این امر به خودی خود باعث شکاف عمیقی بین دولت او و بخش مهمی از گروههای سیاسی قدرتمند شیعه در عراق شد.
قریشی گفت: آقای کاظمی به شرطی کاندیدای شیعیان شد که انتخابات زودرس در عراق را بدون حضور خود و نزدیکان خود در انتخابات برگزار کند. شرط دیگر، مذاکره برای تحقق قانون مصوب پارلمان عراق و خروج نیروهای آمریکایی از آن کشور بود؛ اما درباره مورد اول آقای کاظمی خلاف توافق عمل کرد و از روزهای اول به نفع خود شروع به کار تبلیغاتی کرد و این باعث نگرانی گروههای سیاسی شیعه که او را برای این مقطع حساس انتخاب کرده بودند شد .
وی ادامه داد: امروز هم بعد از حادثه ترور، شبکههای تلویزیونی زرد در عراق با حمایت رسانههای کشورهای سعودی و امارات اسرائیل تلاش دارند مسأله ترور را بزرگنمایی کنند تا کاظمی بتواند برای کسب موافقت گروههای سیاسی شیعه برای تجدید نخستوزیری خود کارتهای برنده ای داشته باشد که البته بعید میدانم در نهایت تأثیر خاصی داشته باشد.
حذف فیزیکی الکاظمی که دورهاش تمام شده به نفع هیچ جریانی نیست
وی با «ناشناخته» خواندن ابعاد اتفاقی که چند شب قبل افتاد، تأکید کرد: پیامدهای چنین رفتار و حرکتی نه به نفع ایران و نه به نفع متحدین ایران در عراق و منطقه است؛ ایران آقای کاظمی را از هر جهت حمایت کرده، هرچند خیلیها معتقد هستند، وی در ایجاد توازن در رابطه بین آمریکا و متحدانش و ایران و متحدانش در عراق ناکام ماند؛ اما حذف فیزیکی نخست وزیری که دورهاش تمام شده و ضریب شانسش برای دور دوم نخست وزیری زیر بیست درصد است به نفع کدام جریان میتواند باشد؟! قطعا چنین حرکتی تماما برای ایران و متحدان ایران در عراق صرفا ضرر است.
اسرائیل میخواهد با هرج و مرج در داخل به کشورها آسیب بزند
قریشی با اشاره به اینکه هرج مرج و فروپاشی از درون، روشی است برای جنگ داخلی و تجزیه کشورها، ادامه داد: منتفع اصلی این وضعیت در منطقه اسرائیل است، زیرا باور دارد جایی که نمیتواند اثر مستقیم بگذارد و توان رویایی با حزب الله، حشدالشعبی و حتی ایران را ندارد، میتواند از داخل و با ایجاد هرج و مرج به کشورها آسیب بزند و با همین نگاه و تفکر که با ایجاد هرج و مرج در لبنان و کشاندن حزب الله به جنگ داخلی قدرت حزب الله را از درون لبنان تخلیه کرده و به این ترتیب با یک تیر دو نشان زده است. گامهایی که آقای سمیر جعجع و کتائب حزباللّه در لبنان ظرف یک سال گذشته برداشتهاند دقیقا قدمهایی منتهی به یک جنگ داخلی است.
تفکر اماراتیها در منطقه شبیه تفکر اسرائیلیها است
این کارشناس خاورمیانه با اشاره به اینکه حزب اللّه لبنان علی رغم قدرتش در برابر اسرائیل در طول یک سال گذشته صبر استراتژیک به خرج داده و اگر روزی یک جنگ داخلی به لبنان تحمیل شود حزب الله وارد چنین درگیری نخواهد شد، گفت: درباره گروههای مقاومت و حشدالشعبی در عراق و وقوع هر نوع جدال و نزاع داخلی در این کشور هم وضعیت همینطور است. در عراق هم یک نیروی ۱۶۰ هزار نفرهی مجهز داریم که ظرف ۴ سال جنگ با داعش هم ورزیده شده و هم پیروز آن جنگ بوده است و این در بلند مدت برای اسرائیل یک چالش امنیتی محسوب میشود. کشاندن چنین نیرویی و بخش سیاسی حامی آن به نزاعهای داخلی در عراق دو نفع میتواند برای اسرائیل و امارات داشته باشد.
وی گفت: تفکر اماراتیها در منطقه خیلی شبیه به تفکر اسرائیلیها است. آنها در وهله اول داستان تشکیل اقلیمها را میتوانند در عراق به صورت جدی پیگیری کنند و تجزیه عراق به سه اقلیم کردی، سنی و شیعی را دنبال کنند. چنین هدفی تنها در یک جنگ داخلی میسر میشود. آنها طی ۱۸ سال تلاش کردند و نتوانستند این موضوع را به سرانجام برسانند و این هدف مهمی برای آنها است، اگر جرقهی جنگ داخلی در عراق رقم بخورد این موضوع برای اسراییل به تحقق میپیوندد.
چالشهای امنیتی در عراق و لبنان شبیه اتفاقات سوریه در حال رخ دادن است
قریشی گفت: تفکر اماراتی ها در وهله دوم آن است که هرگونه نزاع مسلحانه در لبنان و یا عراق میتواند منجر به تخلیه توان بالای رزمی و تجهیزاتی حزب الله لبنان و حشدالشعبی عراق شود. این یک روش اسرائیلی است برای مقابله با چالشهای امنیتی که در لبنان و عراق پیش رو دارد. درست شبیه اتفاقی که در سوریه به کمک کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ترکیه انجام شد و باعث تضعیف ارتش این کشور شده است امروز ارتش سوریه هر چند برنده این نزاع و مسلط بر بخش بزرگی از خاک سوریه است، اما در نهایت توان و قدرت آن نسبت به یک دهه قبل بسیار کمتر شده و آسیبهای جدی دیده است.
رسانههای خارجی فارسی زبان قبح زدایی می کنند
وی گفت: این نمونهای است که اسرائیل حتی دربارهی نیروی نظامی ایران هم به دنبال آن است که این سیاست را در سوریه به سرانجام رساند و حالا در عراق و لبنان به دنبال به نتیجه رساندن آن است. حتی در ایران به دنبال ایجاد فضای رسانهای است. بخش فارسی رسانههای خارجی را رصد کنید؛ دقیقا قبح زدایی میکنند از خشونت، جنگ داخلی و نگاههای منطقهای و قومیتی عرب، کرد، ترک و با این روش به دنبال خارج کردن یک فرد ایرانی از زیر چتر شهروندی ایران و انداختن او زیر چتر قومیت، نژاد و مذهب است.
ایران و متحدانش غیر ممکن است به نزاع در عراق تن دهند
قریشی گفت: من فکر می کنم عراق، ایران و متحدین ایران هیچ علاقهای به وارد شدن به جدال و فتنه داخلی را نداشته و پرهیز هم خواهند کرد. در رابطه با این عمل تروریستی در عراق که خیلی هم مشکوک است، باید هیأتهای مستقل جنایی تشکیل شوند و ابعاد آن را دقیقتر ببینند و البته هنوز هم کسی مسئولیت آن را برعهده نگرفته است. ایران و تمام متحدانش غیر ممکن است به این نزاع تن دهند و میدانند عاقبت این جنگ داخلی باید بخش بزرگی از قدرتشان را صرف این جنگ کنند و میدانند چه پیامدهای سوءی برایشان به دنبال دارد.
وی در پایان یادآور شد: طی چند روز گذشته نیز ایران و هم نیروهای مقاومت و احزاب سیاسی متحد ایران در عراق اتفاق رخ داده را محکوم کردهاند.