بالاخره بعد از مدتها گمانهزنی و تو بیا و من بیا کردنها، قطار متوقف مانده مذاکرات هستهای با مسافرت علی باقری، معاون وزیر امور خارجه کشورمان، به بروکسل و دیدار و گفتوگو با انریکه مورا، هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام و معاون جوزپ بورل، به حرکت درآمده و باید دید اینگونه دیدارها چه میزان میتواند بر احیای برجام و دستیابی به توافق در مذاکرات موثر واقع شود. در این راستا برای بررسی این دیدار و همچنین دیدار قریبالوقوع جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، با روسایجمهور تروئیکای اروپایی «آرمان ملی» با حشمتا... فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالملل به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
مسیر تاریخی برجام را تا به امروز چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در موضوع برجام با پدیدهای به نام افزایش بازیگران مواجه هستیم و بنده این موضوع را حاصل تعلل در احیای برجام میدانم. تعللی که دو طرف اصلی داشته است؛ ایران و آمریکا، به هرحال من از قبل هم اعتقاد داشتهام که اصلا پرونده و موضوع هستهای دو طرف اصلی دارد که ایران و آمریکا هستند. دیگر طرفها سعی میکنند از زاویه منافع و امنیت ملی خودشان در برجام حضور داشته باشند. در حال حاضر مهمترین مسألهای که در موضوع دیپلماسی در دنیا وجود دارد، موضوع برجام است که در قالب یکی از پروندههایی که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد مطرح بوده، قرار گرفته است.کشورها و حتی سازمانهای قدرتمند روز دنیا در آن حضور داشته باشند و اینگونه بود که برجام شکل گرفت. به هر حال در گذشته برجام به نتیجه رسید یعنی زمانی که برجام تحریمهایی از لحاظ کمی (نه از لحاظ کیفی) اجرا شد، برداشته شده بود. با آمدن ترامپ و بهانهای که ترامپ برای خروج از برجام داشت این بود که بازیگران برجام بیش از حد غیر واقعی هستند، یعنی طرفهای اصلی ایران و آمریکا هستند و بازیگران دیگر منافع خودشان را پیش بردهاند. اشاره ترامپ به این بود که سیاستهای تحریم آمریکا بود که باعث شد مذاکرات شکل بگیرد ولی سود برجام به جیب کشورهای اروپایی، چین و روسیه رفت. این شرایط گذشت و ما مذاکرات احیای برجام را در مذاکرات وین داشتیم؛ در مذاکرات وین هم بعد از روی کار آمدن بایدن ایران وآمریکا سعی کردند که حداقل اجازه ندهند که بازیگران جدیدی اضافه بشود و مذاکرات برجام با 1+4 به صورت مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا پیش رفت که به جایی رسید که طرفین از آن بهعنوان توافق 90 درصد از آن یاد کردند. در آن زمان بر سر یک متنی به توافق میرسیدند، چون این توافق شکل نگرفت بازیگران دیگری اضافه شدند و بازیگران گذشته برای خودشان منافع تازهای تعریف کردند.
ارزیابی شما از دستاوردهای سفر علی باقری، معاون وزیر امور خارجه کشورمان، به بروکسل و دیدار و گفتوگو با انریکه مورا، هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام و معاون جوزپ بورل چیست؟
به هر حال معتقد هستم که دولت ایران مسیر اشتباه را طی میکند. هم مسیر بروکسل و هم مسیر روسیه، هر دو مسیر اشتباه است. تجربه خروج ترامپ نشان داد که کشورهای اروپایی نتوانستند آبباریکه اینستکس(INSTEX) را حتی در حد واردات غذا و دارو برای ایران فعال کنند و روسیه هم حاضر نشد با واسطه، حداقل صدهزار بشکه نفت ایران را صادر کند و ایران در بدترین شرایط تحریمی و بایکوت از طرف آمریکا قرار گرفت. خروج ترامپ از برجام نشان داد که بقیه اعضای برجام سیاهیلشکر هستند و ایران در حال حاضر مشغول مذاکره با سیاهیلشکرهای برجام است. مشکلی که وجود دارد این است که در داخل کشور برخی از جریانها هر زمان یک تحلیل واقعگرایانه در موضوع هستهای مانند تحلیلی که من ارائه میکنم بلافاصله اتهامهای گزندهای را وارد میکنند و شروع به تخریب میکنند مبنی بر اینکه به اصطلاح یک عده سعی میکنند آمریکا را به هر حال عمده کنند و اتهام به اصطلاح آمریکایی بودن را به افراد وارد میکنند. در صورتی که با اتهامها و تخریبها نمیشود واقعیتها را نادیده گرفت. واقعیت این است که موضوع هستهای یک چالش است که در شرایط فعلی دو طرف اصلی دارد که عبارتند از ایران و آمریکا و همین حالا به هرحال آقای بایدن رئیسجمهور بزرگترین کشور سرمایهداری دنیای امروز است و در نظامهای سرمایهداری از گذشته تا اکنون در هر گونه سیاستی یک ضمیمه تحتعنوان ضمیمه سود و زیان وجود داشته است. بیشترین لابی علیه توافق هستهای در آمریکا به این دلیل وجود دارد که گروه فشار معتقد است که آمریکا مشی و سیاستی را در پیش گرفته است که به سود رقبای آمریکا در دنیای امروز تمام میشود. معتقد هستند اگر قرار است برجامی احیا شود و در این برجام شرکتهای آمریکایی نتوانند به سود اقتصادی برسند و عرصه را برای رقبای روسی، چینی و اروپایی فراهم کنند آن موقع صرفه لازم را ندارد. به همین خاطر اعتقاد دارم که همین شرایط باعث شده است که به هر حال خیلیها در آمریکا تلاش میکنند که موضوع هستهای را به حاشیه تحولات برانند. در طرف دیگر تحولات مشاهده میکنیم که بازیگرانی مثل روسیه و چین نگاه خاکریزگونه به ایران داشتهاند.
مهمترین چالش در اتخاذ یک راهبرد مبتنی بر منافع ملی در مذاکرات احیای برجام را چه میدانید؟
یک واقعیت وجود دارد؛ تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران یک مشی مستقل مبتنی بر منافع ملی را در احیای برجام حاکم نکند، منافع این ملت در احیای برجام تامین نخواهد شد. برخی از بازیگران 1+4 از این سیاست ایران که حاضر نیست آمریکا بهعنوان یکی از طرفها، طرف مذاکره مستقیم قرار گیرد بهعنوان رقابت هژمونی با آمریکا استفاده میکنند. آنچه که شکل نمیگیرد، شکلگیری دیپلماسی فعال است. جمله آخر این است که چکار باید کرد که وقتی ایران و آمریکا طرف اصلی نیستند حضور موثر و اعتمادسازی داشته باشند؟ مهمترین نگرانی که در ایران از حضور آمریکا در مذاکرات احیای برجام وجود داشته است، نگرانی مربوط به بندهای 11 تا 13 قطعنامه 2231 یا قطعنامه پشتیبان برجام است. طرف ایرانی همواره نگران بوده که آمریکا برای استفاده از مکانیسم ماشه به مذاکرات برمیگردد و این نگرانی در زمان ترامپ یک نگرانی واقعی بود ولی به نظر من دولت بایدن برای استفاده از مکانیسم ماشه به مذاکرات برنمیگردد، چون راهبرد بایدن رقابت در دریای چین با چین و در شرق اروپا با روسیه است.
*آرمان ملی